Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
light line
U
خط خاموش کردن چراغ خودروها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
to blow out alamp
U
خاموش کردن چراغ
his hope was snuffed out
U
چراغ امیدش خاموش شد
Turn off the light before you leave.
U
پیش از رفتن چراغ را خاموش کن
to go out
U
خاموش شدن
[شمع یا چراغ یا آتش یا سیگار]
black out
U
قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
servicing
U
سرویس کردن خودروها
shutdowns
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
wallow course
U
خندق ضدعفونی خودروها
mutilation table
U
جدول راهنمای بارگیری خودروها
traffic release
U
ساعت عبور ازاد خودروها
hardest
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hard
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
put out
U
خاموش کردن
to put out
U
خاموش کردن
extinguishes
U
خاموش کردن
out
U
خاموش کردن
suffocate
U
خاموش کردن
dout
U
خاموش کردن
suffocates
U
خاموش کردن
hush
U
خاموش کردن
turn out
<idiom>
U
خاموش کردن
quenching
U
خاموش کردن
smother
U
خاموش کردن
smothered
U
خاموش کردن
smothering
U
خاموش کردن
smothers
U
خاموش کردن
suffocating
U
خاموش کردن
outed
U
خاموش کردن
extinguish
U
خاموش کردن
out-
U
خاموش کردن
extinguishing
U
خاموش کردن
turn off
U
خاموش کردن
turn-off
U
خاموش کردن
to switch off
U
خاموش کردن
suffocated
U
خاموش کردن
to snuff out
U
خاموش کردن
turn-offs
U
خاموش کردن
shut down
U
خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
truck head
U
سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
alighting area
U
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
turn off
U
خاموش کردن یاشدن
To extinguish a fire.
U
آتش را خاموش کردن
turn out
U
باکلید خاموش کردن
powers
U
خاموش کردن یک وسیله
quench
U
خاموش کردن ترساندن
stifles
U
خاموش کردن فرونشاندن
stifled
U
خاموش کردن فرونشاندن
quenched
U
خاموش کردن ترساندن
turn-offs
U
خاموش کردن یاشدن
To dye ones hair.
U
موها را خاموش کردن
turn off
<idiom>
U
بستن ،خاموش کردن
to laugh down
U
با خنده خاموش کردن
quenches
U
خاموش کردن ترساندن
powered
U
خاموش کردن یک وسیله
snubbed
U
سربالا خاموش کردن
to shut down a reactor
U
راکتوری را خاموش کردن
power
U
خاموش کردن یک وسیله
fight the fire
U
اتش خاموش کردن
snubs
U
سربالا خاموش کردن
snubbing
U
سربالا خاموش کردن
snub
U
سربالا خاموش کردن
turn-off
U
خاموش کردن یاشدن
stifle
U
خاموش کردن فرونشاندن
snuff
U
بافوت خاموش کردن
to smother a flame
U
شعله ای را خاموش کردن
to talk down
U
خاموش یاساکت کردن
powering
U
خاموش کردن یک وسیله
smoldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
stills
U
ساکت کردن خاموش شدن
smouldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulder
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smolders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
stanch
U
خاموش کردن ساکت شدن
to snuff out
U
در نتیجه گل گیری خاموش کردن
power down
U
قطع برق خاموش کردن
still
U
ساکت کردن خاموش شدن
smolder
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
stillest
U
ساکت کردن خاموش شدن
radar silence
U
خاموش کردن موقتی رادارها
stiller
U
ساکت کردن خاموش شدن
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
to douse the glim
U
چراغ راخاموش کردن
cone penetrometer
U
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
shut off
<idiom>
U
بستن شیرآب یا خاموش کردن کلید برق
power
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
to turn off
U
خاموش کردن انجام دادن بیرون اوردن
powers
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
lucubrate
U
بانور چراغ کار کردن
hard stand
U
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
To squash someone .
U
تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
to work by candle light
U
شب کاری کردن دود چراغ خوردن
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
wet blanket
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
wet blankets
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
U
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
to switch on the dipped
[dimmed]
headlights
U
چراغ نور پایین
[ماشین]
را روشن کردن
To turn on the light(radio, T. V).
U
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
still brith
U
خاموش کردن ساکت کردن
dumber
U
لال کردن خاموش کردن
dumbest
U
لال کردن خاموش کردن
muffle
U
خاموش کردن ساکت کردن
dumb
U
لال کردن خاموش کردن
quenches
U
دفع کردن خاموش کردن
quench
U
دفع کردن خاموش کردن
muffling
U
خاموش کردن ساکت کردن
quenched
U
دفع کردن خاموش کردن
muffles
U
خاموش کردن ساکت کردن
vehicle summary
U
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
rallying points
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
failed
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
off
U
خاموش
h!
U
خاموش
soundless
U
خاموش
hist
U
خاموش
whist
U
خاموش
quiescent
U
خاموش
uncommunicative
U
خاموش
extinguished
U
خاموش
silent
U
خاموش
on-off button
U
خاموش
on/off light
U
خاموش
on/off
U
خاموش
mumchance
U
خاموش
out-
U
دستگاه خاموش
tacit
U
مقدر خاموش
stills
U
خاموش ساکت
out
U
دستگاه خاموش
to dry up
U
خاموش شدن
tight mouthed
U
کم حرف خاموش
keep still
U
خاموش باش
Quiet!silence!
U
خاموش ( ساکت ) !
quenchless
U
خاموش نشدنی
silence
U
خاموش شدن
extinguisher
U
خاموش کننده
silenced
U
خاموش شدن
silences
U
خاموش شدن
extinction
U
خاموش سازی
silencing
U
خاموش شدن
outed
U
دستگاه خاموش
stillest
U
خاموش ساکت
go out
U
خاموش شدن
quaker's meeting
U
انجمن خاموش
silencer
U
خاموش کننده
silencers
U
خاموش کننده
to keep silence
U
خاموش بودن
inactive status
U
خط مشی خاموش
he did not open his lips
U
خاموش ماند
to keep silence
U
خاموش شدن
quiet
U
ساکن خاموش
to stand mute
U
خاموش ماندن
to burn out
U
خاموش شدن
quietest
U
ساکن خاموش
taciturn
U
کم سخن خاموش
snuff
U
خاموش شدن
to hold one's tongue
U
خاموش شدن
reserved
U
خاموش کم حرف
stiller
U
خاموش ساکت
glumpy
U
خاموش وکدر
still
U
خاموش ساکت
tight lipped
U
کم حرف خاموش
spark arrester
U
جرقه خاموش کن
dry up
U
خاموش شدن
extinctive
U
خاموش کننده
extinguishable
U
خاموش کردنی
inextinguishable
U
خاموش نشدنی
tight-lipped
U
کم حرف خاموش
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
extinct
U
منسوخه خاموش شده
at pause
U
مکث کنان خاموش
magnetic blow out with
U
با خاموش کننده مغناطیسی
lightning protection
U
با خاموش کننده مغناطیسی
fire extinguisher
U
خاموش کننده اتش
fire extinguishers
U
خاموش کننده اتش
inextinguishably
U
بطور خاموش نشدنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com