Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
liquid propellant
U
خرج پرتاب مایع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pascal's law
U
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c
U
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
liquid liquid chromatography
U
کروماتوگرافی مایع- مایع
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
aneroid
U
بی مایع
liquids
U
مایع
fulidal
U
مایع
anti icing fluid
U
مایع ضد یخ
steepest
U
مایع
steep
U
مایع
waters
U
مایع
watering
U
مایع
water
U
مایع
liquid/gas separator
U
مایع
watered
U
مایع
fluidal
U
مایع
liquid
U
مایع
antidim
U
مایع ضد تشکیل مه
condensation
U
مایع کردن
developer liquid
U
مایع فهور
furfuraldehyde
U
مایع الدئیدی
fluid
U
مایع متحرک
cryogenic liquid
U
مایع سرمازا
cutback bitumen
U
قیر مایع
liquefacient
U
مایع کننده
grume
U
مایع چسبناک
deicer
U
مایع ضدیخ
liquified petroleum gas
U
گاز مایع
battery liquid
U
مایع باتری
liquid crystal
U
کریستال مایع
gluing
U
چسب مایع
glues
U
چسب مایع
glueing
U
چسب مایع
glue
U
چسب مایع
solvents
U
مایع محلل
fluids
U
مایع متحرک
absorption liquid
U
مایع جذب
solvent
<adj.>
U
مایع محلل
anti detonant
U
مایع ضد بدسوزی
liquid crystals
U
کریستال مایع
dissolving
<adj.>
U
مایع محلل
silicate of soda
U
شیشه مایع
semiliquid
U
مایع چسبنده
semiliquid
U
مایع غلیظ
semiliquid
U
نیمه مایع
semifluid
U
نیم مایع
sealing liquid
U
مایع اب بندی
pool rectifier
U
لامپ مایع
pool cathode
U
کاتد مایع
paraffin oil
U
پارافین مایع
out back
U
چسب مایع
sodium metasilicate
U
شیشه مایع
sodium silicate
U
شیشه مایع
soluble glass
U
شیشه مایع
liquid foundation
U
کرم مایع
water glass
U
شیشه مایع
vitrous humor
U
مایع زجاجیه
subaqueous
U
زیر مایع
spinal fluid
U
مایع نخاعی
pool tube
U
لامپ مایع
pool cathode tube
U
لامپ مایع
liquid fuel
U
سوخت مایع
liquid exygen
U
اکسیژن مایع
liquid ammonia
U
امونیاک مایع
liquid air
U
هوای مایع
liquescent
U
مایع شونده
liquescence
U
مایع شدگی
liquid gas
U
گاز مایع
liquefied gas
U
گاز مایع
liquefaction
U
مایع شدن
liquid glass
U
شیشه مایع
liquid hydrates
U
مایع هیدراتها
liquid hydrogen
U
هیدروژن مایع
mercury pool tube
U
لامپ مایع
lox
U
اکسیژن مایع
liquidly
U
بشکل مایع
liquidity index
U
اندیس مایع
liquid state
U
حالت مایع
liquid soap
U
صابون مایع
liquid propellant
U
سوخت مایع
liquid propellant
U
خرج مایع
liquid oxygen
U
اکسیژن مایع
liquid nitrogen
U
نیتروژن مایع
liquefaction
U
تبدیل به مایع
resolvent
<adj.>
U
مایع محلل
sops
U
غذای مایع
sop
U
غذای مایع
to strain a liquid
U
صاف کردن یک مایع
liquid membrance electrode
U
الکترود مایع غشایی
liquid propellant
U
سوخت مایع موشک
liquid rocket
U
راکت سوخت مایع
liquified natural gas
U
گاز مایع طبیعی
l.n.g
U
گاز مایع طبیعی
cerebro spinal fluid
U
مایع مغزی- نخاعی
csf
U
مایع مغزی- نخاعی
fluidize
U
تبدیل به مایع کردن
liquidises
U
بصورت مایع دراوردن
superheated liquid
U
مایع ابر گرم
out back
U
مایع روان شده
supercooled liquid
U
مایع ابر سرد
gas liquid chromatography
U
کروماتوگرافی مایع گاز
gas liquid partitions chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- مایع
hypergol
U
مایع قابل اشتعال
coolants
U
مایع داخل رادیاتور
coolants
U
مایع سرد کننده
coolant
U
مایع داخل رادیاتور
coolant
U
مایع سرد کننده
liquefacient
U
مایع ترشح کننده
liquefiable
U
