English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
genitalia U اندامهای تناسلی الات تناسلی
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
masculine U مذکر
male U مذکر
masculine gender U مذکر
masculinely U به شکل مذکر
matthew U اسم مذکر
masculinize U مذکر کردن
masc U مخفف مذکر
masculine gender U جنس مذکر
Stanley U اسم خاص مذکر
paul U اسم خاص مذکر
Sydney U اسم خاص مذکر
oliver U اسم خاص مذکر
hectoring U اسم خاص مذکر
hectored U اسم خاص مذکر
thomas U اسم خاص مذکر
timothy U اسم خاص مذکر
hector U اسم خاص مذکر
Douglas U اسم خاص مذکر
hectors U اسم خاص مذکر
peter U : اسم خاص مذکر
lukan U اسم خاص مذکر
lucan U اسم خاص مذکر
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
tommy U اسم خاص مذکر توماس
neutering U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuter U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuters U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neutered U اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
serge U پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
android U نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
asclepius U خدای طب
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
aeolian U خدای بادها
the supreme U خدای تعالی
ares U خدای جنگ
the infinite god U خدای سرمد
the ever lasting U خدای سرمد
the supreme being U خدای تعالی
thank god U سپاس خدای را
the almighty god U خدای قادرمطلق
the invisible U خدای نادیده
god the father U خدای پدر
lar n U خدای خانگی
godling U خدای کوچک
poseidon U خدای دریا
my goodness (my God) <idiom> U اوه خدای من
the supreme U خدای بزرگ
neptune U خدای دریاها
the a of days U خدای ازلی
odin U خدای خدایان
titans U خدای خورشید
titan U خدای خورشید
parcae U سه خدای سرنوشت
sexual organs U تناسلی
genital U تناسلی
sexual U تناسلی
copulatory U تناسلی
reproductive U تناسلی
hymen U خدای عروسی ونکاح
He is a pastmaster at it . U خدای اینکار است
pluto U خدای عالم اسفل
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
the ever lasting fod U خدای ازلی و ابدی
latri U پرستش خدای برحق
jahweh U یهو خدای یهود
mars U بهرام خدای جنگ
hymens U خدای عروسی ونکاح
idol U خدای دروغی مجسمه
satrun U خدای بذر کاری
urinogenital U ادراری- تناسلی
genitals U اندامهای تناسلی
genitalia U اندامهای تناسلی
genital eroticism U شهوت تناسلی
urogenital U ادراری- تناسلی
private U اعضاء تناسلی
privates U اعضاء تناسلی
generative glands U غدههای تناسلی
genital character U منش تناسلی
gonopore U سوراخ تناسلی
genital organ U الت تناسلی
genital organs U الات تناسلی
genital phase U مرحله تناسلی
genito urinary U تناسلی بولی
genital zone U ناحیه تناسلی
genito urinary U تناسلی وبولی
pregenital U پیش تناسلی
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
trinity U معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
saturnalia U جشن خدای زحل عیاشی
Jehovah U یهو خدای بنی اسرائیل
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
uranus U خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
jhvh U یهوه خدای قوم یهود
hermes U خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
hephaestus U خدای اتش وفلز کاریhipster
woden U "ادین " خدای روز چهارشنبه
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
willy U آلت تناسلی بچه
genies U مربوط به اندامهای تناسلی
genitourinary U جهاز تناسلی وادراری
genie U تولید کننده تناسلی
peter [American English] U آلت تناسلی بچه
genitalic U مربوط به الت تناسلی
genie U مربوط به اندامهای تناسلی
genies U تولید کننده تناسلی
willie U آلت تناسلی بچه
body cell U یاخته غیر تناسلی
penises U الت تناسلی مرد
penis U الت تناسلی مرد
antheridium U عضو تناسلی نر در نهانزادان
sexual organ of either sex U الت تناسلی زن یا مرد
pan U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pans U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
parthenon U پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
dionysus U >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
pan- U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
gashes U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
genitourinary U وابسته به دستگاه اداری تناسلی
gashing U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phalli U الت تناسلی مرد کیر
gash U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phallus U الت تناسلی مرد کیر
phalluses U الت تناسلی مرد کیر
sexual U وابسته به الت تناسلی و جماع
gashed U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
bacchic ornament U [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
satyric U وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
anaphrodisia U داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
kalki U نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic U وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
fellatio U تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
infibulation U چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
strenght U قدرت
godown U قدرت
energy U قدرت
inauthoritative U بی قدرت
nerve U قدرت
nerves U قدرت
commanding U با قدرت
potency U قدرت
vigor U قدرت
vis U قدرت
vim U قدرت
will power <idiom> U قدرت
energies U قدرت
forcing U قدرت
forces U قدرت
force U قدرت
tensions U قدرت
tension U قدرت
strong arm U قدرت
strengths U قدرت
strength U قدرت
powered U قدرت
posses U قدرت
powering U قدرت
authority U قدرت
ability U قدرت
abilities U قدرت
powers U قدرت
sovereignty U قدرت
capability U قدرت
posse U قدرت
power U قدرت
strong-arm U قدرت
zing U قدرت
might U قدرت
vigour U قدرت
power takeoff U قدرت
monopoly power U قدرت انحصاری
authoritarian U قدرت طلب
omnipotence U قدرت تام
fire power U قدرت اتش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com