English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
short covering U خرید سهم برای تامین فروشهای سلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
point of presence U شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
skid row U محله مشروب فروشهای ارزان
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
report generator U برای تامین گزارش کامل
pre empt U از پیش برای خود تامین کردن
privacy U جداسازی مبادله پیام برای تامین
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
to have a look round [around] the stores [American E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to have a look round [around] the shops [British E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
They were falling over one another to get petrol(gasoline). U برای خرید بنزین سرودست می شکستند
microsoft U ه شده توسط ماکروسافت برای تامین اطلاعات
social security payroll tax U مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
cash on the barrelhead <idiom> U پولی که برای خرید چیزی پرداخت می شود
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
beef cattle U گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
trading stamp U تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
income velocity U دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
MediaServer U سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت
PID U متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
retrieval U سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
lifting body U هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
garnishee U کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
normalises U ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
personal U ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
normalizes U ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalising U ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalised U ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalize U ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
close price U دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request U درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
multibank dynamic random access memory U حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
MDRAM U حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
garnishment U تامین خواسته حکم تامین مدعابه
remanding U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remand U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remands U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
flags U جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flag U جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
record U برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
field buying U خرید کردن در صحرا خرید محلی
hokeypokey U بستنی قیفی وغیره که بستنی فروشهای دوره گردمیفروشند
NetShow U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
information U داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
inelastic demand U تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
unix U سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
integrated U پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
mismatch U ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
PIA U مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
STT U نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
point to point U را پشتیبانی میکند و برای تامین ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه ICPIFP به کار می رود
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
purchase price variance U سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
order U خرید سفارش خرید
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
hollerith code U سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
safety U تامین
water supplies U تامین اب
securing U تامین
water supply U تامین اب
security U تامین
securement U تامین
covers U تامین
coverings U تامین
hedging U تامین
cover U تامین
safety limit U حد تامین
bond servant U زر خرید
purchasing U خرید
purchases U خرید
purchased U خرید
bondwoman U زن زر خرید
purchase U خرید
procurement U خرید
shopping U خرید
underwrites U خرید
underwriting U خرید
underwritten U خرید
buying U خرید
underwrote U خرید
underwrite U خرید
buys U خرید
buy U خرید
guarantee U تامین کردن
insecurity U عدم تامین
cover U تامین کردن
safety diagram U دیاگرام تامین
safety factor U ضریب تامین
chemical security U تامین شیمیایی
safety factor U عامل تامین
coverings U تامین کردن
local security U تامین محلی
funding U تامین وجه
procurement U تامین اماد
fulfill U تامین کردن
area security U تامین منطقه
collective security U تامین اجتماعی
appropriation reimbur sement U تامین اعتبار
protection U تامین نامه
guarantees U تامین کردن
quia timet U حکم تامین
buffer stock U تامین ذخیره
provisioning U تامین ذخیره
troop safety U تامین عده ها
ensure U تامین کردن
factor of safety U عامل تامین
take care of U تامین کردن
insuring U تامین کردن
cryptosecurity U تامین رمز
insures U تامین کردن
electronic security U تامین الکترونیکی
ensuring U تامین کردن
ensures U تامین کردن
ensured U تامین کردن
covers U تامین کردن
supplied U تامین کردن
the rule of law U تامین قضایی
the rule of law U تامین قانونی
supplying U تامین کردن
committment U تامین اعتبار
communication security U تامین مخابراتی
transmission security U تامین ارسال
transmission security U تامین مخابره
preservation of evidence U تامین دلیل
supply U تامین کردن
supply port U درگاه تامین
physical security U تامین تاسیسات
buffer zones U منطقه تامین
signal security U تامین مخابراتی
secure U درامان تامین
financier U تامین اعتبارکننده
buffer zone U منطقه تامین
secure U تامین کردن
secures U درامان تامین
internal security U تامین داخلی
secures U تامین کردن
give security for U تامین کردن
secures U تامین شده
financiers U تامین اعتبارکننده
secure U تامین شده
security U تامین مصونیت
safety stakes U دستکهای تامین
guaranteed U تامین کردن
social security U تامین اجتماعی
rebuy U خرید مکرر
buyers market U بازار خرید
buying and selling U خرید و فروش
nundination U خرید و فروش
buying price U قیمت خرید
buying rate U نرخ خرید
dealing U خرید و فروش
to make a purchase U خرید کردن
procurement cycle U دوره خرید
corners U خرید یکجا
forward purchase U خرید سلف
bulk buying U خرید فله
businesses U خرید یا فروش
cornering U خرید یکجا
forward purchase U پیش خرید
coemption U خرید کل محصول
buyer's market U بازار خرید
lump sum purchase U خرید یکجا
purchasing office U دفتر خرید
purchasing office U قسمت خرید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com