Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
xylene
U
خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylol
U
خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
piceous
U
قابل اشتعال
inflammable
U
قابل اشتعال
ignitable
U
قابل اشتعال
flammable
U
قابل اشتعال
inflamable
U
قابل اشتعال
combustible
U
قابل اشتعال
limit of inflammability
U
حد قابل اشتعال
wildfire
U
ماده قابل اشتعال
pyrogen
U
عنصر قابل اشتعال
inflammables
U
مواد قابل اشتعال
inflammable substances
U
مواد قابل اشتعال
hypergol
U
مایع قابل اشتعال
fuelling
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fueled
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fuel
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fuels
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled
U
سوخت ماده قابل اشتعال
benzine
U
انواع مواد نفتی قابل اشتعال
nitro
U
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
degressive burning
U
اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
aromatic
U
معطر
odorant
U
معطر
sweet scented
U
معطر
essenced
U
معطر
fragrant
U
معطر
redolent
U
معطر
scented
U
معطر
sweet smelling
U
معطر
nutty
U
معطر دیوانه
nuttiest
U
معطر دیوانه
fragrance
U
چیز معطر
fragrances
U
چیز معطر
kissing comfit
U
شیرینی معطر
perfume
U
معطر کردن
nuttier
U
معطر دیوانه
aromatization
U
معطر سازی
cologne
U
آبگونهی معطر
colognes
U
آبگونهی معطر
perfumes
U
معطر کردن
spicy
U
تند معطر
herbs
U
سبزیجات معطر
pekoe
U
چای معطر
bubble baths
U
وان پر کف و معطر شده
mint
U
شیرینی معطر با نعناع
odorize
U
معطر و خوشبو ساختن
minted
U
شیرینی معطر با نعناع
minting
U
شیرینی معطر با نعناع
mints
U
شیرینی معطر با نعناع
potherb
U
سبزیهای معطر خوراکی
bubble bath
U
وان پر کف و معطر شده
salvolatile
U
محلول معطر اب امونیاک والکل
abelmosk
U
خطمی معطر مشک دانه
abelmusk
U
خطمی معطر مشک دانه
purl
U
ابجو دارای ادویه معطر
purled
U
ابجو دارای ادویه معطر
purling
U
ابجو دارای ادویه معطر
purls
U
ابجو دارای ادویه معطر
herb spice blend
U
آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
burning
U
اشتعال
firing
U
اشتعال
combustion
U
اشتعال
deflagration
U
اشتعال
ignition
U
اشتعال
root beer
U
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
root beers
U
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
geraniol
U
الکل اشباع شده مایع و معطر
aromatherapy
U
معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
spikenard
U
روغن یامرهم معطر سنبل هندی
pomatum
U
عطر مخصوص پمادموی سر پماد معطر
thuja oil
U
روغن معطر برگ کاج خمرهای
mull
U
معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
flamboyancy
U
اشتعال لرزشی
flamboyance
U
اشتعال بالرزش
inflammability
U
اشتعال پذیری
aglow
U
درحال اشتعال
flamboyancy
U
اشتعال بالرزش
combustion
U
اشتعال احتراق
burning train
U
مسیر اشتعال
inflammability
U
قابلیت اشتعال
uninflammable
U
اشتعال ناپذیر
fire proofing compound
U
اشتعال کاه
light firing
U
اشتعال نورانی
fire retardant
U
اشتعال کاه
fire point
U
نقطه اشتعال
dead center ignition
U
نقطه اشتعال
light firing
U
اشتعال منور
firing voltage
U
ولتاژ اشتعال
ignition
U
اشتعال احتراق
inflamable
U
اشتعال پذیر
coal dust firing
U
اشتعال گردی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
lighting
U
اشتعال نورافکنی
dead burned
U
انتهای اشتعال
flaming of arc
U
اشتعال جرقه
igniting point
U
نقطه اشتعال
flammability
U
قابلیت اشتعال
flammability
U
اشتعال پذیری
ignitability
U
قابلیت اشتعال
flammable
U
اشتعال پذیر
ignition charge
U
خرج اشتعال
ignition point
U
نقطه اشتعال
flash point
U
نقطه اشتعال
inflammable
U
اشتعال پذیر
firing point
U
نقطه اشتعال
burning point
U
نقطه اشتعال
combustibility
U
قابلیت اشتعال
flamboyance
U
اشتعال لرزشی
aromatherapist
U
معالجهگر که از ماساژ با روغنهای معطر استفاده میکند
bubble bath
U
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble baths
U
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
upper flammability limit
U
حد بالایی اشتعال پذیری
flammable liquid
U
مایع اشتعال پذیر
lower flammability limit
U
حد پایینی اشتعال پذیری
ignition
U
اتش گیری اشتعال
lead in
U
مدار هادی اشتعال
acetum
U
حل مواد معطر درمحلولی مرکب از اسید استیک و الکل و اب
labdanum
U
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
flash point tester
U
ازمایش کننده نقطه اشتعال
hypergolic fuel
U
سوخت خیلی حساس به اشتعال
ignitor
U
محفظه حامل باروت اشتعال
flareback
U
اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
benzene
U
هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
sensible
U
قابل درک قابل رویت
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
interruptor
U
ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
internal furnace
U
کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
dissoluble
U
قابل حل
solvable
U
قابل حل
incapable
U
نا قابل
abler
U
قابل
acceptor
U
قابل
soluble
U
قابل حل
able
U
قابل
good
U
قابل
capable
U
قابل
ablest
U
قابل
sensible
U
قابل حس
apt
U
قابل
qualified
U
قابل
thorough paced
U
قابل
venial
U
قابل عفو
augmentable
U
قابل افزایش
avertible
U
قابل دفع
purchasable
U
قابل خریداری
effaceable
U
قابل زدودن
pitiable
U
قابل ترحم
sociable
U
قابل معاشرت
quenchable
U
قابل جلوگیری
eludible
U
قابل گریز
scrutable
U
قابل درک
propagable
U
قابل تکثیر
pronounceable
U
قابل تلفظ
tolerable
U
قابل تحمل
remarkable
U
قابل توجه
realizable
U
قابل درک
evocable
U
قابل احضار
sailable
U
قابل هوابری
adaptable
U
قابل توافق
publishable
U
قابل نشر
pursuable
U
قابل تعقیب
prosecutable
U
قابل تعقیب
expendable
U
قابل خرج
propagable
U
قابل تبلیغ
realizable
U
قابل تحقق
propagable
U
قابل ترویج
employable
U
قابل استخدام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com