English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
order of bankruptcy U حکم ورشکستگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crash U ورشکستگی ناگهانی
crashed U ورشکستگی ناگهانی
crashes U ورشکستگی ناگهانی
crashing U ورشکستگی ناگهانی
crashingly U ورشکستگی ناگهانی
insolvency U ورشکستگی
failure U شکست ورشکستگی
failure U ورشکستگی
failures U شکست ورشکستگی
failures U ورشکستگی
ruin U ورشکستگی
ruining U ورشکستگی
ruins U ورشکستگی
recession U کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recessions U کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
adjudication U احقاق حق حکم ورشکستگی
bankruptcies U ورشکستگی
bankruptcy U ورشکستگی
bank failure U ورشکستگی بانکی
bank failures U ورشکستگی بانک
bankruptcy trustee U تولیت ورشکستگی
clupable bankruptcy U ورشکستگی به تقصیر
culpable bankruptcy U ورشکستگی به تقصیر
declaration of bankruptcy U اعلان ورشکستگی
fradulent bankruptcy U ورشکستگی به تقلب
fradulent bankruptey U ورشکستگی به تقلب
fraudulent bankruptcy U ورشکستگی به تقلب
hierarchy of claims U اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
insolubleness U عدم قابلیت حل شدن ورشکستگی
keeping house U در خانه ماندن تاجرورشکسته و عدم حضورش در محل کسب خود که قرینه ورشکستگی او محسوب میشود
stagnation thesis U تز انحطاط و ورشکستگی رژیم سرمایه داری
bailout U کمک مالی [برای جلوگیری از ورشکستگی] [اقتصاد]
to file for bankruptcy U اعلان ورشکستگی کردن
to avert bankruptcy U از ورشکستگی جلوگیری کردن
to avoid bankruptcy U از ورشکستگی جلوگیری کردن
to avert bankruptcy U مانع ورشکستگی شدن
to avoid bankruptcy U مانع ورشکستگی شدن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com