English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
representative government U حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
empires U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empire U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
females U اناث
the female sex U جنس اناث
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
salic law U محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت
anarchy U بی حکومتی
governmental <adj.> U حکومتی
belonging to the state <adj.> U حکومتی
governmental U حکومتی
national [state, federal state] <adj.> U حکومتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> U حکومتی
in the course of U دردست
government circles U دوایر حکومتی
government house U اداره حکومتی
It is in the hands of God . U دردست خدا ست
under repairing U دردست تعمیر
records available U امار دردست
hold U دردست داشتن
holds U دردست داشتن
take up U دردست گرفتن
under construction U دردست ساختمان
under way U دردست اقدام
to take up U دردست گرفتن
to take in hand U دردست گرفتن
to enter U دردست گرفتن
hat in hand U کلاه دردست
under development U دردست توسعه
it is the p of construction U دردست ساختمان است
It is in progress. It is under way. U دردست اقدام است
new fashioned U بطرزنوین دردست شده
situated to the right U واقع دردست راست
hand in hand U دست دردست یکدیگر
gubernatorial U مربوط به فرماندار یافرمانداری حکومتی
oligrachy U هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
dictatorship U حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
dictatorships U حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
oligarchical U وابسته به حکومتی که بدست چندتن اداره میشود
oligarchic U وابسته به حکومتی که بدست چند تن اداره میشود
For the moment he is in the saddle. U فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
isocracy U حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
polygarchy U حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
mixed government U حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
ag nus dei U صورت برهای که پرچم فچلیپایی دردست داردوکنایه ازعیسی است
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
cyphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cipher U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
some one or other U هر کس باشد
reflexively U باشد
Benedictines U باشد
Benedictine U باشد
at the owner's risk U باشد
incomplete flower U کم باشد
admissibly U باشد
admissibleness U باشد
custom's declaration U باشد
any old thing U هر چه باشد
if any U اگر باشد
at most U خیلی باشد
hydroxide U داشته باشد
over crowding U بیشتر باشد
whoso U هر شخصی که باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
if he be U اگر او باشد
worksheet U ی داشته باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
let it be U بگذارید باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
beit so U چنین باشد
be it so U چنین باشد
stet U بگذارید باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
straying U که متوقف نشده باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
stray U که متوقف نشده باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
if any U اگر داشته باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
strays U که متوقف نشده باشد
if need be U اگر لازم باشد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
if necessary U اگر لازم باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
he must have gone U باید رفته باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
well and good U باشد چه ضرر دارد
layer U ل تصحیح خطا باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
steady as you go U راه ثابت باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
inflationary gap U بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
if he has found it U اگر ان را پیدا کرده باشد
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
brass band U ادوات انها از برنج باشد
Supposing that is the case . U بفرض اینکه اینطور باشد
cat and dog life U زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
boardwalk U تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
binds U به صورتی که قابل اجرا باشد
cantilever beam U تیری که یک طرف ان گیردار باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
inadvisably U بدون اینکه صلاح باشد
interlocutress U زنی که طرف گفتگو باشد
in claisum U دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
granule U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
bind U به صورتی که قابل اجرا باشد
may the Lord be your refuge and protector. U خدا پشت وپناهت باشد
granules U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
There must be a catch(trick)in it. U باید حقه ای درکار باشد
After all I have eaten his salt. هر چه باشد با هم نان ونمک خوردیم.
i suspect him to be a liar U گمان میکنم دروغگو باشد
i shoudel hardly think so U گمان نمیکنم اینطور باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
commendably U چنانکه شایان ستایش باشد
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
double purchase pulley U غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
as little as possible U اینقدر کم که امکان پذیر باشد
She must be at least 40. U او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
i do not wish it otherwise U جور دیگر باشد نمیخواهم
It must be quiet. باید ساکت و آرام باشد.
There must be some mistakes. باید اشتباهی شده باشد.
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
hellishness U خویی که شایسته دوزخ باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com