English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
broken home U خانواده گسیخته
broken homes U خانواده گسیخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
disjointed U گسیخته
libertine U افسار گسیخته
libertines U افسار گسیخته
broken marriage U زناشویی گسیخته
unbridle U لجام گسیخته
disruptive U درهم گسیخته
ungovernable U لجام گسیخته
inconsecutive U بی ربط گسیخته
interruptedly U بطور گسیخته
rampant <adj.> U افسار گسیخته
inconsequent U بی ربط گسیخته
unbridle U لجام گسیخته کردن
disjoin U وضع از هم گسیخته بی تکلیفی
run riot U لجام گسیخته بودن
runaway inflation U تورم افسار گسیخته
Zeal without knowledge is a runaway horse . <proverb> U جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
piecer U درنخ ریسی کسیکه کارش بهم پیوستن نخهای گسیخته است
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
ilk U خانواده
wife U خانواده
menage U خانواده
gens U خانواده
clans U خانواده
clan U خانواده
household U خانواده
households U خانواده
families U خانواده
family U خانواده
crustaceous U خانواده خرچنگ
ecomania U بیزاری از خانواده
gas family U خانواده گاز
crustacea U خانواده خرچنگ
cruciferae U خانواده چلیپاییان
consanguine family U خانواده هم خون
conjugal family U خانواده زن و شوهری
culex U خانواده پشه
turnix U خانواده بلدرچین
family therapy U خانواده درمانی
family budget U بودجه خانواده
family expenditure U هزینه خانواده
family law U حقوق خانواده
family of computers U خانواده کامپیوترها
culicidae U خانواده پشه
family structure U ساخت خانواده
extended family U خانواده گسترده
font family U خانواده فونت
goodman U بزرگ خانواده
home visit U بازدید خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
type font U خانواده حروف
turnicidae U خانواده بلدرچین
to maintain one's family U خانواده خود را
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
matronymic family U خانواده مادرنامی
member of a family U عضو خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
mustelidea U خانواده سمور
patriarchate U ریاست خانواده
patronymic family U خانواده پدرنامی
penates U خدایان خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik U رئیس خانواده
subfamily U خانواده فرعی
the girls U دخترهای یک خانواده
computer family U خانواده کامپیوتر
patriarchs U رئیس خانواده
royalties U از خانواده سلطنتی
sheikh U رئیس خانواده
sheikhs U رئیس خانواده
sheiks U رئیس خانواده
matriarch U رئیسه خانواده
family planning U تنظیم خانواده
crustacean U خانواده خرچنگ
nuclear family U خانواده هستهای
matriarchs U رئیسه خانواده
paterfamilias U سالار خانواده
patriarch U رئیس خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
familial U مربوط به خانواده
strips U موسس خانواده
nuclear families U خانواده هستهای
accipitres U خانواده لاشخوران
horseflesh U خانواده اسب
family doctor U پزشک خانواده
circuit family U خانواده مداری
family doctors U پزشک خانواده
nation U خانواده طایفه
clannishness U خانواده پرستی
batrachia U خانواده غوکان
clansman U عضو خانواده
arachnida U خانواده کارتنه
citrus U خانواده مرکبات
nations U خانواده طایفه
actinide series U خانواده اکتینیدها
royalty U از خانواده سلطنتی
crustaceans U خانواده خرچنگ
apiaceae U خانواده چتریان
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
family men U مرد خانواده - دوست
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
family man U مرد خانواده - دوست
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
salicaceous U وابسته به خانواده بید
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
viverrine U خانواده گربه زباد
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
mangrove U خانواده شاه پسند
family size U تعداد افراد خانواده
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
acalephe U خانواده گزنه دریایی
acarina U خانواده کرم جرب
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
cetaceous U وابسته به خانواده بال
mangroves U خانواده شاه پسند
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
family planning U برنامه ریزی خانواده
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
ferula U خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
He did it for the sake of his family . U محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
he is a shame to his family U ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
one of the most respected families U یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fagaceous U وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
geometrid U خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
There seems to be a jinx on that family. U به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
ling U ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
transistors U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
tiny model U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
cetacean U وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
medium U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
mediums U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com