Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bulk properties
U
خواص گروهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
attributes
U
خواص
attribute
U
خواص
properties
U
خواص
attributing
U
خواص
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
elastic properties
U
خواص ارتجاعی
property list
U
سیاهه خواص
chemical properties
U
خواص شیمیایی
product capabilities
U
خواص محصول
attributes
U
صفت خواص
attribute
U
صفت خواص
hydrological
U
وابسته به خواص اب
collective properties
U
خواص کولیگاتیو
intensive properties
U
خواص شدتی
attributing
U
صفت خواص
intrinsic properties
U
خواص ذاتی
oleaginous
U
دارای خواص روغن
amphoteric
U
دارای خواص متضاد
papaverous
U
دارای خواص خشخاش
partial molar properties
U
خواص جزیی مولی
adhesion agent
U
ماده تشدیدکننده خواص
magnetics
U
علم خواص مغناطیسی
electro magnetism
U
برق و خواص مغناطیسی
acoustics
U
خواص صوتی ساختمان
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
general properties of bodies
U
خواص عمومی اجسام
electrokinetics
U
علم خواص برق متحرک
optics
U
علم مطالعه در خواص نور
unsex
U
از خواص جنسی محروم کردن
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
hydraulic
U
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electronography
U
ثبت خواص الکتریسته ساکن
pneumatics
U
علم خواص هوا و گاز
propertied
U
متمکن دارای خواص معین
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
actinology
U
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
electro statics
U
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something
U
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
isotropic
U
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
gyromagnetic
U
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
atoms
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atom
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
actinic
U
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
metamerism
U
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
axiology
U
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
pneumatology
U
روح شناسی علم خواص هواو گازها
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
U
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
miscibility
U
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
platinum metal
U
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives
U
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
U
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
color code
U
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
gestalt
U
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
triple
U
سه گروهی
tripled
U
سه گروهی
triples
U
سه گروهی
tripling
U
سه گروهی
gregarious
U
گروهی
trimerous
U
سه گروهی
communally
U
گروهی
communal
U
گروهی
congregational
U
گروهی
group atmosphere
U
جو گروهی
group dynamics
U
پویش گروهی
collective protection
U
حفافت گروهی
proximate analysis
U
تجزیه گروهی
corporation
U
گروهی از مردم
group interview
U
مصاحبه گروهی
corporations
U
گروهی از مردم
sociogram
U
نگاره گروهی
group frequency
U
بسامد گروهی
group factors
U
عاملهای گروهی
group contagion
U
سرایت گروهی
syntality
U
شخصیت گروهی
team game
U
بازی گروهی
group consciousness
U
اگاهی گروهی
group discussion
U
بحث گروهی
group acceptance
U
پذیرش گروهی
gang switch
U
کلید گروهی
gang punch
U
منگنه گروهی
group drive
U
محرکه گروهی
espirit de corps
U
روحیه گروهی
team teaching
U
تدریس گروهی
clustered devices
U
دستگاههای گروهی
media
U
رسانههای گروهی
group structure
U
ساخت گروهی
Republicans
U
جمهوری گروهی
Republican
U
جمهوری گروهی
esprit de corps
U
روح گروهی
mass media
U
رسانههای گروهی
quadrilles
U
رقص گروهی
groupware
U
ابزار گروهی
group velocity
U
سرعت گروهی
group theory
U
نظریه گروهی
group test
U
ازمون گروهی
intergroup
U
میان گروهی
quadrille
U
رقص گروهی
group norms
U
هنجارهای گروهی
deck switch
U
کلید گروهی
group membership
U
عضویت گروهی
group pressure
U
فشار گروهی
mameluke
U
عضو گروهی
group printing
U
چاپ گروهی
batch quantity
U
کمیت گروهی
group selector
U
سلکتور گروهی
one shot lubrication
U
روغنکاری گروهی
ring
[algebraic structure]
U
حلقه گروهی
[ریاضی]
group identification
U
همانند سازی گروهی
particular baptists
U
گروهی از تعمید کنندگان
group occulating light
U
چراغ ناپیوسته گروهی
cluster controller
U
کنترل کننده گروهی
within group variance
U
پراکنش درون گروهی
group teaming
U
ریخته گری گروهی
synecology
U
بوم شناسی گروهی
group casting
U
ریخته گری گروهی
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
activity group therapy
U
درمان با فعالیت گروهی
between group variance
U
پراکنش میان گروهی
broadside messing
U
ناهار خوری گروهی
gang milling cutter
U
دستگاه فرز گروهی
bursts
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
burst
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
directive group therapy
U
درمان رهنمودی گروهی
retreat
U
انزوا
[گروهی برای مدتی]
gulp
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulps
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
cursor
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursors
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
ochlocracy
U
حکومت عامه یا گروهی ازمردم
storage pool
U
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
bands
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
to be the odd one out
<idiom>
U
نامشابه
[دیگران در گروهی]
بودن
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
synecologic
U
وابسته به بوم شناسی گروهی
bytes
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
group teaming plate
U
صفحه ریخته گری گروهی
byte
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
tetraspore
U
گروهی متشکل ازچهار هاگ
harmonics
U
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
lashkar
U
گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
retreat
U
گوشه نشینی
[گروهی برای مدتی]
terman group test of mental ability
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
be a fifth wheel
<idiom>
U
آدم اضافی یا زاید
[در گروهی از آدمها]
packages
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
to wriggle one's way
U
بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
batch processing
U
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
fox-hunting
U
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
odd man out
<idiom>
U
آدم
[چیز]
اضافه یا زاید
[در گروهی از آدمها]
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
do one's bit (part)
<idiom>
U
کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد
media hype
U
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
media circus
U
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
octet
U
گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
batch
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batches
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
cpu
U
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
gulped
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulp
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
to handle something
U
چیزی را تحت کنترل آوردن
[وضعیتی یا گروهی از مردم]
radical economists
U
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
substantive
U
شبیه اسم دارای خواص اسم
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
contact party
U
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
group
U
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
groups
U
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
motor pool
U
گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
enterprise
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprises
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
folders
U
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
lombards
U
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
folder
U
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
packet
U
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
secure electronic transactions
U
استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
word
U
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded
U
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
packets
U
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
tiles
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com