Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
staged crews
U
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
noncrew
U
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
crews
U
خدمه هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
crew member
U
خدمه هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
airman
U
خدمه هواپیما
airmen
U
خدمه هواپیما
combat crew
U
خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
crew
U
خدمه کشتی
crews
U
خدمه کشتی
crewing
U
خدمه کشتی
crewed
U
خدمه کشتی
operator
U
خدمه وسیله
operators
U
خدمه وسیله
bareboat charter
U
اجاره کشتی بدون خدمه ان
skeleton crew
U
حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
armament
U
جنگ افزار موجود روی وسیله
armaments
U
جنگ افزار موجود روی وسیله
peripheral
U
فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
insertion loss
U
توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
ships
U
کشتی هوایی هواپیما
tie down
U
مهار هواپیما یا کشتی
ship
U
کشتی هوایی هواپیما
caravel
U
نوعی کشتی یا هواپیما
caravelle
U
نوعی کشتی یا هواپیما
porthole
U
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
portholes
U
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
cruising range
U
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
pilots
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
debarkation
U
پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
heading
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
headings
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation
U
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
aircraft plotter
U
وسیله ناوبر هواپیما
freight
U
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wrecks
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
air distance
U
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
aircraft plotter
U
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
check port/starboard
U
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
search mission
U
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
rudders
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudder
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
compass acceleration error
U
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
appliances
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
aircraft arresting reset unit
U
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
appliance
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
strafing
U
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
azimuth micrometer
U
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
arresting system purchase element
U
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
control
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
homologate
U
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
voyager
U
مسافر کشتی یا وسیله مسافری دیگری
voyagers
U
مسافر کشتی یا وسیله مسافری دیگری
transshipment
U
انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
transportation in kind
U
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
crafts
U
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft
U
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
declinator
U
سمت یاب کشتی وسیله توجیه دستگاه
debriefing
U
پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
safety net
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
freestyle
U
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
spoliation
U
ضبط یا غارت کشتی بیطرف به وسیله دول متخاصم
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
clock code position
U
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
ferret
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
transit bearing
U
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
current ratio
U
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
implied malice
U
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
manspace
U
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
automatic pilots
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
cannoneer
U
خدمه
crew
U
خدمه
crewed
U
خدمه
crewing
U
خدمه
crews
U
خدمه
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
gunners
U
خدمه توپ
stewards
U
خدمه باشگاه
gun's crew
U
خدمه توپ
cannoneer
U
خدمه توپ
mans
U
خدمه گماردن
man
U
خدمه گماردن
combat crew
U
خدمه رزمی
gunner
U
خدمه توپ
chattels
U
خدمه وغلامان
ship's company
U
خدمه ناو
cattles
U
خدمه وغلامان
submariner
U
خدمه زیردریایی
live vessel
U
شناوه با خدمه
steward
U
خدمه باشگاه
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crews
U
خدمه جنگ افزار
close station
U
خدمه بدو مرخص
crewing
U
خدمه جنگ افزار
crew member
U
خدمه جنگ افزار
dumb vessel
U
شناوه بدون خدمه
boat station
U
جای خدمه قایق
boat awain's locker
U
انبار خدمه قایق
crew
U
خدمه جنگ افزار
crewed
U
خدمه جنگ افزار
noncrew
U
خدمه غیر سازمانی
crew served weapon
U
جنگ افزار خدمه دار
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
canopies
U
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
canopy
U
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
flat pallet
U
پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com