Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
daily movement summary
U
خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
daily position summary
U
خلاصه وضعیت محل کشتیهادر روی اب
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
statement of service
U
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
summary
U
خلاصه وضعیت
summaries
U
خلاصه وضعیت
extracts
U
چکیده خلاصه وضعیت
extracting
U
چکیده خلاصه وضعیت
intelligence summary
U
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
extract
U
چکیده خلاصه وضعیت
extracted
U
چکیده خلاصه وضعیت
summary of monthly statement
U
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
service records
U
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
ready position
U
وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
epitomist
U
شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
digests
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
digesting
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
digested
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
digest
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
inverse
U
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status
U
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley
U
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
race
U
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
U
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races
U
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
outlines
U
خلاصه خلاصه کردن
outlining
U
خلاصه خلاصه کردن
outline
U
خلاصه خلاصه کردن
outlined
U
خلاصه خلاصه کردن
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
goods
U
کالاها
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
U
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
goods and services
U
کالاها و خدمات
class of suplies
U
گروه کالاها
class of suplies
U
طبقه کالاها
dunnage
U
حفاظ کالاها
shipping
U
ارسال کالاها
commodity agreements
U
قرارداد کالاها
materiel cognizance
U
مدیریت کالاها
complete substitution
U
جانشینی کالاها
subsitute
U
جانشینی کالاها
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
consolidate goods
U
کالاها را ادغام کردن
prestowage plan
U
طرح باربندی کالاها
packing
U
ماده محافظ کالاها.
shipment sponsor
U
مسئول ارسال کالاها
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
shipment unit
U
یکان مسئول ارسال کالاها
supplied
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
marshalling yard
U
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
The goods were shipped by air .
U
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
pos
U
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
point of sale
U
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
He swore to having paid for the goods .
U
قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
shipping
U
امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
marshalling yard
U
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
management coding
U
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
veil of money
U
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income velocity of money
U
سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
summaries
U
خلاصه
shorter
U
خلاصه
synopses
U
خلاصه
brief
U
خلاصه
roundups
U
خلاصه
briefed
U
خلاصه
briefer
U
خلاصه
briefest
U
خلاصه
upshot
U
خلاصه
scantling
U
خلاصه
brief description
U
خلاصه
synopsis
U
خلاصه
quintes sence
U
خلاصه
resume
U
خلاصه
abridgment
U
خلاصه
summary
U
خلاصه
abstracts
U
:خلاصه
shortest
U
خلاصه
surveyed
U
خلاصه
survey
U
خلاصه
roundup
U
خلاصه
resumed
U
خلاصه
resumes
U
خلاصه
resuming
U
خلاصه
condensation
U
خلاصه
abstract
U
:خلاصه
abstracting
U
:خلاصه
surveys
U
خلاصه
short
U
خلاصه
in a word
U
خلاصه
in one word
U
خلاصه
concise
<adj.>
U
خلاصه
comprisal
U
خلاصه
in fine
U
خلاصه
in one world
U
خلاصه
extraction
U
خلاصه
compendium
U
خلاصه
epitome
U
خلاصه
in short
U
خلاصه
ens
U
خلاصه
succinct
<adj.>
U
خلاصه
short
<adj.>
U
خلاصه
fleeting
<adj.>
U
خلاصه
curt
<adj.>
U
خلاصه
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
summarised
U
خلاصه کردن
foreshortens
U
خلاصه کردن
condenses
U
خلاصه کردن
foreshortened
U
خلاصه کردن
condensing
U
خلاصه کردن
summarises
U
خلاصه کردن
foreshorten
U
خلاصه کردن
condense
U
خلاصه کردن
summarising
U
خلاصه کردن
epitomising
U
خلاصه کردن
epitomize
U
خلاصه کردن
epitomized
U
خلاصه کردن
epitomizes
U
خلاصه کردن
epitomizing
U
خلاصه کردن
tabloids
U
خلاصه شده
pemmican
U
اطلاعات خلاصه
summarily
U
بطور خلاصه
epitomises
U
خلاصه کردن
epitomised
U
خلاصه کردن
summarize
U
خلاصه کردن
summarized
U
خلاصه کردن
summarizes
U
خلاصه کردن
summarizing
U
خلاصه کردن
pemican
U
اطلاعات خلاصه
precipitousness work
U
خلاصه نویسی
precipitousness work
U
خلاصه سازی
synoptic
U
خلاصه اجمال
extracts
U
خلاصه زبده
synopsize
U
خلاصه کردن
extracts
U
زبده خلاصه
extracting
U
زبده خلاصه
extracted
U
خلاصه زبده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com