Perdic | خطای مشاهده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	observation error U	خطای مشاهده
	observational error U	خطای مشاهده [ریاضی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	fault U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faults U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faulted U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	charging U	خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
	horizontal error U	خطای بر دو سمت خطای افقی
	error U	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
	errors U	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
	magnetic deviation U	میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
	observantion U	مشاهده
	course line shot U	مشاهده در خط
	observation U	مشاهده
	observations U	مشاهده
	seeing U	مشاهده
	ovservation U	قوه مشاهده
	observe U	مشاهده کردن
	beholds U	مشاهده کردن
	beholding U	مشاهده کردن
	perceiving U	مشاهده کردن
	perceptivity U	قوه مشاهده
	objectives U	قابل مشاهده
	objective U	قابل مشاهده
	faculty of observation U	قوه مشاهده
	behold U	مشاهده کردن
	observed U	مشاهده کردن
	observers U	مشاهده کننده
	naturalistic observation U	مشاهده طبیعی
	observer U	مشاهده کننده
	perceives U	مشاهده کردن
	perceived U	مشاهده کردن
	sees U	مشاهده کردن
	see U	مشاهده کردن
	perceive U	مشاهده کردن
	observability U	مشاهده پذیری
	observational techniques U	فنون مشاهده
	observing U	مشاهده کردن
	observes U	مشاهده کردن
	apperceive U	مشاهده کردن
	twing U	مشاهده کردن
	observational U	مبنی بر مشاهده
	beheld U	مشاهده شده
	beheld U	مشاهده کرده
	unseen U	مشاهده نشده
	animadversion U	مراقبت مشاهده
	perception U	مشاهده قوه ادراک
	ovservation U	مشاهده رصد کردن
	imperceptibly U	بطور غیرقابل مشاهده
	participant observation U	مشاهده توام با مشارکت
	empirically U	از روی مشاهده و تجربه
	observed score U	نمره مشاهده شده
	histories U	صفحاتی که مشاهده شده
	a posteriori U	مبنی بر تجربه و مشاهده
	spot U	مشاهده کردن گلوله ها
	perceptions U	مشاهده قوه ادراک
	observable quantity U	کمیت مشاهده پذیر
	observed frequency U	بسامد مشاهده شده
	spots U	مشاهده کردن گلوله ها
	imperceptible U	غیر قابل مشاهده
	perceptiveness U	بینایی قوه مشاهده
	history U	صفحاتی که مشاهده شده
	participant observer U	مشاهده گر شرکت کننده
	indiscernibly U	بطور غیرقابل مشاهده
	perception of an object U	مشاهده یا دیدن چیزی
	sight the anchor U	مشاهده کردن لنگر
	perceivable U	مشاهده کردنی دیدنی
	reviews U	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
	reviewing U	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
	review U	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
	reviewed U	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
	imperceptibility U	غیر قابل مشاهده بودن
	identifying U	مشاهده کردن شناسایی کنید
	identifies U	مشاهده کردن شناسایی کنید
	identified U	مشاهده کردن شناسایی کنید
	identify U	مشاهده کردن شناسایی کنید
	see for oneself U	از نزدیک مشاهده کردن بچشم خود دیدن
	confucion symbols U	علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
	periscope U	دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
	incidental images U	تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
	periscopes U	دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
	homosphere U	قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
	hidden U	پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
	Internet U	جستجوگر وب سافت ماکروسافت که در حال حاضر آماده است و به کاربر امکان مشاهده صفحه وب را میدهد
	system follow up U	ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
	diamonds U	شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
	finder U	واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
	System Monitor U	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
	cumulative error U	خطای کل
	foot fault U	خطای پا
	fractional error U	خطای نسبی
	hand out U	خطای سرویس
	accumulated error U	خطای انباشته
	hard error U	خطای ملموس
	accidental error U	خطای اتفاقی
	accidental error U	خطای تصادفی
	he did me a great wrong U	خطای بزرگی .....
