Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
curf
U
خاکی که اجر از ان تهیه میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
windrow
U
تل خاکی که هنگام کارماشینهای راه سازی در کنارجاده تشکیل میشود
simnel
U
نانی که از ارد ریزواعلی تهیه میشود
green soap
U
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
champagne
U
نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
corsages
U
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
corsage
U
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
chromolithograph
U
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
open policy
U
بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
open cover
U
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
goulash
U
نوعی غذا که با گوشت گاو یاگوساله و سبزیجات تهیه میشود
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
cereal
U
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereals
U
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
assault craft
U
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
antiamphibious minefield
U
میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
mosaic mountant
U
صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
edaphic
U
خاکی
terrestrial
U
خاکی
earthly
U
خاکی
terrene
U
خاکی
earthborn
U
خاکی
tellurian
U
خاکی
earth-bound
U
خاکی
embankment
U
سد خاکی
earth fill dam
U
سد خاکی
earthen
U
خاکی
dust colour
U
خاکی
embankment dam
U
سد خاکی
wood louse
U
خر خاکی
amphibious pack
U
تک اب خاکی
amphibious
U
اب خاکی
earthy
U
خاکی
embankments
U
سد خاکی
earth dam
U
سد خاکی
mundane
U
خاکی
worldly
U
خاکی
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
vallation
U
دیوار خاکی
earethliness
U
خاکی بودن
earth born
U
خاکی فانی
ground ivy
U
پاپیتال خاکی
earth dam
U
بند خاکی
amphibian
U
ابی خاکی
angleworm
U
کرم خاکی
geophyte
U
گیاه خاکی
warping tug
U
یدک کش اب خاکی
khaki
U
خاکی رنگ
earth work
U
عملیات خاکی
earth work
U
کارهای خاکی
earth road
U
راه خاکی
dew worm
U
کرم خاکی
zoned earth dam
U
سد خاکی ناهمگن
earthiness
U
طبیعت خاکی
earthiness
U
خاکی بودن
fuse plug
U
سرریز خاکی
vault formed in the earth
U
طاق خاکی
earthwork
U
ختل خاکی
amphibious tank
U
تانک اب خاکی
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
mold etc
U
خاکی کردن
milliped
U
جنس خر خاکی
milleped
U
جنس خر خاکی
lobworm
U
کرم خاکی
amphibious transport ship
U
ترابر اب خاکی
amphibious vehicle
U
خودروی اب خاکی
border
U
پشته خاکی
soils
U
خاکی کردن
earthworks
U
عملیات خاکی
amphibious reconnaissance
U
شناسایی اب خاکی
amphibious pack
U
بارهای اب خاکی
alkaline earth
U
قلیایی خاکی
soil
U
خاکی کردن
soiling
U
خاکی کردن
embankments
U
دیوار خاکی
amphibious force
U
نیروی اب خاکی
amphibious lift
U
ترابری اب و خاکی
terrestrial
U
زمین خاکی
rain worm
U
کرم خاکی
amphibious operation
U
عملیات اب خاکی
bordered
U
پشته خاکی
bordering
U
پشته خاکی
terricolous
U
خاکزی خاکی
amphibious
U
خاکی و ابی
earthworms
U
کرم خاکی
embankment
U
دیوار خاکی
dust color
U
رنگ خاکی
dun
U
سمند خاکی
amphibian
U
وسیله اب و خاکی
landing forces
U
قوای اب خاکی
pulverulence
U
حالت خاکی
homogeneous earth dam
U
سد خاکی همگن
adaphic organism
U
زیستمند خاکی
staging
U
تمرین اب خاکی
amphibian
U
هواپیمای اب و خاکی
earthworm
U
کرم خاکی
landing party
U
گروه اب خاکی
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
navvy
U
کارگر کارهای خاکی
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
man of mould
U
انسان خاکی یا فانی
joint amphibious operations
U
عملیات مشترک اب خاکی
brandling
U
یکجور کرم خاکی
establishing authority
U
فرماندهی نیروهای اب خاکی
navvies
U
کارگر کارهای خاکی
vales
U
زمین جهان خاکی
amphibious demonstration
U
عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious demonstration
U
عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious lift
U
حمل ونقل اب خاکی
beach party
U
گروه پیشرو اب خاکی
shouldering
U
دو طرف خاکی جاده
assault ships
U
ناوهای هجومی اب خاکی
borrow area
U
محل قرضه سد خاکی
amphibious tractor
U
خودروشنی دار اب خاکی
amphibious squadron
U
گردان عملیات اب خاکی
amphibious transport dock
U
ناومخصوص ترابری اب خاکی
amphibious striking forces
U
نیروهای ضربتی اب خاکی
amphibious task force
U
گروه رزمی اب خاکی
vale
U
زمین جهان خاکی
verge
U
شانه خاکی جاده
amphibious control group
U
گروه کنترل اب خاکی
boat team
U
تیم قایق اب خاکی
advance force
U
نیروی جلودار اب خاکی
alkaline earth metal
U
فلز قلیایی خاکی
alkaline earth oxide
U
فلز قلیایی خاکی
shoulders
U
دو طرف خاکی جاده
amphibian floats
U
شناورهای ابی خاکی
shouldered
U
دو طرف خاکی جاده
verges
U
شانه خاکی جاده
benching
U
جان پناه خاکی
amphibious assault ship
U
ناومخصوص هجوم اب و خاکی
shoulder
U
دو طرف خاکی جاده
amphibious assault ship
U
ناو هجومی اب و خاکی
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
initiating directive
U
دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
barbette
U
تپههای خاکی که توپها را بر ان قرارمیدهند
tractors
U
قایق اب خاکی شنی دار
numbered wave
U
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com