English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foot score line خط امتیاز انتهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
terminals U انتهایی
terminative U انتهایی
extreme U انتهایی
terminable U انتهایی
terminal U انتهایی
distal U انتهایی
amine terminus U امین انتهایی
extreme values U مقادیر انتهایی
butt rib U تیغه انتهایی
end link U حلقه انتهایی
tail end U قسمت انتهایی
sagging U تنش انتهایی
half-figure U پیکره انتهایی
finishes U تماس انتهایی
finish U تماس انتهایی
end organ U اندام انتهایی
end office U دفتر انتهایی
end group U گروه انتهایی
end distortion U اعوجاج انتهایی
end bulb U جسمک انتهایی
end brush U تارهای انتهایی
end plate U صفحه انتهایی
end value U ارزش انتهایی
acrospore U هاگ انتهایی
carboxyl terminus U کربوکسیل انتهایی
preterminal U پیش انتهایی
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
acrocyanosis U کبودی اندامهای انتهایی
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
n terminal amino acid U امینو اسید -N انتهایی
acroan U بی حسی اندامهای انتهایی
acromegaly U درشتی اندامهای انتهایی
acromegalia U درشتی اندامهای انتهایی
tailpipe U لوله انتهایی اگزوز
toes U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
acroparesthesia U نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
manus U دست حیوان قسمت انتهایی
toe U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
pingpong U جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
manager U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
managers U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
prerogative U امتیاز
ad U امتیاز
ads U امتیاز
distinction U امتیاز
chartered U امتیاز
chartering U امتیاز
charters U امتیاز
act of grace U امتیاز
leases U امتیاز
lease U امتیاز
run U یک امتیاز
runs U یک امتیاز
point U امتیاز
distinctions U امتیاز
charter U امتیاز
licenses U امتیاز
royalties U حق امتیاز
pas U امتیاز
franchise U امتیاز
prominence U امتیاز
francs U امتیاز
franc U امتیاز
licences U امتیاز
licence U امتیاز
franchises U امتیاز
prerogatives U امتیاز
rectum U امتیاز
rectums U امتیاز
royalty U حق امتیاز
privilege U امتیاز
upper hand U امتیاز
priviege U امتیاز
prominency U امتیاز
concessions U امتیاز
credit U امتیاز
concession U امتیاز
credited U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
crediting U امتیاز
credits U امتیاز
plus U امتیاز
score U امتیاز
advantage U امتیاز
scores U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scored U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
pre-eminence U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
pre eminence U امتیاز
game bird U یک امتیاز
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
privileged U دارای امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
worst U امتیاز اوردن
worst- U امتیاز اوردن
licence owner U صاحب امتیاز
win on points U پیروزی با امتیاز
insurance U امتیاز مطمئن
game point U امتیاز پایانی
awarding of points U امتیاز دادن
field privilege U امتیاز فیلد
chalk up U کسب امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
double figures U امتیاز دو رقمی
concessionary agreement U امتیاز نامه
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
grantee U صاحب امتیاز
headstart U امتیاز در شروع
set point U اخرین امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
perfect score U امتیاز کامل
privileged U امتیاز دار
precedency U امتیاز سابقه
outpoint U برنده با امتیاز
maritime lien U امتیاز دریایی
magna cum laude U با امتیاز زیاد
loss on points U باخت با امتیاز
law of advantage U قانون امتیاز
differentia U وجه امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
convert U امتیاز گرفتن
loves U امتیاز صفر
loved U امتیاز صفر
precedence U امتیاز سابقه
love U امتیاز صفر
preferential U امتیاز دهنده
aces U امتیاز سرویس
match points U اخرین امتیاز
decisions U برنده با امتیاز
match point U اخرین امتیاز
decision U برنده با امتیاز
patents U امتیاز نامه
odder U امتیاز دادن
converting U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
odd U امتیاز دادن
patent U امتیاز نامه
go-ahead U امتیاز برتر
ace U امتیاز سرویس
patented U امتیاز نامه
oddest U امتیاز دادن
patenting U امتیاز نامه
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
equaliser U امتیاز مساوی کننده
ice U امتیاز سرنوشت ساز
double bogey U دوبار کسب امتیاز
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage U حق امتیاز سکه زدن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
down U عقب افتادن در امتیاز
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
indult U اجازه نامه امتیاز
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
handicaps U امتیاز دادن اشکال
point spread U امتیاز قابل انتظار
handicap U امتیاز دادن اشکال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com