English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alkalinity U خصلت قلیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chirality U خصلت کایرالی
aromaticity U خصلت اروماتیکی
periodicity U خصلت تناوبی
calibration U خصلت یابی
plasticity U خصلت پلاستیکی
ionic character U خصلت یونی
partial ionioc character U خصلت جزیی یونی
check out U بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
alkaline U قلیایی
lye U اب قلیایی
alkalic U قلیایی
basics U قلیایی
basic U قلیایی
alkalis U قلیایی
alkali U قلیایی
alkalinize U قلیایی کردن
basic dye U رنگ قلیایی
alkalize U قلیایی کردن
alkyd resin U صمغ قلیایی
alkaline earth U زمین قلیایی
basic slag U سرباره قلیایی
basify U قلیایی کردن
alkaline solution U محلول قلیایی
alkali halide U هالید قلیایی
alkalescence U خاصیت قلیایی
alkali earth U زمین قلیایی
gourd U کدوی قلیایی
gourds U کدوی قلیایی
alkali metal U فلز قلیایی
alkalify U قلیایی کردن
alkalify U قلیایی شدن
alkaline battery U باتری قلیایی
alkaline earth U قلیایی خاکی
alkaline U دارای خاصیت قلیایی
narceine U شبه قلیایی افیون
natron U نمک قلیایی طبیعی
piperine U ماده قلیایی فلفل
pyronine U رنگهای قلیایی زرد
basic open hearth furnace U کوره باز قلیایی
basic pig iron U اهن خام قلیایی
basic lining U پوشش یا استر قلیایی
alkaline earth oxide U فلز قلیایی خاکی
alkaline earth metal U فلز قلیایی خاکی
alkalescent U دارای خاصیت قلیایی
caustic alkali metal U فلز قلیایی سوزاور
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
turquoise U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoises U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquois U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
procaine U نمک قلیایی بیحس کننده
bate U خیساندن چرم درماده قلیایی
hyoscyamine U مادهء شبه قلیایی سیکران
caustic soda U سود سوزآور [ماده قلیایی در رنگرزی]
alkali U قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
alkalis U قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
zoisite U دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com