English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ichor U خون خدایان اب جراحت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sores U جراحت
injury U جراحت
suppuration U جراحت
pyosis U جراحت
stricture U جراحت
strictures U جراحت
preciseness U جراحت
lymph U جراحت
wound less U بی جراحت
wounds U جراحت
wound U جراحت
wounding U جراحت
sore U جراحت
thearchy U حکومت خدایان
theomachy U جنگ خدایان
heroic age U عصرنیم خدایان
o merciful powers U ای خدایان بخشنده
odin U خدای خدایان
penates U خدایان خانواده
lesions U جراحت خسارت
pyosis U تولیر جراحت
lesion U جراحت خسارت
suppuration U تولید جراحت
polytheism U پرستش خدایان متعدد
thearchy U سلسله مراتب خدایان
noumenal U وابسته به معنویات و خدایان
theogony U نسب نامه خدایان
wound U جراحت زخمی کردن
wounding U جراحت زخمی کردن
mucopurulent U دارای جراحت و مخاط
wounds U جراحت زخمی کردن
Achilles heel U نقطهء جراحت پذیر
Achilles heels U نقطهء جراحت پذیر
libation U تقدیم شراب به حضور خدایان
libations U تقدیم شراب به حضور خدایان
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
zeus U زاوش رئیس خدایان یونانی
idol U وابسته به خدایان دروغی وبت ها
theogony U مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
mnemonics U دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
zoomorphic U دارای خدایان مجسم بشکل جانور
jagannath U یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
pantheon U معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheons U معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
heroify U درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
hebe U الهه جونی که ساقی خدایان بود
theogonic U وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
zoomorphism U تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
chthonic U درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonian U درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
ambrosia U خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com