English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
exclusion U محروم سازی
privation U محروم سازی تعلیق مقام
privations U محروم سازی تعلیق مقام
negation U خنثی سازی
neutralization U خنثی سازی
disfranchisement U محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local anasthesia U سر سازی
stylization U مد سازی
individuation U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
padding U له سازی
pavement U کف سازی
flooring U کف سازی
individualized U تک سازی
retortion U کج سازی
individualised U تک سازی
repk lection U پر سازی
individualises U تک سازی
idolization U بت سازی
individualize U تک سازی
bridge building U پل سازی
individualization U تک سازی
bridgework U پل سازی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
compaction U تو پر سازی
flection U خم سازی
truncation U بی سر سازی
individualising U تک سازی
deflexion U خم سازی
oscillation U نوسان سازی
divestiture U برهنه سازی
ichnography U زمینه سازی
derichment U رقیق سازی
hymnography U سرود سازی
horology U ساعت سازی
divestment U بی بهره سازی
packing U فشرده سازی
domestication U اهلی سازی
displacement U جانشین سازی
duplexing U مضاعف سازی
depletion U تهی سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
elution U پاکیزه سازی
divestiture U بی بهره سازی
detersion U پاک سازی
oscillations U نوسان سازی
inculcation U جایگیر سازی
die shop U حدیده سازی
dilution U رقیق سازی
inceration U موم سازی
incavation U پوک سازی
impregnation U ابستن سازی
discolourment U بدرنگ سازی
die making U حدیده سازی
image formation U تصویر سازی
resolving U برطرف سازی
individualization U منفرد سازی
wording U عبارت سازی
immortalization U جاوید سازی
rejuvenation U جوان سازی
grillwork U سبد سازی
assimilation U درون سازی
grillwork U شبکه سازی
gold beating U زرورق سازی
gnomonics U فن شاخص سازی
form work U کاذب سازی
milling U ارد سازی
formularization U فرمول سازی
glycogenesis U گلیکوژن سازی
foundation materials U مصالح پی سازی
fumigation U ضد عفونی سازی
gaingiving U مشتبه سازی
glasswork U شیشه سازی
gemination U جفت سازی
gunsmithery U تفنگ سازی
haematogenesis U خون سازی
foliation U برگ سازی
emulation U نمونه سازی
emulsification U امولسیون سازی
enthralment U بنده سازی
histogenesis U بافت سازی
arching U طاق سازی
smoothing U صاف سازی
equality gate U برابر سازی
heterodyne reception U زنه سازی
harmonization U هم اهنگ سازی
eversion U واژگون سازی
evisceration U تهی سازی
feminization U مونث سازی
forging signatures U امضا سازی
flatting U تنکه سازی
gelatination U دلمه سازی
individualization U فرد سازی
levigation U نرم سازی
malting U مالت سازی
manumission U ازاد سازی
materialization U مادی سازی
maximization U بیشینه سازی
mealing U نرم سازی
vaporization U بخار سازی
microminiaturization U ریز سازی
microsoft U بهنگام سازی
minimalization U کمینه سازی
minimization U کمینه سازی
extinction U خاموش سازی
magnifcation U بزرگ سازی
liquefaction U ابگونه سازی
curtailment U کوتاه سازی
machicolation U مزغل سازی
mutilation U معیوب سازی
machine building U ماشین سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
miseenscene U صحنه سازی
modeller U قالب سازی
weaponry U اسلحه سازی
obliteration U پاک سازی
obscuration U تیره سازی
optimality U بهینه سازی
optimization U بهینه سازی
optimize U بهینه سازی
oblieration U پاک سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
nidification U اشیانه سازی
mortar mixing U ملات سازی
municipalize U شهر سازی
mutualization U دو طرفه سازی
mystification U گیج سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
nest building U لانه سازی
networking U شبکه سازی
withdrawal U رها سازی
nidificate U لانه سازی
optometry U عینک سازی
individuation U جدا سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
inurement U معتاد سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
invalidation U باطل سازی
simulations U شبیه سازی
simulations U فاهر سازی
inebriation U مست سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
infuriation U خشمگین سازی
inspissation U غلیظ سازی
intensification U پر قوت سازی
simulations U همانند سازی
irksomeness U کسل سازی
wearisomeness U کسل سازی
forgeries U سند سازی
lancination U مجروح سازی
lancination U پاره سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
landscape painting U منظره سازی
lapidation U سنگسار سازی
lapidification U سنگ سازی
stripping U برهنه سازی
scaling U مقیاس سازی
forgeries U صورت سازی
irreticence U فاش سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
roofing U سقف سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com