English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tooth profile error U خطای فرم دندانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rack and pinion U میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
serrate leaves U برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged U دارای لبه دندانه دندانه
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
jaggy U دندانه دندانه ناهمواری
nicks U دندانه دندانه کردن
nicked U دندانه دندانه کردن
dentate U دندانه دندانه مضرس
nick U دندانه دندانه کردن
cut gears U دندانه دندانه کردن
nicking U دندانه دندانه کردن
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
tooth U دندانه
threads U دندانه
sheaths U دندانه
sheath U دندانه
thread U دندانه
indentation U دندانه
indentations U دندانه
sawtooth U دندانه دندانه
serra U دندانه
serration U دندانه
bidentate U دو دندانه
cams U دندانه
dentation U دندانه
serrate U دندانه دندانه
cogging U دندانه
mordant U دندانه
undentate U تک دندانه
cog U دندانه
dents U دندانه
denting U دندانه
cam U دندانه
dented U دندانه
dent U دندانه
indented U دندانه دندانه
pegs U دندانه
peg U دندانه
trifid U سه دندانه
crinkling U دندانه دندانه
crinkles U دندانه دندانه
crinkled U دندانه دندانه
crinkle U دندانه دندانه
nick U دندانه
nicked U دندانه
nicking U دندانه
nicks U دندانه
leaf U دندانه
nibs U دندانه
nib U دندانه
cogs U دندانه
tine U دندانه
nid U دندانه
notch U دندانه
notches U دندانه
crenation U دندانه دندانه
denticle U دندانه
jaggies U دندانه ها
jag U دندانه
denticulate U دندانه دندانه
saw toothed U دندانه دندانه
dentate U دندانه
notche U دندانه
dents U دندانه بریدگی
dents U دندانه کردن
laciniate U دندانه دار
laciniated U دندانه دار
cogs U دندانه دارکردن
toothless U بدون دندانه
gearwheel U چرخ دندانه
helical tooth U دندانه حلزونی
herringbone tooth U دندانه ی جناغی
jaggy U دندانه دار
jaw clutch coupling U پیوست دندانه
knurled U دندانه دار
cog U دندانه دارکردن
knurling tool U دندانه ساز
denting U دندانه بریدگی
denting U دندانه کردن
pectinated U دندانه دار
tooth gap U فاصله دندانه
tooth gap U شکاف دندانه
toothy U دندانه دار
toothiest U دندانه دار
tooth profile U شکل دندانه
toothier U دندانه دار
tooth form U شکل دندانه
tooth flank U دامنه دندانه
tooth clearance U بازی دندانه
tooth pitch U گام دندانه
roots U پای دندانه
jaw clutch coupling U درگیری دندانه
dented U دندانه بریدگی
dented U دندانه کردن
toothed cornice brick U اجر دندانه
pectinate U دندانه دار
monodentate ligand U لیگاند تک دندانه
dent U دندانه بریدگی
dent U دندانه کردن
root U پای دندانه
notched U دندانه دار
engrailed U دندانه دار
cirrose U دندانه دار
denticulate U دندانه دار
cut teeth U دندانه ساختن
indentation U دندانه گذاری
indentations U دندانه گذاری
dentation U دندانه بودن
dentate U دندانه دار
cut teeth U دندانه دارکردن
zigzag soldering U لحیم دندانه
serrulation U دندانه داری
nurl U دندانه کنگره
indent U دندانه دارکردن
indent U دندانه گذاری
indenting U دندانه دارکردن
indents U دندانه دارکردن
indents U دندانه گذاری
cirhose U دندانه دار
denticulated U دندانه دار
indenting U دندانه گذاری
denticulation U دندانه ریز
serrated U دندانه دار
cirrate U دندانه دار
jagged U دندانه دار
engrail U دندانه دارکردن
cogged U دندانه دار
depth of tooth U ارتفاع دندانه
dentigerous U دندانه دار
herringbone gear U چرخ دندانه جناغی
serrated shaft U محور دندانه دار
bevel pinion U چرخ دندانه پی نیون
serrate U دندانه دار کردن
gear wheel U چرخ دندانه دار
exhaust gear U چرخ دندانه خروجی
cogwheel U چرخ دندانه دار
cog wheel U چرخ دندانه دار
chine U دندانه دار کردن
bevel gear U چرخ دندانه مخروطی
sawthoot generator U مولد دندانه ارهای
indenture U دندانه دار کردن
pinioning U چرخ دندانه پی نیون
external gear U تاج دندانه خارجی
peg tooth U دندانه میخی یا تیز
root circle U دوره پای دندانه
rip saw U اره دندانه درشت
elevating gear U چرخ دندانه بالابر
layshaft U محور دندانه کمکی
spur gear U چرخ دندانه دار
loose gear U چرخ دندانه هرزگرد
jaggedness U دندانه دار بودن
sprocket chain U زنجیر دندانه دار
knurling tool U الت دندانه سازی
sprocket U دندانه دور چرخ
endless screw U پیچ دندانه گردان
change gear U چرخ دندانه تبدیل
brake wheel U چرخ دندانه دار
wracks U دندانه دار کردن
toothed wheel U چرخه دندانه دار
racked U میله دندانه دار
racked U دندانه دار کردن
rack U قطاع دندانه دار
rack U میله دندانه دار
cogged wheel U چرخ دندانه دار
cog [cogwheel] U چرخ دندانه دار
catch [latch] U دندانه [چفت] [مهندسی]
gearwheel U چرخ دندانه دار
toothed wheel U چرخ دندانه دار
rack U دندانه دار کردن
teeth of the comb U دندانه های شانه
wracks U قطاع دندانه دار
wracks U میله دندانه دار
wracked U قطاع دندانه دار
wracked U میله دندانه دار
biserrate U دارای دو دندانه یا بر امدگی
wracked U دندانه دار کردن
pinions U چرخ دندانه پی نیون
pinion U چرخ دندانه پی نیون
racks U قطاع دندانه دار
racks U میله دندانه دار
tooth plane U رنده دندانه دار
zigzag aerial U انتن دندانه ارهای
racks U دندانه دار کردن
racked U قطاع دندانه دار
driving pinion U چرخ دندانه پی نیون گرداننده
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
cogwheels U چرخ های دندانه دار
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
gearwheels U چرخ های دندانه دار
gear wheels U چرخ های دندانه دار
notch U دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com