Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
schoolyard
U
حیاط مدرسه
schoolyards
U
حیاط مدرسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
court
U
حیاط
courtyard
U
حیاط
courtyards
U
حیاط
close
U
حیاط
grounds
U
حیاط
yard
U
حیاط
yards
U
حیاط
patio
U
حیاط
patios
U
حیاط
compounds
U
حیاط
garth
U
حیاط
curtilage
U
حیاط
compound
U
حیاط
court yard
U
حیاط
compounded
U
حیاط
barnyard
U
حیاط رعیتی
barnyard
U
حیاط انبار
farm-yard
U
حیاط مزرعه
light ventilation area
U
حیاط خلوت
innyard
U
حیاط مسافرخانه
stock yard
U
حیاط طویله
light ventilation area
U
حیاط خلوت
farm yard
U
حیاط مزرعه
barnyards
U
حیاط رعیتی
cortile
U
حیاط اندرونی
backhouse
U
حیاط پشت
hypaethron
U
حیاط باز
atrium
U
حیاط اصلی
aula
U
حیاط درونی
aula
U
پیش حیاط
back house
U
حیاط خلوت
cour d'honneur
U
حیاط اصلی
dooryard
U
حیاط منزلdoorjamb
barnyards
U
حیاط انبار
patios
U
حیاط خلوت
yards
U
حیاط محوطه
back yards
U
حیاط خلوت
churchyard
U
حیاط کلیسا
back yard
U
حیاط خلوت
compounded
U
عرصه حیاط
quirks
U
حیاط تغییرفکر
churchyards
U
حیاط کلیسا
quirk
U
حیاط تغییرفکر
compound
U
عرصه حیاط
yard
U
حیاط محوطه
patio
U
حیاط خلوت
compounds
U
عرصه حیاط
wards
U
حیاط محوطه زندان
ward
U
حیاط محوطه زندان
parvis
U
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
farm yard
U
حیاط کشت زار
base court
U
حیاط بیرونی یاعقبی
outhouses
U
منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
woodyard
U
حیاط یا انبار الوار و هیزم
barton
U
حیاط رعیتی صاحب ملک
outhouse
U
منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
cavaedium
U
[پیش حیاط در خانه های رومی]
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
light-well
U
[حیاط کوچک برای عبور نور]
quadrangle
U
حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
quadrangles
U
حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
bailey
U
دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
schools
U
مدرسه
school age
U
سن مدرسه
school mate
U
هم مدرسه
school
U
مدرسه
academies
U
مدرسه
academy
U
مدرسه
schoolmates
U
هم مدرسه
schoolmate
U
هم مدرسه
school fellow
U
هم مدرسه
death-lantern
U
[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
schoolyard
U
محوطهی مدرسه
technical school
U
مدرسه فنی
schoolgirl
U
دختر مدرسه
schoolma'am
U
مدیره مدرسه
schoolmarm
U
مدیره مدرسه
secondery school
U
مدرسه متوسطه
schoolgirls
U
دختر مدرسه
senior high school
U
مدرسه متوسطه
schoolteacher
U
معلم مدرسه
schoolteachers
U
معلم مدرسه
unschooled
U
مدرسه نرفته
schoolyards
U
محوطهی مدرسه
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
drop out (of school)
<idiom>
U
ترک مدرسه
school truancy
U
مدرسه گریزی
prep
U
مدرسه مقدماتی
summer schools
U
مدرسه تابستانی
preliminary school
U
مدرسه ابتدائی
philosophy of the lyceum
U
فلسفه مدرسه
schoolwork
U
درس مدرسه
janitor
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
grade school
U
مدرسه ابتدایی
summer school
U
مدرسه تابستانی
satchel
U
کیف مدرسه
head master
U
مدیر مدرسه
satchels
U
کیف مدرسه
janitor
U
فراش مدرسه
grammar school
U
مدرسه ابتدایی
grammar schools
U
مدرسه ابتدایی
janitors
U
فراش مدرسه
janitors
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
private school
U
مدرسه ملی
school phobia
U
مدرسه هراسی
private schools
U
مدرسه ملی
school counselor
U
مشاور مدرسه
truancy
U
مدرسه گریزی
trade schools
U
مدرسه حرفهای
trade school
U
مدرسه حرفهای
school
U
تحصیل در مدرسه
schools
U
تحصیل در مدرسه
schooling
U
مدرسه رفتن
play hooky
<idiom>
U
از مدرسه یا کار دررفتن
He ran away from scool .
U
از مدرسه فرار کرد
These shoes dont fit me.
U
زنگ مدرسه خورده
technical college
U
مدرسه عالی فنی
the school is out
U
مدرسه تعطیل است
reform school
U
مدرسه تهذیب اخلاقی
technical colleges
U
مدرسه عالی فنی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
faculty
U
اولیای مدرسه دانشکده
scholastic
U
اقتصادی مدرسه ایها
high school
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
high schools
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
prep
U
مدرسه ابتدایی دبستان
subprincipal
U
معاون رئیس مدرسه
school of tecnology
U
مدرسه عالی فنی
junior college
U
مدرسه فوق دیپلم
finshing school
U
مدرسه تکمیلی دختران
schooltime
U
ساعات درس مدرسه
faculties
U
اولیای مدرسه دانشکده
seminary
U
مدرسه علوم دینی
seminaries
U
مدرسه علوم دینی
The last school day.
U
آخرین روز مدرسه
theological school
U
مدرسه علوم دینی
schoolmaster
U
نافم مدرسه مکتب دار
to be excused
[from work or school]
U
معاف بودن
[از کار یا مدرسه]
schoolmasters
U
نافم مدرسه مکتب دار
It is some distance to the school .
U
تا مدرسه فاصله زیاد است
Since I left school.
U
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
I must take the kid to school .
U
باید بچه راببرم مدرسه
PTA's
U
مخفف انجمن خانه و مدرسه
PTA
U
مخفف انجمن خانه و مدرسه
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
parochial school
U
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
nursery schools
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
nursery school
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
old school tie
U
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
schoolmaster
U
مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
schoolmasters
U
مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
The boy is fresh from school.
U
پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
This is the site for a new scool .
U
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
It reminds me of my schooldays .
U
مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
Children start school at the age of 7.
U
بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
schoolman
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
whipping boy
U
بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
alma mater
U
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
schoolastic
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
packed lunch
غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
grader
U
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish.
U
اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
Alhambra
U
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
garden design
U
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com