Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
onstead
U
خانه با متعلقات
steading
U
خانه با متعلقات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accessories
U
متعلقات
belonging
U
متعلقات
appurtenant
U
متعلقات
appurtenence
U
متعلقات
accessory
U
متعلقات
belongings
U
متعلقات
fittings
U
متعلقات
paraphernalia
U
متعلقات
purtenance
U
دل و روده متعلقات
machine accessory
U
متعلقات دستگاه
extra equipment
U
متعلقات ویژه
fuse gear
U
متعلقات فیوز
belonging
U
متعلقات واموال دارایی
gripping device
U
متعلقات گیره و بست
dead load
U
وزن ثابت و متعلقات ان
ground tackle
U
زنجیر لنگر و متعلقات ان
head
U
توپی کامل و سایر متعلقات
appurtenance
U
حالت ربط و اتصال متعلقات
drilling attachment
U
متعلقات مربوط به مته کاری
attachment
U
متعلقات زیر امر قرار دادن
accessory of section
U
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb
U
خانه خانه کردن
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
lar
U
خانه
rooms
U
خانه
room
U
خانه
cells
U
خانه
door to door
U
خانه به خانه
door-to-door
U
خانه به خانه
lares
U
خانه
pieds-a-terre
U
خانه
pied-a-terre
U
خانه
houseroom
U
جا در خانه
cell
U
خانه
roommate
U
هم خانه
cellular
U
خانه خانه
honeycombs
U
خانه خانه
within doors
U
در خانه
pigeon-holes
U
خانه
i was under his roof
U
در خانه
her house
U
خانه اش
her house
U
خانه ان زن
houseless
U
بی خانه
honeycomb
U
خانه خانه
lodge
U
خانه
lodged
U
خانه
lodges
U
خانه
tersellated
U
خانه خانه
shack
U
خانه
furnace house
U
خانه
domicile
U
خانه
domiciles
U
خانه
pigeon-hole
U
خانه
pigeon hole
U
خانه
roommates
U
هم خانه
materfamilias
U
زن خانه
shacks
U
خانه
housing
U
خانه ها
houses
U
خانه
dwellings
U
خانه
dwelling
U
خانه
housed
U
خانه
house
U
خانه
home
U
خانه
unsheltered
<adj.>
U
بی خانه
socket
خانه
sockets
U
خانه
quarterage
U
خانه
alveolate
U
خانه خانه
cellulated
U
خانه خانه
checkered
U
خانه خانه
homes
U
خانه
double-fronted
U
خانه دو در
cloisonne
U
خانه خانه
household art
U
فن اداره خانه
active cell
U
خانه کاری
dishouse
U
بی خانه کردن
department
U
وزارت خانه
departments
U
وزارت خانه
i wrote home
U
برای خانه
delivery to the home
U
تحویل در خانه
dacha
U
خانه ییلاقی
alveolus
U
شش خانه حبابچه
custom house
U
گمرک خانه
earth house
U
خانه زیرزمینی
husbandman
U
سرپرست خانه
hub or hub by
U
خانه دار
housewifery
U
خانه دار
housewifely
U
خانه دار
convalescent home
U
نقاهت خانه
disorderly house
U
خانه بدنام
insectarium
U
حشره خانه
menage
U
خانه داری
builder
U
خانه ساز
domatophobia
U
خانه هراسی
landloper
U
خانه بدوش
builders
U
خانه ساز
lake0dwelling
U
خانه دریاچهای
domiciliary
U
مربوط به خانه
kibitka
U
خانه تاتار
dwelling house
U
خانه مسکونی
keep in
U
در خانه ماندن
keep house
U
در خانه ماندن
domiciliate
U
خانه مسکن
door lock
U
کلید خانه
disorderly house
U
فاحشه خانه
landlouper
U
خانه بدوش
insectary
U
حشره خانه
house work
U
خانه داری
bookbindery
U
صحاف خانه
butler pantry
U
ابدار خانه
goodwife
U
کدبانوی خانه
brick yard
U
اجرپز خانه
bordel
U
فاحشه خانه
bindery
U
صحاف خانه
grummet
U
شاگرد خانه
gynaeceum
U
خانه اندرونی
bawdy house
U
فاحشه خانه
gaming house
U
قمار خانه
cabana
U
خانه کوچک
chequer
U
خانه شطرنج
fuse block
U
خانه فیوز
chancery
U
دفتر خانه
domicil
U
مقر خانه
caserne
U
سرباز خانه
gambling house
U
قمار خانه
camera obscura
U
تاریک خانه
dwelling construction
U
خانه سازی
coach house
U
کالسکه خانه
home born
U
خانه زاد
coffee shop
U
قهوه خانه
armory
U
اسلحه خانه
freemasons hall
U
فراموش خانه
frater
U
سفره خانه
house to get
U
خانه اجارهای
house to let
U
خانه اجارهای
house top
U
بام خانه
coffeehouse
U
قهوه خانه
coffee room
U
خوارک خانه
coach house
U
درشکه خانه
homebred
U
خانه پرورده
homemaker
U
خانه دار
bawdy house
U
جنده خانه
baby house
U
عروسک خانه
coffee house
U
قهوه خانه
house agent
U
دلال خانه
chop house
U
خوراک خانه
houseproud
U
خانه سرفراز
colombarium
U
کبوتر خانه
double-pile house
U
خانه دو خوابه
English cottage
U
خانه ویلایی
farm-house
U
خانه رعیتی
hermitage
U
خانه زاهد
out
<adv.>
U
بیرون از خانه
checker
U
خانه شطرنج
bell-gable
U
ناقوس خانه
bell-cote
U
ناقوس خانه
houseproud
U
دلخوش به خانه
houseroom
U
اتاق خانه
housework
U
کار خانه
loony bin
U
دیوانه خانه
loony bins
U
دیوانه خانه
reading room
U
قرائت خانه
reading rooms
U
قرائت خانه
Outside the house.
U
بیرون از خانه
The house burned down .
U
خانه سوخت
almshouse
U
یتیم خانه
bastel
U
خانه مستحکم
bastle
U
خانه مستحکم
bordello
[American E]
U
فاحشه خانه
house of ill repute
U
فاحشه خانه
bordello
[American E]
U
جنده خانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com