English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
Other Matches
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
Lilo U اخرین صادره از اخرین وارده
Lilos U اخرین صادره از اخرین وارده
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
protective barrier U سد حفافتی
protective U حفافتی
protective deck U پل حفافتی نا
guards U نرده حفافتی
protect bit U ذره حفافتی
security controls U کنترلهای حفافتی
guard U نرده حفافتی
protective coloring U رنگینگی حفافتی
protective cover U پوشش حفافتی
guarding U نرده حفافتی
rock facing U سنگریز حفافتی
protective pitching U سنگریز حفافتی
protective measure U اندازه حفافتی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
protective fire U اتش حفافتی
preventive measure U اندازه حفافتی
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
shielding constant U ثابت حفافتی
security files U فایلهای حفافتی
security program U برنامه حفافتی
protective ground U زمینه حفافتی
security countermeasures U پیشگیریهای حفافتی
mimetism U تقلید حفافتی
shielding parameter U پارامتر حفافتی
preventive U ماده حفافتی
shielding effect U اثر حفافتی
protective earthing U زمین کردن حفافتی
bed beaching U سنگ چین حفافتی کف
firepower umberella U چتر حفافتی اتش
security council U شورای حفافتی یکان
pitching U فکافته سنگچین حفافتی
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
safeguard U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarded U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarding U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguards U قفل حفافتی یا تامین دار
protective U زره حفافتی محافظت کننده
seapainter U طناب حفافتی قایق ناو
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlock U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
final U اخرین
lastmentioned U اخرین
bottommost U اخرین
last a U اخرین
to the last U تا اخرین دم
finals U اخرین
set point U اخرین امتیاز
final coordination line U اخرین خط هماهنگیها
to the bitters end U تا اخرین دم یاحد
the very last drop U اخرین قطره
nightcap U اخرین مسابقه
stoppress U اخرین خبر
bitter end U اخرین پریشانی
the last two U اخرین دوتا
tag end U اخرین قسمت
final price U اخرین قیمت
inextremis U در اخرین مرحله
deadline U اخرین مهلت
lasted U اخرین اخیر
lasts U اخرین اخیر
deadlines U اخرین مهلت
match points U اخرین امتیاز
pis aller U اخرین چاره
match point U اخرین امتیاز
parthian glance U اخرین نگاه
reserve price U اخرین بها
nightcaps U اخرین مسابقه
topnotch U اخرین نقطه
upshot U اخرین شماره
last U اخرین اخیر
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
pis aller U اخرین پناه چاره
no wind position U اخرین محل هواپیما
set point U اخرین امتیاز بازی
last but not least U اخرین ولی نه کمترین
up to date U مطابق اخرین طرز
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
bell lap U اخرین دور مسابقه
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween U اخرین شب ماه اکتبر
deadline U سررسید اخرین فرصت
deadlines U سررسید اخرین فرصت
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date U مطابق اخرین طرز
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
currents U فعلی اخرین اطلاعات
current U فعلی اخرین اطلاعات
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
hallow een U شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
gun lap U شلیک اخرین دور مسابقه دو
filo U اخرین صادره از اولین وارده
lifo last in first out U اولین صادره از اخرین وارده
her last was a son U اخرین بچهای که زایید پسربود
i am nat my last shifts U اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
rear point U اخرین قسمت عقب دار
closing prices U اخرین قیمت معامله شده
isaid in my last U در اخرین نامه خود گفتم
faena U اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
what is the latest U خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
autumn U اخرین قسمت سومین دوره زندگی
thule U اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
autumns U اخرین قسمت سومین دوره زندگی
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
home hole U اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
break ball U اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
z U بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
previous spot U نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
last supper U اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
orphan U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
maximizes U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximising U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
fetch ahead U فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
sweeper U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
chalking U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
currency U داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies U داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
scheduled fire U اتشهای برنامه ریزی شده اتشهای طبق برنامه
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
marching fire U اتشهای هجومی
on call U اتشهای طبق درخواست
protective fire U اتشهای حفافت کننده
close defensive fires U اتشهای پدافندی نزدیک
heavy fire team U تیم اتشهای زمینی سنگین
flanking fire U اتش پهلویی اتشهای مربوط به حفظ جناحها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com