Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Civil Service
U
خدمات کشوری
civil defence service
U
خدمات کشوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross servicing
U
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services
U
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
civicism
U
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
vernaculars
U
کشوری
civil
U
کشوری
civic
U
کشوری
civilians
U
کشوری
civilian
U
کشوری
vernacular
U
کشوری
states
U
کشوری
state
U
کشوری
stating
U
کشوری
state-
U
کشوری
stated
U
کشوری
stated
U
ایالت کشوری
state-
U
ایالت کشوری
state
U
ایالت کشوری
civil servants
U
مستخدم کشوری
civil department
U
تشکیلات کشوری
civil servant
U
مستخدم کشوری
stating
U
ایالت کشوری
intrastate
U
درون کشوری
states
U
ایالت کشوری
airspace
[over a country]
U
فضای هوایی
[در کشوری]
civic d.
U
محرومیت از حقوق کشوری
to export something
[from / to a country]
U
صادر کردن
[به یا از کشوری]
theonomy
U
کشوری که خداپادشاه ان باشد
unbundled
U
خدمات
services
U
خدمات
the u states
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
best governed country
U
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
boycotts
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
boycotting
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
boycotted
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
boycott
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
service department
U
بخش خدمات
service force
U
یکان خدمات
loyal services
U
خدمات صادقانه
joint services
U
خدمات مشترک
common user
U
خدمات عمومی
service industry
U
صنعت خدمات
service passport
U
پاسپورت خدمات
information service
U
خدمات اطلاعات
civil services
U
خدمات دولتی
service sector
U
بخش خدمات
field service
U
خدمات پایکار
hospital benefit
U
خدمات بیمارستانی
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
field exercise
U
خدمات صحرایی
field duty
U
خدمات رزمی
field service
U
خدمات رزمی
personnel services
U
خدمات پرسنلی
medical service
U
خدمات پزشکی
goods and services
U
کالاها و خدمات
health services
U
خدمات بهداشتی
public services
U
خدمات عمومی
service company
U
گروهان خدمات
crypto service
U
خدمات رمز
personnel services
U
خدمات کارمندی
medical services
U
خدمات پزشکی
service department
U
قسمت خدمات
service squadron
U
گروه خدمات
service support
U
پشتیبانی خدمات
social services
U
خدمات اجتماعی
Civil Service
U
خدمات اجتماعی
welfare services
U
خدمات رفاهی
civil
U
خدمات شهری
special services
U
خدمات مخصوص
services
U
خدمات سرویسها
mail services
U
خدمات پستی
we owe him for his services
U
خدمات او هستم
social work
U
خدمات اجتماعی
urban servitudes
U
خدمات شهری
service unit
U
یکان خدمات
signal services
U
خدمات مخابراتی
sister services
U
خدمات وابسته
postal services
U
خدمات پستی
social service
U
خدمات اجتماعی
auxiliary service
U
خدمات جنبی
administrative services
U
خدمات اداری
advisory services
U
خدمات مشورتی
technical services
U
خدمات فنی
banana republic
U
کشوری که از نظر سیاسی متزلزل است
to mandate a territory to a country
U
منطقه ای را تحت قیمومت کشوری درآوردن
to refuse somebody entry
[admission]
U
اجازه ندادن ورود کسی
[به کشوری]
C.A.B
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
banana republics
U
کشوری که از نظر سیاسی متزلزل است
C.A.B.s
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
naturalises
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizing
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizes
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
importing
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
naturalize
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalising
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
High Commissioner
U
نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
High Commissioners
U
نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
import
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
closed sea
U
دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
centumvir
U
عضومحکمه کشوری که مرکب ازصد تن بود
imported
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural extension services
U
خدمات ترویج کشاورزی
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
war service chevron
U
علامت خدمات جنگی
obliging
U
حاضر خدمات مهربان
service squadron
U
قسمت خدمات دریای
complimentary supply
U
خدمات یا کلاهای مجانی
i am satisfied with his servic
U
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
public utilities
U
خدمات عمومی مانند اب
exchange services
U
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
port auxiliary service
U
یگان خدمات بندری
railroad service
U
خدمات راه اهن
the open door
U
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
development aid volunteer
U
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker
U
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
aid worker
U
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
postliminy or minium
U
حق دوباره یدست اوردن امتیازات و حقوق کشوری
self supporting country
U
کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
aids to trade
U
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
giro
U
خدمات بانکی اداره پست
acquisition authority
U
اعتبار خرید کالاو خدمات
welfare
U
رعایت کردن خدمات اجتماعی
giros
U
خدمات بانکی اداره پست
hospitalization
U
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
accessorial services
U
خدمات بارگیری و تخلیه بار
remote computing services
U
خدمات محاسباتی از راه دور
home service
U
خدمات فروش در داخل کشور
To drag a country into war .
U
کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
gold standards
U
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
development aid worker
U
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
U
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
aid worker
U
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
ordnance service
U
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
environmental services
U
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
terminal service company
U
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
service chevron
U
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing
U
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state
U
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
procurement
U
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
casualty control book
U
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
sergeanty
U
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cam
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
legion ofholour
U
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
serviced
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
service
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
veil of money
U
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack
U
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
king dom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch
U
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
consul
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
retaining fee
U
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
defacto recognition
U
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
Tahmasb
U
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
health services
U
خدمات بهداری قسمتهای بهداری
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
central postal directory
U
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com