English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retrace lines U خطهای بازگشتی
return lines U خطهای بازگشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
active lines U خطهای فعال
handlines U خطهای کف دست
adjacent lines U خطهای مجاور
to draw parallels U خطهای موازی کشیدن
rectilineal U دارای خطهای راست
papillary lines U خطهای برجسته انگشتها
recursive U بازگشتی
reenterant U بازگشتی
mixtilineal U دارای خطهای راست و کج مختلط الخطوط
recursivity U بازگشتی بودن
recursive procedure U رویه بازگشتی
recursive subroutine U زیرروال بازگشتی
recursive algorithm U الگوریتم بازگشتی
recessive U ارتجاعی بازگشتی
recursive function U تابع بازگشتی
recursive routine U روال بازگشتی
difference equation U رابطه بازگشتی [ریاضی]
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
reentrant U چند دخولی بازگشتی
recursive subroutine U زیر روال بازگشتی
recurrence relation [RR] U رابطه بازگشتی [ریاضی]
homunculus U مدل بازگشتی نامحدود مغز
hatched moulding U گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
polygram U طرح یانقشه که خطهای زیاد دران بکاربرده شده است
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
bar code U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
to walk the chalk U بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
bar graphics U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
opisometer U الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
point set curve U منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
Mandlebrot set U تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
white with blue stripes U سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com