قابل تبدیل به مایع
electrolytes
U
مایع کار الکترولیت
liquid air
U
هوای مایع شده
liquid air container
U
مخزن هوای مایع
electrolyte
U
مایع کار الکترولیت
liquid measure
U
مقیاس حجم مایع
condensation
U
مایع کردن گاز
cn solution
U
گازاشک اور مایع
eyewash
U
مایع چشم شویی
filtrate
U
مایع تصفیه شده
sealing compound
U
مایع درز بند
rapid curing cutback
U
قیر مایع زودگیر
soldering fluid
U
مایع لحیم کاری
dunk
U
در مایع فرو کردن
dunks
U
در مایع فرو کردن
dunking
U
در مایع فرو کردن
filtrate
U
مایع زیر صافی
flammable liquid
U
مایع اشتعال پذیر
liquidizing
U
بصورت مایع دراوردن
diergolic
U
خرج مایع پایدار
liquidised
U
بصورت مایع دراوردن
diergolic
U
سوخت مایع ثابت
liquidising
U
بصورت مایع دراوردن
slow curing cutback
U
قیر مایع دیرگیر
liquidize
U
بصورت مایع دراوردن
liquidized
U
بصورت مایع دراوردن
fluidization
U
تبدیل به مایع شدن
liquidizes
U
بصورت مایع دراوردن
dunked
U
در مایع فرو کردن
weapon delivery
U
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
LCD
U
صفحه نمایش کریستال مایع
liquefying
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
regenerative cooling
U
استفاده از سرمای مایع ورودی
liquify
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefy
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
liquefies
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefied
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
thief sample
U
نمونه مایع مخزن ناو
solgel
U
نیمی مایع ونیمی ژلاتینی
grid pool tube
U
لامپ مایع شبکه دار
reflux
U
جریان برگشت مایع برگردان
liquidating
U
از بین بردن مایع کردن
ascites
U
جمع شدن مایع در شکم
liquidates
U
از بین بردن مایع کردن
liquidated
U
از بین بردن مایع کردن
liquidate
U
از بین بردن مایع کردن
cavitation
U
ایجاد حبابهای داخل یک مایع
hydrocephalus
U
ازدیاد غیر عادی مایع
eutectic change
U
تبدیل مایع به جسم جامدزودگداز
hydrothorax
U
تجمع مایع در حفره جنب
spittle
U
مایع مترشحه از غدد بزاقی تف
desorption
U
جدا کردن گاز از مایع
hydrocephaly
U
ازدیاد غیر عادی مایع
fluidic
U
مایع مانند جسم سیال یامایع
dips
U
فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
spread
U
[منتشر کردن مایع روی سطح]
dip
U
فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
pyridine
U
قلیای مایع بیرنگ وازت دار
ullage
U
حجم بالای سطح مایع تانک
geraniol
U
الکل اشباع شده مایع و معطر
g.l.c.
U
gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
consolute
U
ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
pints
U
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
oleate
U
نمک الی اسید اولئیک مایع روغنی
inks
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
ink
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
octane
U
هیدروکربنهای مایع و پارافینی ایزومریک بفرومول 81H8C
pint
U
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
soakage
U
مقدار مایع جذب شده بوسیله خیس خوری
electrophoresis
U
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
liquid crystal display
U
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
fluid dram
U
واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
aerosol
U
تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
clean
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
cleaned
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com