English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sheetlines U خطوط کناره نقشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
Other Matches
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
contours U خطوط کناره نما
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
map margin U کناره نقشه
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
edge U کناره
margin U کناره
margins U کناره
side U کناره
edges U کناره
sides U کناره
margent U کناره
bordering U کناره
bordered U کناره
fringes U کناره
border U کناره
margine U کناره
fringe U کناره
lip U کناره
listel U کناره
rims U کناره
rim U کناره
stand offish U کناره گیر
border U کناره مرز
scratches U کناره گیری
demit U کناره گرفتن از
stand offish U کناره جو غیرمعاشر
resignations U کناره گیری
resignation U کناره گیری
renouncement U کناره گیری
retired ness U کناره گیری
stand-offish U کناره گیر
seceder U کناره گیر
stand-offish U کناره جو غیرمعاشر
bordered U کناره مرز
offishness U کناره جویی
levee U کناره رودخانه
edge U کناره تیزی
aloof U کناره گیر
side U پهلو کناره
sides U پهلو کناره
featheredge U کناره تیز
isolation U کناره گیری
scratching U کناره گیری
edges U کناره تیزی
scratched U کناره گیری
contour U خط کناره نما
scratch U کناره گیری
bordering U کناره مرز
retiring U کناره گیر
separatism U کناره گیری
bank U کناره توده
attrition U کناره گیری
demission U کناره گیری
abdication U کناره گیری
banks U کناره توده
sea board U کناره دریا
To go into solitude . To become aloof . U کناره گرفتن
bank paving U فرش کناره
to declare off U کناره کردن از
bolt rope U طناب کناره
renunciation U کناره گیری
threctia U کناره گیری
to stand a. off U کناره گرفتن
detachment U کناره گیری
detachments U کناره گیری
standoffish U کناره گیر
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
aprons U کناره داخلی پیست
apron U کناره داخلی پیست
he threatened or resingn U که کناره گیری خواهدکرد
bankside U پشته یا کناره رود
nonintervention U سیاست کناره گیری
bankside U کناره دریا ورودخانه
bank effect U اثر کناره رودخانه
abdicative U مایه کناره گیری
hold aloof U کناره گیری کردن
chimney-cheek U [کناره باز شومینه]
retires U کناره گیری کردن
retire U کناره گیری کردن
to seclude oneself U کناره گیری کردن
resignation U کناره گیری تفویض
secede U کناره گیری کردن
throw up U کناره گیری کردن از
sidewall U کناره لاستیک اتومبیل
seceding U کناره گیری کردن
to give wide berth to U کناره گیری کردن از
avoidance U کناره گیری احتراز
resignations U کناره گیری تفویض
secedes U کناره گیری کردن
to keep one's distance U کناره گیری کردن
seceded U کناره گیری کردن
sideliner U ادم کناره گیر
tricking U خطوط
trick U خطوط
tricked U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
indirect bank protection U کناره بندی غیر مستقیم
to throw up U کناره گیری کردن از استعفادادن از
resigns U کناره گرفتن تفویض کردن
side wall of stairs U جان پناه کناره پلکان
resign U کناره گرفتن تفویض کردن
withdrawal U کناره گیری از مسابقه تکواندو
withdrawals U کناره گیری از مسابقه تکواندو
retreats U عقب نشینی کناره گیری
retreating U عقب نشینی کناره گیری
retreat U عقب نشینی کناره گیری
chine U نقطه اتصال کناره ها و کف قایق
to keep oneself to oneself U کناره گیری ازمردم کردن
retreated U عقب نشینی کناره گیری
to retire in to oneself U از جامعه کناره گیری کردن
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
closed traverse U خطوط متقاطع
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
extension lines U خطوط دنباله
front lines U خطوط مقدم
zigzag U خطوط منکسر
flowlines U خطوط جریان
isovent U خطوط هم باد
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
flow lines U خطوط جریان
zigzagging U خطوط منکسر
emission spectrum lines U خطوط نشری
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
absorption spectrum U خطوط جذبی
absorption lines U خطوط دراشامی
zigzagged U خطوط منکسر
dedicated lines U خطوط اختصاصی
dark lines U خطوط تاریک
cotidal lines U خطوط مدیکسان
air way station U خطوط هوایی
isochromatique U خطوط همرنگ
along line U در امتداد خطوط
zigzags U خطوط منکسر
isocline U خطوط هم شیب
balmer lines U خطوط بالمر
grid lines U خطوط شبکه
stream lines U خطوط جریان
lines of force U خطوط قوا
lines of force U خطوط نیرو
spectral lines U خطوط طیفی
curvature lines U خطوط منحنی
curvature lines U خطوط مدور
symmetry lines U خطوط تقارن
outside lines U خطوط حمله
leading U فاصله خطوط
street railway U خطوط تراموا
lines of communication U خطوط مواصلاتی
line spacing U فاصله خطوط
line to line fault U تماس خطوط
line of flux U خطوط قوا
line of induction U خطوط القا
line of communications U خطوط مواصلات
to resign one's seat U از جای مجلسی خود کناره گرفتن
abdicated U کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicate U کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicates U کناره گیری کردن استعفا دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com