English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hermes U خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
pierian spring U الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
asclepius U خدای طب
thank god U سپاس خدای را
ares U خدای جنگ
neptune U خدای دریاها
titans U خدای خورشید
odin U خدای خدایان
parcae U سه خدای سرنوشت
the supreme being U خدای تعالی
titan U خدای خورشید
poseidon U خدای دریا
the a of days U خدای ازلی
my goodness (my God) <idiom> U اوه خدای من
the supreme U خدای تعالی
godling U خدای کوچک
the ever lasting U خدای سرمد
the almighty god U خدای قادرمطلق
lar n U خدای خانگی
the infinite god U خدای سرمد
aeolian U خدای بادها
the supreme U خدای بزرگ
god the father U خدای پدر
the invisible U خدای نادیده
jahweh U یهو خدای یهود
idol U خدای دروغی مجسمه
mars U بهرام خدای جنگ
satrun U خدای بذر کاری
He is a pastmaster at it . U خدای اینکار است
hymens U خدای عروسی ونکاح
the ever lasting fod U خدای ازلی و ابدی
pluto U خدای عالم اسفل
latri U پرستش خدای برحق
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
hymen U خدای عروسی ونکاح
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
uranus U خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
saturnalia U جشن خدای زحل عیاشی
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
woden U "ادین " خدای روز چهارشنبه
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
jhvh U یهوه خدای قوم یهود
hephaestus U خدای اتش وفلز کاریhipster
trinity U معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
Jehovah U یهو خدای بنی اسرائیل
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
dionysus U >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
parthenon U پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pans U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
bacchic ornament U [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
satyric U وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
kalki U نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic U وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
emporetic U بازرگانی
merchantry U بازرگانی
mercantile agent U بازرگانی
commercial <adj.> U بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
for-profit <adj.> U بازرگانی
business <adj.> U بازرگانی
relating to business <adj.> U بازرگانی
commerce U بازرگانی
traded U بازرگانی
trading U بازرگانی
commercial U بازرگانی
trade U بازرگانی
mercantile U بازرگانی
trade secret U اسرار بازرگانی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
trade mark U علامت بازرگانی
sea borne commerce U بازرگانی دردریا
trade deficit U کسری بازرگانی
mart U مرکز بازرگانی
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
volume of trade U حجم بازرگانی
quasi commercial U شبه بازرگانی
quasi commercial U نیمه بازرگانی
merchantman U کشتی بازرگانی
merchant marine U ناوگان بازرگانی
mercantilism U سیاست بازرگانی
trade secrets U اسرار بازرگانی
internal trade U بازرگانی داخلی
board of trade U هیئت بازرگانی
balance of trade U تراز بازرگانی
chamber of trade U اتاق بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
commercial attache U وابسته بازرگانی
trades unions U اتحادیه بازرگانی
commercial policy U سیاست بازرگانی
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
chamber of commerce U اطاق بازرگانی
business activity U فعالیت بازرگانی
business cycle U دور بازرگانی
emporia U مرکز بازرگانی
business enterprise U بنگاه بازرگانی
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
bill exchange U برات بازرگانی
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
business union U اتحادیه بازرگانی
commercial tax U مالیات بازرگانی
board of trade U وزارت بازرگانی
commercial bank U بانگ بازرگانی
emporiums U مرکز بازرگانی
idiograph U نشان بازرگانی
emporium U مرکز بازرگانی
jobbing U واسطه بازرگانی
commercially U از راه بازرگانی
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
merchant bank U بانک بازرگانی
trade unions U اتحادیه بازرگانی
merchant banks U بانک بازرگانی
domestic trade U بازرگانی داخلی
foreign trade U بازرگانی خارجی
commercial banks U بانکهای بازرگانی
business U موسسه بازرگانی
trade union U اتحادیه بازرگانی
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
mentoring U مرشدی [تجارت و بازرگانی]
maritime U وابسته به بازرگانی دریایی
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
trade journal U روزنامه یا مجله بازرگانی
ideograph U سمبل و علامت بازرگانی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
business U کسب و کار بازرگانی
master mariner U ناخدای کشتی بازرگانی
businesses U کسب و کار بازرگانی
commercial intercourse U معامله یا مراوده بازرگانی
business economics U علم اقتصاد بازرگانی
business transaction U داد و ستد بازرگانی
broker U واسطه معاملات بازرگانی
hanse U اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
retail centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
micro-economics U اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
microeconomics U اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mentoring U مربی بودن [تجارت و بازرگانی]
dealing U مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
emporium U جای بازرگانی مرکز فروش
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
staple U اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapled U اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapling U اساسی مرکز بازرگانی عمده
interstate commerce U بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
mercantilism U سیاست موازنه بازرگانی کشور
clearing agreement U موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
foreign trade multiplier U ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
jaycee U عضو اطاق بازرگانی جوانان
emporiums U جای بازرگانی مرکز فروش
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
emporia U جای بازرگانی مرکز فروش
shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com