English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
convenience food U خوراک پیش پخته
convenience foods U خوراک پیش پخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gastronome U EPICURE) خوراک شناس خوش خوراک
the food was smoked U خوراک بوی دود میداد خوراک بوی دود گرفته بود
coction U پخته
terracotta U گل پخته
riper U پخته
ripe U پخته
ripest U پخته
underdone U کم پخته
sunbaked U افتاب پخته
half-baked U نیم پخته
soden U نیم پخته
fired brick U اجر پخته
spatchcock U بشتاب پخته
sodden U نیم پخته
dough baked U نیم پخته
boiled U پخته شده
slack baked U نیم پخته
samel U نیم پخته
burnt brick U خشت پخته
biffin U سیب پخته
well done U خوب پخته
half baked U نیم پخته
underbaked U نیم پخته ناپخته
warmed over U دوباره پخته شده
sunny side up U فقط یک طرفش پخته
liverwurst U سوسیس جگر پخته
underdo U نیم پخته کردن
He has cooked a pottage for you. <proverb> U برایت آش پخته است .
arch brick U اجر زیاد پخته
cold cuts U گوشت پخته سرد
luncheon meat U گوشت پخته و آماده
it was cooked to rags U انقدر پخته شدکه له شد
it is half cooked U نیم پخته است
well-done steak U استیک کاملا پخته
hard baked U سفت پخته شده
rarest U لطیف نیم پخته
rarer U لطیف نیم پخته
rare U لطیف نیم پخته
boild egg U تخم مرغ پخته
baked meat U شیرینی اردی غذای پخته
warmed over U زیادتر ازمعمول پخته شده
body brick U اجر خوب پخته شده
I want my steak well done. U می خواهم استیکم خوب پخته با شد
boild egg soft U تخم مرغ پخته عسلی
boild egg hard U تخم مرغ پخته سفت
first class brick U اجر خوب پخته شده
overdone U خیلی پخته و سرخ شده
stroganoff U گوشت پخته نازک با خردل
bakemeat U شیرینی اردی غذای پخته
Cooked vegetables digest easily. U سبزی پخته زود هضم است.
pale brick U اجری که خوب پخته نشده است
succotash U غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
cow heel پاچه گاو پخته و دلمه شده
gigot U ران گوسفند و غیره که پخته باشد
medium steak U استیک متوسط سرخ یا پخته شده
fully cooked <adj.> U کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
hash U گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
well done [fully cooked] <adj.> U کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
baked beans U لوبیای قرمز پخته شده و گوشت خوک
dumplings U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumpling U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
apple dumpling U شیرینی پخته شده با سیب درونش [آشپزی]
waffling U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
The meet is overdone. این گوشت خیلی پخته و سرخ شده است.
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
hominy U ذرت پوست کنده که با اب جوش یا شیر پخته شده باشد
broth U غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
parfait U دسریخ زده مرکب از سرشیروتخم مرغ پخته وشربت ومواد دیگری
strudel U ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
processed silk U ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
meats U خوراک
passage money U خوراک
repasts U خوراک
victuals U خوراک
tucker U خوراک
viands U خوراک
messmate U هم خوراک
oligotrophic U کم خوراک
meat U خوراک
at mess U سر خوراک
repast U خوراک
messes U :یک خوراک
nutrition U خوراک
butterpump U غم خوراک
pabulum U خوراک
fare U خوراک
fared U خوراک
fares U خوراک
faring U خوراک
mess U :یک خوراک
nourishment U خوراک
nutriment U خوراک
nutriments U خوراک
feed U خوراک
food U خوراک
feeds U خوراک
chow U خوراک
keeps U خوراک
keep U خوراک
foods U خوراک
chows U خوراک
tacks U خوراک
tacking U خوراک
intakes U خوراک
tacked U خوراک
tack U خوراک
intake U خوراک
feedstuff U خوراک حیوانات
treats U خوراک رایگان
recipe U خوراک دستور
dish U سینی خوراک
eating house U خوراک پزخانه
chop house U خوراک خانه
treat U خوراک رایگان
treated U خوراک رایگان
gourmets U خوراک شناس
gourmet U خوراک شناس
queasiness U سنگینی خوراک
snacks U خوراک مختصر
preparation of food U تهیه خوراک
snack U خوراک سرپایی
snack U خوراک مختصر
piece de resistance U خوراک اصلی
kingfisher U ماهی خوراک
aliment U خوراک دادن
meal time U وقت خوراک
meal time U موقع خوراک
menus U فهرست خوراک
heterotroph U خوراک گیر
he partook of fare U در خوراک ما شریک شد
support [nourish, feed] U خوراک دادن
slipslop U خوراک ابکی
food gathering U خوراک اوری
frugal food U خوراک ساده
sitophobia U خوراک هراسی
feeds U خوراک علوفه
feeds U خوراک دادن
feed U خوراک علوفه
feed U خوراک دادن
snacks U خوراک سرپایی
menu U فهرست خوراک
plats du jour U خوراک روز
regales U خوراک لذیذ
regaled U خوراک لذیذ
eating U خوش خوراک
eating U خورد و خوراک
regale U خوراک لذیذ
grubs U خوراک خواربار
nourish U خوراک دادن
nourished U خوراک دادن
nourishes U خوراک دادن
grubbed U خوراک خواربار
cannon fodder U خوراک توپ
regaling U خوراک لذیذ
dosage U یک خوراک دارو
dose U یک خوراک دارو
plat du jour U خوراک روز
dosed U یک خوراک دارو
doses U یک خوراک دارو
dosing U یک خوراک دارو
junk foods U گنده خوراک
dosages U یک خوراک دارو
health foods U خوراک بهداشتی
health food U خوراک بهداشتی
food stamps U تمبر خوراک
food stamp U تمبر خوراک
grub U خوراک خواربار
boarding houses U خوابگاه و خوراک
boarding house U خوابگاه و خوراک
to d. up U خوراک گذاردن
to give to eat U خوراک دادن
slops U خوراک ابکی
insect U کرم خوراک
insects U کرم خوراک
timbale U خوراک دلمه
recipes U خوراک دستور
at meat U سر خوراک یا غذا
viand U خوراک ماکولات
dishes U سینی خوراک
autotroph U خوراک ساز
hors d'oeuvre U پیش خوراک
junk food U گنده خوراک
hors d'oeuvres U پیش خوراک
feeder U خوراک دهنده
suave U خوش خوراک
feeders U خوراک دهنده
thropholyt U لایه خوراک کاه
nosh U خوراک سبک خوردن
piece deresistance U بخش عمده خوراک
to eat one's mutton U یا کسی خوراک خوردن
fast food U تند خوراک تندکار
rotisserie U مغازه خوراک پزی
vegetable diet U خوراک سبزی دار
throphogen U لایه خوراک ساز
revalenta U خوراک عدس واردجو
trencherman U ادم خوش خوراک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com