Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
truncation error
U
خطای کوتاه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
faults
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error
U
خطای بر دو سمت خطای افقی
error
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
rounding error
U
خطای گرد کردن
round off error
U
خطای گرد کردن
roud off error
U
خطای گرد کردن
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
magnetic deviation
U
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
kneeing
U
خطای سد کردن راه حریف بازانو
approximation
U
خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximations
U
خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
coldest
U
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colds
U
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colder
U
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
cold
U
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
correption
U
کوتاه کردن
curtails
U
کوتاه کردن
to look in
U
کوتاه کردن
shear
U
کوتاه کردن
shortening in
U
کوتاه کردن
curtailing
U
کوتاه کردن
abbreviates
U
کوتاه کردن
abbreviate
U
کوتاه کردن
curtailed
U
کوتاه کردن
curtail
U
کوتاه کردن
abbreviating
U
کوتاه کردن
truncated
U
کوتاه کردن
to cut short
U
کوتاه کردن
short
U
کوتاه کردن
shortest
U
کوتاه کردن
shorter
U
کوتاه کردن
truncate
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه تر کردن
cut off
U
کوتاه کردن
truncating
U
کوتاه کردن
detruncate
U
کوتاه کردن
razee
U
کوتاه کردن
truncates
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه کردن
stag
U
کوتاه کردن
stags
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
clipping
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
abridge
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
reefs
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
reef
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه تر کردن
formulating
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه کردن
crashingly
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
foreshorten
U
کوتاه نمودار کردن
poodle
U
پشم کوتاه کردن
clipping
U
عمل کوتاه کردن
foreshortens
U
کوتاه نمودار کردن
foreshortened
U
کوتاه نمودار کردن
chain shortening
U
کوتاه کردن زنجیری
to rub through or along
U
سخت کوتاه کردن
docks
U
بریدن کوتاه کردن
heave short
U
کوتاه کردن زنجیر
poodles
U
پشم کوتاه کردن
to make a long story short
<idiom>
قصه را کوتاه کردن
dock
U
بریدن کوتاه کردن
syncopate
U
از میان کوتاه کردن
shipshank
U
کوتاه کردن طولی
docked
U
بریدن کوتاه کردن
shorten in cable
U
کوتاه کردن زنجیر
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
briefed
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
brief
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
clippings
U
پشم چینی کوتاه کردن
for brevity's sake
U
از بهر کوتاه کردن مطلب
clipped
U
پشم چینی کوتاه کردن
briefer
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
to bob one's head
U
کوتاه کردن موی سر کسی
To deprive someone of access.
U
دست کسی را کوتاه کردن
briefest
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
clips
U
پشم چینی کوتاه کردن
clip
U
پشم چینی کوتاه کردن
write
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
writes
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
truncation
U
خطا ناشی از کوتاه کردن عدد
short ball
U
شوت کردن کوتاه توپ
[فوتبال]
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
To speak in a low voice.
U
آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
zeroes
U
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zero
U
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
vocoder
U
وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
zeros
U
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
change of leg
U
وادار کردن اسب به تغییر پادر چهارنعل کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
chopped
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chop
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
shave down
U
کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
sag
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
cumulative error
U
خطای کل
foot fault
U
خطای پا
space error
U
خطای فضایی
indeterminate error
U
خطای نامعین
probable error
U
خطای ممکن
tolerances
U
خطای مجاز
intentional foal
U
خطای عمدی
personal error
U
خطای شخصی
intermittent error
U
خطای غیردائمی
intermittent error
U
خطای متناوب
permanent error
U
خطای ماندنی
line generated error
U
خطای انتقال
line transmission error
U
خطای انتقال
logic error
U
خطای منطقی
permanent error
U
خطای دائمی
tolerance
U
خطای مجاز
individual foul
U
خطای شخصی
inherent error
U
خطای ذاتی
inheritated error
U
خطای موروثی
random error
U
خطای تصادفی
instrumental error
U
خطای دستگاه
probable error
U
خطای احتمالی
pushing
U
خطای حمله
breaches
U
خطای رد یک توافق
soft error
U
خطای ملموس
random error
U
خطای بختایی
indeterminate error
U
خطای تصادفی
recording error
U
خطای ضبط
backcourt violation
U
خطای 01 ثانیه
logical error
U
خطای منطقی
memory illusion
U
خطای یاد
hacking
U
خطای بدنی
balked
U
خطای توپزن
balking
U
خطای توپزن
baulked
U
خطای توپزن
money illusion
U
خطای پولی
baulking
U
خطای توپزن
breached
U
خطای رد یک توافق
miscalculations
U
خطای محاسباتی
baulks
U
خطای توپزن
machine error
U
خطای ماشین
handing
U
خطای دست
hand
U
خطای دست
residual error
U
خطای مانده
miscalculation
U
خطای محاسباتی
relative error
U
خطای نسبی
balk
U
خطای توپزن
measuring error
U
خطای سنجش
parity error
U
خطای مقایسه
breach
U
خطای رد یک توافق
hallucinations
U
خطای حس اغفال
hallucination
U
خطای حس اغفال
parallax distortion
U
خطای توازی
parallax distortion
U
خطای پارالکس
offensive foul
U
خطای حمله
side out
U
خطای سرویس
observation error
U
خطای مشاهده
balks
U
خطای توپزن
major foul
U
خطای عمده
malfeasance
U
خطای اداری
matching error
U
خطای تطبیقی
service over
U
خطای سرویس
dimensional error
U
خطای اندازه
civil wrong
U
خطای مدنی
chromatic aberration
U
خطای رنگی
chance error
U
خطای تصادفی
uncertainty
U
خطای تخمینی
uncertainties
U
خطای تخمینی
tolerance limit
U
خطای مجاز
burst error
U
خطای قطاری
transient error
U
خطای گذرا
transmission error
U
خطای مخابره
common foul
U
خطای عادی
computational mistake
U
خطای محاسباتی
constant error
U
خطای ثابت
transit error
U
خطای عبور
determinate error
U
خطای معین
tort
U
خطای مدنی
torts
U
خطای مدنی
cumulative error
U
خطای جمعی
continuous error
U
خطای متوالی
illusion
U
خطای حسی
illusions
U
خطای حسی
continuous error
U
خطای پیوسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com