Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wallow course
U
خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wallow course
U
خندق ضدعفونی خودروها
cleaning station
U
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
lotion
U
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions
U
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
supertropical bleach
U
نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
hot spots
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
grizzlies
U
سرند مخصوص مواد ریزدانه
pyropowder
U
باروت مخصوص مواد ترقهای
grizzly
U
سرند مخصوص مواد ریزدانه
wheel base
U
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
disinfecting
U
ضدعفونی کردن
antiseptic
U
گندزدا ضدعفونی
antiseptics
U
گندزدا ضدعفونی
fumigates
U
ضدعفونی کردن
fumigating
U
ضدعفونی کردن
disinfect
U
ضدعفونی کردن
disinfected
U
ضدعفونی کردن
disinfects
U
ضدعفونی کردن
fumigate
U
ضدعفونی کردن
fumigated
U
ضدعفونی کردن
sterilizer
U
ضدعفونی کننده
disinfectant
U
ضدعفونی کننده
disinfector
U
ماده ضدعفونی
aseptic
U
ضدعفونی شده
disinfector
U
ماده ضدعفونی کننده
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
mercurochrome
U
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
fumigant
U
ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
ditch
U
خندق
trenches
U
خندق
trench
U
خندق
sheugh
U
خندق
sheuch
U
خندق
trig
U
خندق
fosse
U
خندق
foss
U
خندق
ditches
U
خندق
caponiere
U
خندق
ditched
U
خندق
moats
U
خندق
moat
U
خندق
dike
U
خندق
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
moats
U
خندق کندن
retrench
U
از نو خندق ساختن
grafts
U
اختلاس خندق
grafted
U
اختلاس خندق
graft
U
اختلاس خندق
moat
U
خندق کندن
escarpments
U
سرازیری خندق
trenches
U
خندق زدن
escarpment
U
سرازیری خندق
scarp
U
سراشیبی خندق
road ditch
U
خندق جاده
trench
U
خندق زدن
sike
U
ناودان خندق
vallation
U
استحکامات خندق
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
entrench
U
خندق کندن درسنگرقراردادن
scarp
U
دیوار درونی خندق
escarpment
U
سینه کش سرازیری خندق
sacrp
U
سراشی داخلی خندق
dike
U
خندق کنی کردن
sacrp
U
دیوار درونی خندق
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
escarpments
U
سینه کش سرازیری خندق
smeary
U
الوده
contaminated
U
الوده
spotty
U
الوده
contaminate
U
الوده
unclean
U
الوده
contaminates
U
الوده
bedraggled
U
الوده
in for
U
الوده
contaminating
U
الوده
miry
U
الوده
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
to go into the ditch
U
با خودرو به خندق جاده رفتن
slit trench
U
خندق باریک جهت سنگرگیری
escarp
U
سرازیری درونی خندق یاخاکریز
defiling
U
الوده کردن
imbrue
U
الوده کردن
bitten with
U
الوده دچار
contaminants
U
جسم الوده
sludgy
U
لجن الوده
polluter
U
الوده کننده
sullied
U
الوده شدن
sullies
U
الوده شدن
sully
U
الوده شدن
slimy
U
لجن الوده
contaminant
U
جسم الوده
sullying
U
الوده شدن
pollutants
U
الوده کننده
pollutant
U
الوده کننده
polluters
U
الوده کننده
muck
U
الوده کردن
soilure
U
الوده سازی
smutchy
U
الوده وکثیف
smutch
U
الوده کردن
contaminating
U
الوده کردن
contaminate
U
الوده کردن
defiled
U
الوده کردن
contaminative
U
الوده کننده
defiles
U
الوده کردن
red-handed
U
بخون الوده
contaminated
U
الوده کردن
contamination
U
الوده کردن
infects
U
الوده کردن
infecting
U
الوده کردن
infect
U
الوده کردن
defile
U
الوده کردن
septic
U
گندیده الوده
envenom
U
الوده کردن
unchaste
U
الوده دامن
contaminates
U
الوده کردن
ditches
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
ditched
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
ditch
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
contaminants
U
ملوث الوده کننده
flyblown
U
الوده بتخم حشرات
contaminates
U
الوده یا کثیف کردن
red handed
U
دست بخون الوده
smuttier
U
با سیاهک الوده شده
contaminating
U
الوده یا کثیف کردن
contaminant
U
ملوث الوده کننده
bacterize
U
بامیکرب الوده شدن
erythroid
U
الوده یامایل بخونریزی
smutty
U
با سیاهک الوده شده
contaminated
U
الوده یا کثیف کردن
contaminate
U
الوده یا کثیف کردن
to imbrue in blood
U
الوده بخون کردن
smuttiest
U
با سیاهک الوده شده
to imbrue with blood
U
الوده بخون کردن
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
ditching
U
فروداضطراری هواپیما روی اب خندق یا سنگر کنی
tainting
U
رنگ کردن الوده شدن
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
smog
U
هوای الوده به دود وبخار
taints
U
رنگ کردن الوده شدن
fly blow
U
الوده به تخم مگس کردن
taint
U
رنگ کردن الوده شدن
trench burial
U
دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
trichinize
U
با کرم گوشت خوک الوده شدن
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
straddle trench
U
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
messes
U
:شلوغ کاری کردن الوده کردن
flybelt
U
منطقه الوده به حشره تسه تسه
mess
U
:شلوغ کاری کردن الوده کردن
materials
U
مواد
supplies
U
مواد
material
U
مواد
provisions
U
مواد
befoul
U
کثیف کردن الوده کردن
suspended load
U
مواد غوطه ور
producer's goods
U
مواد تولیدی
purview
U
مواد اساسی
testing of materials
U
ازمایش مواد
lubricant
U
مواد روغنی
protein
U
مواد سفیدهای
radioactive material
U
مواد رادیواکتیو
lubricants
U
مواد روغنی
proteins
U
مواد سفیدهای
printed matter
U
مواد چاپی
sealing compound
U
مواد ضد نشت
narcotic drugs
U
مواد مخدر
muffling material
U
مواد میرایی
miscellaneous provisions
U
مواد متفرقه
overburden
U
مواد رویی
materials transfer notes
U
دستورانتقال مواد
raw materials
U
مواد اولیه
explosives
U
مواد سوزا
off the shelf
U
مواد در دسترس
operating supplies
U
مواد کمکی
organic materials
U
مواد الی
oddments
U
مواد گوناگون
natural products
U
مواد طبیعی
nutrition
U
مواد غذائی
raw materials
U
مواد خام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com