English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shack U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shacks U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
wanigan U خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
toft U محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
cabana U خانه کوچک
maisonette U خانه کوچک
maisonettes U خانه کوچک
microprocessors U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
microprocessor U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
hutches U کلبه خانه کوچک
hutch U کلبه خانه کوچک
hunting box or lodge U خانه کوچک شکارگران
pill box U خانه کوچک اشیان مسلسل
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
galilee U نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
hut U کاشانه
huts U کاشانه
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
range U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
wrought U ساخته
framed U ساخته
hand made U ساخته دست
soi disant U خود ساخته
i do not have it in me U از من ساخته نیست
haniwork U دست ساخته
manufactured head U سر ساخته شده
made U ساخته شده
makable U ساخته شدنی
prefab U پیش ساخته
prefabs U پیش ساخته
simulated U شبیه ساخته
artificalism U ساخته پنداری
it is made U ساخته میشود
self made U خود ساخته
paved ford U گدار ساخته
immature U نیم ساخته
bamboo U ساخته شده از نی
prefabricated U پیش ساخته
self-made U خود ساخته
pucka U ساخته شده
irowork U اهن ساخته
pukka U ساخته شده
fecit U ساخته است
officinal U ساخته واماده
bamboos U ساخته شده از نی
ruled surface U سطح خط ساخته
self constituted U خود ساخته
precast U پیش ساخته
self formed U خود ساخته
prefabricate U پیش ساخته
tubular U ساخته شده ازلوله
high wrought U با استادی ساخته شده
zipgun U طپانچه دست ساخته
stanchion U ستون پیش ساخته
synthetic tar U قطران باز ساخته
it is made U ساخته شده است
man-made U ساخته دست انسان
man made U ساخته دست انسان
teacher made test U ازمون معلم ساخته
built up beam U تیر ساخته شده
modular design U مدل پیش ساخته
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
build up beam U تیر ساخته شده
unregenerated U دوباره ساخته نشده
marmorean U ساخته شده از مرمر
heparin U که در کبد ساخته میشود
india rubber U ساخته شده از لاستیک
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
finished goods U کالاهای ساخته شده
blueprints U نقشه پیش ساخته
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
intermediate product U محصول نیم ساخته
unregenerate U دوباره ساخته نشده
fabrication U کالاهای ساخته شده
blueprint U نقشه پیش ساخته
pre fabricated U پیش ساخته شده
marmoreal U ساخته شده از مرمر
cellulosic U ساخته شده از سلول
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
wooden U از چوب ساخته شده خشن
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
rebuilds U چیز دوباره ساخته شده
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
broadloom U ساخته شده درکارگاه وسیع
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
rebuild U چیز دوباره ساخته شده
reed U قصب ساخته شده ازنی
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
herbal U ساخته شده از علف وگیاه
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
gimmal U ساخته شده از حلقههای تودرتو
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
waxen U ساخته شده از موم مومی شکل
twice laid U ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
alpaca U پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
on chip U مدار ساخته شده روی یک قطعه
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
He is cut out for it ( this job ). U برای اینکار ساخته شده است
Is there anything I can do to help? U آیا کاری از دست من ساخته است ؟
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
hand made brick U اجر ساخته شده با قالب دستی
paisley U ساخته شده از پشم نرم کشمیری
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
corniche U جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
widdy U طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
manchet U قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
greek fire U ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
beige U پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
glyptal U رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com