English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
idol U خدای دروغی مجسمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
statuesque U شبیه مجسمه سبک مجسمه
false U دروغی
lyingly U دروغی
phony U دروغی
mendaciously U دروغی
untruly U دروغی
sham U دروغی ریاکاری
quack U دروغی ساختگی
shams U دروغی ریاکاری
sciomachy U جنگ دروغی
quacked U دروغی ساختگی
sciamachy U جنگ دروغی
spuriously U بطور دروغی
bravado U دلیر دروغی
crocodile tears U اشک دروغی
factitious U غیرطبیعی دروغی
pseudo prophet U پیغمبر دروغی
quacks U دروغی ساختگی
quacking U دروغی ساختگی
dummy message U پیام دروغی
irreligion U دین دروغی
he f.stated that U دروغی گفت که
pretending U دروغی اقامه کردن
pretends U دروغی اقامه کردن
pretend U دروغی اقامه کردن
feints U نمایش دروغی تظاهر
feinting U نمایش دروغی تظاهر
invention of a false story U جعل داستان دروغی
feinted U نمایش دروغی تظاهر
feint U نمایش دروغی تظاهر
sham fight U جنگ مشقی یا دروغی
sham marriage U عروسی ساختگی یا دروغی
collogue U موافقت دروغی کردن
dummy U دروغی تقلبی موضع فریبنده
misbrand U مارک یا علامت دروغی گذاردن
dummies U دروغی تقلبی موضع فریبنده
idol U وابسته به خدایان دروغی وبت ها
asclepius U خدای طب
the a of days U خدای ازلی
thank god U سپاس خدای را
odin U خدای خدایان
my goodness (my God) <idiom> U اوه خدای من
the infinite god U خدای سرمد
the almighty god U خدای قادرمطلق
the ever lasting U خدای سرمد
god the father U خدای پدر
titans U خدای خورشید
lar n U خدای خانگی
titan U خدای خورشید
godling U خدای کوچک
neptune U خدای دریاها
aeolian U خدای بادها
the supreme being U خدای تعالی
poseidon U خدای دریا
the supreme U خدای بزرگ
parcae U سه خدای سرنوشت
the invisible U خدای نادیده
ares U خدای جنگ
the supreme U خدای تعالی
perjured U سوگند دروغ خورده دروغی داده شده
jahweh U یهو خدای یهود
He is a pastmaster at it . U خدای اینکار است
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
pluto U خدای عالم اسفل
hymens U خدای عروسی ونکاح
mars U بهرام خدای جنگ
hymen U خدای عروسی ونکاح
the ever lasting fod U خدای ازلی و ابدی
latri U پرستش خدای برحق
satrun U خدای بذر کاری
hephaestus U خدای اتش وفلز کاریhipster
hermes U خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
trinity U معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
jhvh U یهوه خدای قوم یهود
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
uranus U خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
Jehovah U یهو خدای بنی اسرائیل
saturnalia U جشن خدای زحل عیاشی
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
woden U "ادین " خدای روز چهارشنبه
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
image U مجسمه
sculptor work U مجسمه
image U مجسمه
images U مجسمه
statues U مجسمه
statue U مجسمه
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
parthenon U پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pan U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pans U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
dionysus U >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
image U مجسمه شکل
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
sculpture U مجسمه سازی
sculptures U مجسمه سازی
imagery U شکل و مجسمه
statue of liberty U مجسمه ازادی
sculpturesque U شبیه مجسمه
footpath U پایه مجسمه
sphinxes U مجسمه ابوالهول
antique statue U مجسمه عتیقه
images U مجسمه شکل
statuette U مجسمه کوچک
statuettes U مجسمه کوچک
sphinx مجسمه ابوالهول
footpaths U پایه مجسمه
mannequin U مجسمه چوبی
acropodium U پایهء مجسمه
mannequins U مجسمه چوبی
statuary U مجسمه سای
entablement U سکوی مجسمه
satyric U وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
bacchic ornament U [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
foliate mask U صورت مجسمه انسان
taille U شکل وساخت مجسمه
figurine U مجسمه سفالین رنگی
pedestal U پایه مجسمه شالوده
figurines U مجسمه سفالین رنگی
plinth U ازاره پایه مجسمه
plinths U ازاره پایه مجسمه
waxwork U مجسمه سازی ازموم
waxworks U مجسمه سازی ازموم
sculptors U مجسمه ساز حجار
sculptor U مجسمه ساز حجار
figurin U مجسمه سفالین رنگی
banderole U [نوار تزئینی مجسمه]
insculp U مجسمه سازی کردن
pedestals U پایه مجسمه شالوده
entablement U صفحه زیر مجسمه
muscling U در پیکرنگاری و مجسمه سازی
banderol U [نوار تزئینی مجسمه]
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
busted U مجسمه نیم تنه
busts U مجسمه نیم تنه
bust U مجسمه نیم تنه
sculptress U مجسمه ساز حجار
plastic U پلاستیک مجسمه سازی
busting U مجسمه نیم تنه
socle U پایه ستون یا مجسمه
bacchic U وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
kalki U نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
busted U مجسمه نیم تنه بالاتنه
telamon U ستونی که مجسمه مرد باشد
statuary U مجسمه ساز هیکل تراشی
busting U مجسمه نیم تنه بالاتنه
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
busts U مجسمه نیم تنه بالاتنه
pedestals U پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
pedestal U پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
bust U مجسمه نیم تنه بالاتنه
statuesque U خوش هیکل مجسمه وار
paris doll U مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
Make sure the statuette doesnt topple over . U هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
caster for pedestal U چرخ پایه [میز یا مجسمه یا چراغ]
the statue was well niched U مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
acroter U انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
cynocephalus U [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
corpe U [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
corp U [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
criosphinx U ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
abbazzo U مدل ساختمان مدل مجسمه
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
half length U تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com