English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
housing U خانه سازی
dwelling construction U خانه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
housing estate U محوطهی خانه سازی
housing estates U محوطهی خانه سازی
Other Matches
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
honey comb U خانه خانه کردن
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
rooms U خانه
room U خانه
pieds-a-terre U خانه
lar U خانه
domiciles U خانه
lares U خانه
pied-a-terre U خانه
checkered U خانه خانه
dwellings U خانه
dwelling U خانه
domicile U خانه
cells U خانه
materfamilias U زن خانه
alveolate U خانه خانه
houseless U بی خانه
cellulated U خانه خانه
cloisonne U خانه خانه
tersellated U خانه خانه
furnace house U خانه
i was under his roof U در خانه
her house U خانه ان زن
her house U خانه اش
cell U خانه
within doors U در خانه
house U خانه
housed U خانه
houses U خانه
quarterage U خانه
cellular U خانه خانه
honeycomb U خانه خانه
lodges U خانه
shack U خانه
shacks U خانه
pigeon hole U خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
door-to-door U خانه به خانه
door to door U خانه به خانه
roommate U هم خانه
sockets U خانه
housing U خانه ها
honeycombs U خانه خانه
lodged U خانه
pigeon-hole U خانه
pigeon-holes U خانه
homes U خانه
houseroom U جا در خانه
roommates U هم خانه
double-fronted U خانه دو در
lodge U خانه
home U خانه
socket خانه
town house U خانه شهری
serf U خانه زاد
serfs U خانه زاد
dovecots U خانه کبوتران
housecoat U لباس خانه
morgues U مرده خانه
earth house U خانه زیرزمینی
housecoats U لباس خانه
freemasons hall U فراموش خانه
frater U سفره خانه
powerhouse U موتور خانه
town houses U خانه شهری
registry U دفتر خانه
powerhouses U موتور خانه
registries U دفتر خانه
granges U خانه ییلاقی
dwelling house U خانه مسکونی
custom house U گمرک خانه
convalescent home U نقاهت خانه
coffeehouse U قهوه خانه
coffee shop U قهوه خانه
coffee room U خوارک خانه
coffee house U قهوه خانه
coach house U درشکه خانه
coach house U کالسکه خانه
grange U خانه ابرومندرعیتی
presbyteries U خانه کشیش
presbytery U خانه کشیش
dacha U خانه ییلاقی
grange U خانه ییلاقی
manors U خانه بزرگ
door lock U کلید خانه
manor U خانه بزرگ
domiciliary U مربوط به خانه
domicil U مقر خانه
domatophobia U خانه هراسی
disorderly house U فاحشه خانه
disorderly house U خانه بدنام
dishouse U بی خانه کردن
delivery to the home U تحویل در خانه
granges U خانه ابرومندرعیتی
manse U خانه مسکونی
lake0dwelling U خانه دریاچهای
stay at home U خانه نشین
hovel U خانه رعیتی
i wrote home U برای خانه
hovels U خانه رعیتی
cabana U خانه کوچک
housekeeping U خانه داری
husbandman U سرپرست خانه
hub or hub by U خانه دار
housewifery U خانه دار
housewifely U خانه دار
insectarium U حشره خانه
villa U خانه ییلاقی
insectary U حشره خانه
tray U جعبه دو خانه
trays U جعبه دو خانه
quit U تخلیه خانه
roofs U بام خانه
kibitka U خانه تاتار
keep in U در خانه ماندن
keep house U در خانه ماندن
roof U بام خانه
quitting U تخلیه خانه
villas U خانه ییلاقی
household art U فن اداره خانه
house work U خانه داری
house top U بام خانه
gynaeceum U خانه اندرونی
grummet U شاگرد خانه
goodwife U کدبانوی خانه
gaming house U قمار خانه
gambling house U قمار خانه
domiciliate U خانه مسکن
fuse block U خانه فیوز
thrifty U خانه دار
morgue U مرده خانه
dovecote U خانه کبوتران
home born U خانه زاد
digging U خانه منزل
homebred U خانه پرورده
house to let U خانه اجارهای
house to get U خانه اجارهای
closet U صندوق خانه
closeted U صندوق خانه
house agent U دلال خانه
closeting U صندوق خانه
homely U مثل خانه
closets U صندوق خانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com