Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
packing sheet
U
حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
wattle
U
ترکه برای ساختن سبد ترکه
paracelling
U
کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
dish towel
U
حوله فرفشویی
stupe
U
حوله داغ
huckabach
U
پارچه حوله
huck aback
پارچه حوله ای
a bath towel
U
حوله حمام
white goods
U
حوله سفید ملافه
stupe
U
حوله لحافک زخم
turkish towel
U
حوله مخمل نما
Wipe your hands on a towel.
U
دستهایت را با حوله پاک کن
towel
U
باحوله خشک کردن حوله
towels
U
باحوله خشک کردن حوله
white sale
<idiom>
U
حراج حوله ،پارچه کتان
jack towel
U
حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
throw in towel
U
پرتاب حوله بمنظور تسلیم شدن
May I have a bath towel?
U
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
legacy
U
ترکه
patrimonies
U
ترکه
sprigs
U
ترکه
sprig
U
ترکه
successions
U
ترکه
bough
U
ترکه
affshoot
U
ترکه
asthin as lath
<idiom>
ترکه ای
branchlet
U
ترکه
patrimony
U
ترکه
legacies
U
ترکه
switches
U
ترکه
switched
U
ترکه
boughs
U
ترکه
succession
U
ترکه
switch
U
ترکه
twigs
U
ترکه
wand
U
ترکه
wands
U
ترکه
twig
U
ترکه
rods
U
ترکه
scions
U
ترکه نو
scion
U
ترکه نو
heirloom
U
ترکه
bequests
U
ترکه
bequest
U
ترکه
rod
U
ترکه
virga
U
ترکه
twing
U
ترکه
estate of a deceased
U
ترکه
sprays
U
ترکه
spraying
U
ترکه
sprayed
U
ترکه
spray
U
ترکه
heirlooms
U
ترکه
roof batten
U
ترکه
pulmonic
U
بیمار
ill-
U
بیمار
ill
U
بیمار
bedfast
U
بیمار
sickliest
U
بیمار
bedrid
U
بیمار
bedridden
U
بیمار
sicklier
U
بیمار
sickly
U
بیمار
sickest
U
بیمار
patients
U
بیمار
woozy
U
بیمار
sick
U
بیمار
wooziest
U
بیمار
ills
U
بیمار
woozier
U
بیمار
patient
U
بیمار
viminal
U
ترکه دهنده
twiggy
U
ترکه مانند
twigged
U
ترکه مانند
one third of estate
U
ثلث ترکه
one thrid of the estate
U
ثلث ترکه
residue of the state
U
مازاد ترکه
personal representative
U
امین ترکه
renouncing probate
U
رد سمت ترکه
residuary account
U
حساب ترکه
residue of the state
U
باقیمانده ترکه
offshoot
U
ترکه فرع
offshoots
U
ترکه فرع
legacy
U
ترکه موصی به
distribution of the estate
U
تقسیم ترکه
administration of estate
U
اداره ترکه
adminstrator of state
U
مدیر ترکه
withy
U
ترکه بید
personal representative
U
مدیر ترکه
legacies
U
ترکه موصی به
maniac
U
بیمار مانیایی
sick nurse
U
پرستار بیمار
sick of love
U
بیمار عشق
psychopath
U
بیمار روانی
patients
U
بیمار مریض
patient
U
بیمار مریض
sickrooms
U
اتاق بیمار
sickroom
U
اتاق بیمار
psychotic
U
بیمار روانی
psychopaths
U
بیمار روانی
sick industry
U
صنعت بیمار
love sick
U
بیمار عشق
look for
U
بیمار بودن
outpatient
U
بیمار سرپایی
languideyes
U
چشمان بیمار
out-patient
U
بیمار سرپائی
out-patients
U
بیمار سرپائی
inpatient
U
بیمار بستری
maniacs
U
بیمار مانیایی
podagric
U
بیمار نقرس
psyho
U
بیمار روانی
dangeously sick
U
سخت بیمار
homesick
U
بیمار وطن
fiducial
U
وابسته به امین ترکه
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
distributions
U
تقسیم ترکه متوفی
distribution
U
تقسیم ترکه متوفی
wicker
U
ترکه یا چوب کوتاه
outpatient
U
بیمار سرپایی بیمارستان
carer
U
مراقبو تیماردار بیمار
bedpans
U
لگن بیمار بستری
languishes
U
بیمار عشق شدن
bedpan
U
لگن بیمار بستری
languish
U
بیمار عشق شدن
in-patients
U
بیمار بستریدر بیمارستان
in-patient
U
بیمار بستریدر بیمارستان
you will become sick
U
شما بیمار میشوید
happy go lucky
U
اسان گذران بیمار
languishing
U
بیمار عشق شدن
unhealthy
U
غیر سالم بیمار
languished
U
بیمار عشق شدن
heritage
U
ماترک ترکه غیر منقول
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
pendent lite
U
حکم معلق امین ترکه
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
strecher
U
تخت روان حمل بیمار
rehabilitant
U
بیمار یا معلول درحال نوتوانی
The patient went off in a faint
U
بیمار غش کرد ( از حال رفت )
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
The patients hrart stopped beating.
U
قلب بیمار از کار افتاد ( ایستاد )
plene administravit
U
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
Smoking makes you ill and it is also expensive.
U
سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
real representative
U
قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
wicker work
U
سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
tenant by curtesy
U
عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com