Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
green turtle
U
لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
Havana
U
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
bisk
U
ماهی وغیره درست میکنند
skipjack
U
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
kumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
gabionade
U
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
library paste
U
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
bloody mary
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
creme
U
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
moleskin
U
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
mincemeat
U
مخلوطی ازکشمش وشکر وگوشت
smokers
U
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
smoker
U
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
marinades
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinading
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinade
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinaded
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
soufflTs
U
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
souffle
U
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
souffles
U
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
comestible
U
خوراکی
cates
U
خوراکی
viands
U
خوراکی
chow
U
خوراکی
chows
U
خوراکی
edible
U
خوراکی
meals
U
خوراکی
meal
U
خوراکی
eating
U
خوراکی
green vegetable
U
سبزی خوراکی
trophic level
U
تراز خوراکی
oysters
U
صدف خوراکی
oyster
U
صدف خوراکی
mussles
U
صدف خوراکی
strawberry
U
چلیک خوراکی
articles of food
U
موادغذایی یا خوراکی
strawberries
U
چلیک خوراکی
green meat
U
گیاه خوراکی
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
truffles
U
قارچ خوراکی دنبلان
turbot
U
ماهی پهن خوراکی
larders
U
گنجه خوراک خوراکی
cero
U
نوعی ماهی خوراکی
champignon
U
نوعی قارچ خوراکی
truffle
U
قارچ خوراکی دنبلان
larder
U
گنجه خوراک خوراکی
pinon
U
تخم خوراکی کاج
potherb
U
سبزیهای معطر خوراکی
salmonberry
U
تمشک سرخ خوراکی
morel
U
قارچ مورکلای خوراکی
meadow mushroom
U
قارچ خوراکی معمولی
periwig
U
نوعی صدف خوراکی
morelle
U
قارچ مورکلای خوراکی
pinyon
U
تخم خوراکی کاج
roughage
U
مواد خوراکی زبر
sego
U
پیاز خوراکی زنبق
short order
U
خوراکی که زود مهیا میشود
porgee
U
ماهی خوراکی دندان دار
shell bean
U
لوبیایی که مغز ان خوراکی است
porgy
U
ماهی خوراکی دندان دار
greenling
U
نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
root crops
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
spat
U
: حلزون خوراکی خیلی کوچک
cantarellus
U
نوعی قارچ کوهی خوراکی
sockeye
U
ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
gemma
U
نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
winkle
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
winkles
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
root crop
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
giblet
U
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
terrapins
U
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
burnt offerings
U
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offering
U
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
terrapin
U
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
To decay . To go bad .
U
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
snapping turtle
U
لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
whiting
U
ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
geoduck
U
نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
shad
U
شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
white crappie
U
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
littleneck clam
U
نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
timbale
U
خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
betting shop
U
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lamplighter
U
با ان چراغ را روشن میکنند
barbette
U
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope
U
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
trampolines
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed
U
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampoline
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
needleful
U
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
endoparasite
U
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
they overtax our strength
U
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
collarette
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
kick about
U
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
they are under serveillance
U
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
promenade concert
U
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
bacillus
U
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
halophile
U
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
Bantu
U
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
gridiron
U
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
wimble
U
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litter
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
littering
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
litters
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
brainstorming
U
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
american plan
U
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
kermis
U
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
pitting corrosion
U
سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bowling alleys
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
vasculum
U
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
happy family
U
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
bowling alley
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bandstand
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstands
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
autoharp
U
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
clobber
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
sand iron
U
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
clobbering
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
quiot
U
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
clobbers
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
get a word in
<idiom>
U
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
funeral home
U
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
beanpoles
U
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com