Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ocellus
U
خال رنگی که مانند چشم باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Pear
<adj.>
U
رنگی مانند رنگ گلابی
colour
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
bleeds
U
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed
U
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
mammila
U
اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
print letters
U
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
alphanumeric
U
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
dye sublimation printer
U
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
Temerchin motife
U
نگاره تمرچین
[این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
SMB
U
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
triads
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
gold washing
U
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
cream-colored wool
U
پشم شکری
[این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
Kasim Ushag design
U
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
solid
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
ostensible
U
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
coloured
U
رنگی
trichromatism
U
سه رنگی
dichroism
U
دو رنگی
ingrain
U
نخ رنگی
achroma
U
بی رنگی
achroma
U
بی رنگی مو
colored
U
رنگی
tinct
U
رنگی
coloration
U
رنگی
chromaticity
U
رنگی
discoloration
U
بی رنگی
dichromatism
U
دو رنگی
pigmental
U
رنگی
trichromat
U
سه رنگی
hued
U
رنگی
chromatic
U
رنگی
trichroism
U
سه رنگی
achromatisation
U
بی رنگی
achromatization
U
بی رنگی
achromatism
U
بی رنگی
achromia
U
بی رنگی مو
dye stuff
U
ماده رنگی
unifiable
U
قابل هم رنگی
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
dyestuff
U
ماده رنگی
opalescence
U
شیری رنگی
pencils
U
مداد رنگی
paraffin wax
U
موم رنگی
pentachromic
U
پنج رنگی
photochromy
U
عکاسی رنگی
pigment cell
U
یاخته رنگی
pigment dye
U
ماده رنگی
pencil
U
مداد رنگی
pleochroism
U
چند رنگی
polychroism
U
چند رنگی
pencilling
U
مداد رنگی
pigmentation
U
رنگی شدن
color printer
U
چاپگر رنگی
coloured cement
U
سیمان رنگی
chromatic aberration
U
خطای رنگی
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
cingulum
U
خط رنگی ومارپیچ
photochrome
U
عکس رنگی
pallor
U
زرد رنگی
pastel
U
خمیرمواد رنگی
pastel
U
مداد رنگی
lake
U
لاک رنگی
lakes
U
لاک رنگی
chromophotograph
U
عکس رنگی
color camera
U
دوربین رنگی
vitta
U
نوار رنگی
colored pencil
U
مداد رنگی
colored glass
U
شیشه رنگی
color trace recorder
U
رسام رنگی
color television
U
تلویزیون رنگی
stined glass
U
شیشه رنگی
pigment
U
ماده رنگی
color graphics
U
گرافیک رنگی
pigments
U
ماده رنگی
color code
U
رمز رنگی
chroma
U
مشخصههای رنگی
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
oleograph
U
عکس رنگی
heliochrome
U
عکاسی رنگی
black
U
سیاه رنگی
blacks
U
سیاه رنگی
blacked
U
سیاه رنگی
blacker
U
سیاه رنگی
heliochrome
U
عکس رنگی
blackest
U
سیاه رنگی
monotint
U
عکس یک رنگی
monotint
U
نگار یک رنگی
kinemacolour
U
سینمای رنگی
ocellus
U
حلقه رنگی
colorant
U
مواد رنگی
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
color monitor
U
صفحه نمایش رنگی
sequential color television
U
تلویزیون رنگی مرحلهای
carrier color signal
U
پیام رنگی حامل
indigotine
U
ماده رنگی نیل
indigotin
U
ماده رنگی نیل
conventionalization
U
هم رنگی با ایین و رسوم
candy-striped
U
دارای نوارههای رنگی
composite color signal
U
پیام رنگی مرکب
composite color monitor
U
مونیتور رنگی مرکب
simultaneous color television
U
تلویزیون رنگی همزمان
figurin
U
مجسمه سفالین رنگی
chromophore
U
گروه رنگی ملکول
color gate
U
دریچه پیام رنگی
chromogen
U
دانههای رنگی گیاهان
bar
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
tetrachromatism
U
دید چهار رنگی
curcumin
U
ماده رنگی زردچوبه
figurines
U
مجسمه سفالین رنگی
technicolour
U
روش فیلم رنگی
figurine
U
مجسمه سفالین رنگی
chromophore
U
عامل رنگی ملکول
orcin
U
ماده رنگی گلسنگ
neutral density faceplate
U
صفحه رنگی تلویزیون
minus color signal
U
پیام رنگی منفی
pullicate
U
یکجور دستمال رنگی
pigmentary
U
رنگی رنگ دار
contour
U
خط فاصل درنقشههای رنگی
polychrome
U
تهیه عکسهای رنگی
false colour
U
فیلم رنگی مصنوعی
dyestuff
U
مواد رنگی و رنگرزی
encaustic tile or brick
U
اجرکاشی هفت رنگی
pool ball
U
هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
purpurin
U
ماده رنگی روناس
crayons
U
مداد رنگی مومی
quercitron
U
نوعی ماده رنگی
safranin
U
ماده رنگی زعفران
crayon
U
مداد رنگی مومی
ring tailed
U
دارای حلقههای رنگی در دم
red, green, blue
U
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
Color films(T. V).
U
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
orthochromatic
U
شبیه عکسهای رنگی طبیعی
black will take no other hue
U
بالای سیاهی رنگی نیست
Tan
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و کرم
redorange
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قرمز و نارنجی
color contrast
U
تضاد رنگی در زمینه فرش
ocher
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و زرد
Rosewood
U
رنگی میان بنفش و قهوه ای
Rosybrown
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان صورتی وقهوه ای
Salmon
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان صورتی و نارنجی
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
slate
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان آبی و خاکستری
carmine
U
ماده رنگی قرمز دانه
You have rubbed your coat against some wet paint .
U
کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
colored progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
colour hard copy device
U
اسباب نسخه چاپی رنگی
bacino
U
سفال لعاب دار رنگی
Redviolet
U
رنگی میان بنفش و قرمز
tone
U
[ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
Blueviolet
<adj.>
<noun>
U
رنگی بین آبی و بنفش
pigments
U
باماده رنگی رنگ کردن
pastel
<adj.>
U
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
pigment
U
باماده رنگی رنگ کردن
color band
U
نوار رنگی روی جعبه مهمات
pigments
U
رنگ غیر محلول ماده رنگی
confetti
U
کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
color graphics adapter
U
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
pigment
U
رنگ غیر محلول ماده رنگی
lambrequin
U
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
Christmas tree
U
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
chromatolysis
U
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
xanthin
U
ماده رنگی روناس وگل زرد
colours
U
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
Christmas trees
U
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
colour
U
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
cga
U
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
celure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
pals
U
line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
fucus
U
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
pastellist
U
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com