	frequency error U	خطای فرکانس
	foot fault U	خطای پا درسرویس
	fatal error U	خطای مهلک
	computational mistake U	خطای محاسباتی
	constant error U	خطای ثابت
	continuous error U	خطای پیوسته
	continuous error U	خطای متوالی
	experimental error U	خطای ازمایشی
	error of estimate U	خطای براورد
	dynamic error U	خطای پویا
	drift error U	خطای راندگی
	divide exception U	خطای تقسیم
	dimensional error U	خطای اندازه
	common foul U	خطای عادی
	cumulative error U	خطای جمعی
	anticipatory error U	خطای انتظاری
	apparent error U	خطای فاهری
	burst error U	خطای قطاری
	average error U	خطای میانگین
	mean error U	خطای میانگین
	backcourt foul U	خطای شخصی
	backcourt violation U	خطای 01 ثانیه
	error of expectation U	خطای انتظار
	chance error U	خطای تصادفی
	chromatic aberration U	خطای رنگی
	fatal error U	خطای جدی
	civil wrong U	خطای مدنی
	determinate error U	خطای معین
	technical foul U	خطای فنی
	team foul U	خطای مهم
	systematic error U	خطای سیستماتیک
	systematic error U	خطای منظم
	syntax error U	خطای نحوی
	standard error U	خطای استانده
	standard error U	خطای پایه
	standard error U	خطای معدل
	standard error U	خطای استاندارد
	standard error U	خطای معیار
	spherical aberration U	خطای کروی
	space error U	خطای فضایی
	truncation error U	خطای برشی
	soft error U	خطای ملموس
	side out U	خطای سرویس
	temporary error U	خطای موقتی
	terminal error U	خطای پایانی
	ti U	خطای فنی
	variable error U	خطای متغیر
	undetected error U	خطای نایافته
	twentyfour second violation U	خطای 42 ثانیه
	truncation error U	خطای برش
	transmission error U	خطای مخابره
	transit error U	خطای عبور
	transient error U	خطای گذرا
	tolerance limit U	خطای مجاز
	time error U	خطای زمانی
	service over U	خطای سرویس
	malfeasance U	خطای اداری
	major foul U	خطای عمده
	machine error U	خطای ماشین
	logical error U	خطای منطقی
	logic error U	خطای منطقی
	line transmission error U	خطای انتقال
	line generated error U	خطای انتقال
	intermittent error U	خطای متناوب
	intermittent error U	خطای غیردائمی
	intentional foal U	خطای عمدی
	instrumental error U	خطای دستگاه
	inheritated error U	خطای موروثی
	inherent error U	خطای ذاتی
	individual foul U	خطای شخصی
	indeterminate error U	خطای تصادفی
	matching error U	خطای تطبیقی
	measuring error U	خطای سنجش
	memory illusion U	خطای یاد
	relative error U	خطای نسبی
	recording error U	خطای ضبط
	random error U	خطای بختایی
	random error U	خطای تصادفی
	probable error U	خطای ممکن
	probable error U	خطای احتمالی
	personal error U	خطای شخصی
	permanent error U	خطای ماندنی
	permanent error U	خطای دائمی
	parity error U	خطای مقایسه
	parallax distortion U	خطای پارالکس
	offensive foul U	خطای حمله
	parallax distortion U	خطای توازی
	money illusion U	خطای پولی
	indeterminate error U	خطای نامعین
	torts U	خطای مدنی
	handing U	خطای دست
	illusion U	خطای حسی
	catastrophes U	خطای جدی
	baulks U	خطای توپزن
	baulking U	خطای توپزن
	baulked U	خطای توپزن
	balks U	خطای توپزن
	balking U	خطای توپزن
	balked U	خطای توپزن
	balk U	خطای توپزن
	miscalculation U	خطای محاسباتی
	miscalculations U	خطای محاسباتی
	hand U	خطای دست
	breaches U	خطای رد یک توافق
	breached U	خطای رد یک توافق
	tort U	خطای مدنی