English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic field U حوزه مغناطیسی
magnetic fields U حوزه مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flashing U کاهش حوزه مغناطیسی
degaussing U تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
magnetic deflection U انحراف در حوزه مغناطیسی
Other Matches
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
zero field U بی حوزه
ranged U حوزه
ranges U حوزه
realm U حوزه
range U حوزه
zones U حوزه
zone U حوزه
realms U حوزه
precincts U حوزه
district U حوزه
districts U حوزه
basin U حوزه
areas U حوزه
area U حوزه
circuity U حوزه
basins U حوزه
aquifer U حوزه
spheres U حوزه
sphere U حوزه
extent U حوزه
departments U حوزه
scope U حوزه
jurisdication U حوزه
fields U حوزه
precinct U حوزه
domains U حوزه
field U حوزه
fielded U حوزه
domain U حوزه
ambit U حوزه
presidency U حوزه
department U حوزه
prefecture U حوزه اداری
free field U حوزه ازاد
electorates U حوزه انتخابیه
catchment area U حوزه ابریز
precincts U بخش حوزه
precinct U بخش حوزه
circle U محفل حوزه
scope U قلمرو حوزه
circled U محفل حوزه
drainge area U حوزه زهکشی
circling U محفل حوزه
circles U محفل حوزه
catchment areas U حوزه ابریز
departments U حوزه کمیته
modules U حوزه گنجایش
apanage U حوزه درامداتفاقی
electorate U حوزه انتخابیه
judicature U حوزه قضایی
constituencies U حوزه انتخاباتی
constituencies U حوزه انتخابیه
chapelry U حوزه کلیسا
constituency U حوزه انتخابیه
module U حوزه گنجایش
drainage area U حوزه ابخیز
drainage basin U حوزه زهکش
f.of operations U حوزه عملیات
constituency U حوزه انتخاباتی
department U حوزه کمیته
kingdom U حوزه اقتدار
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
domain U حوزه دایره
domains U حوزه دایره
span of control U حوزه نظارت
circuits U جریان حوزه
induction field U حوزه القائی
circuit U جریان حوزه
circuit U حوزه قضائی
test bay U حوزه ازمایش
circuits U حوزه قضائی
scope of coverage U حوزه عمل
image field U حوزه تصویر
seepage area U حوزه تراوش
see U مقر یا حوزه اسقفی
poll U حوزه رای گیری
coil field U حوزه سیم پیچ
basin U حوزه رودخانه ابگیر
basin area U حوزه ابریز رودخانه
active zone of well U حوزه فعال چاه
basins U حوزه رودخانه ابگیر
polled U حوزه رای گیری
bolson U حوزه ابریز بسته
polls U حوزه رای گیری
venues U حوزه صلاحیت دادگاه
circuit U حوزه صلاحیت دادگاه
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
sees U مقر یا حوزه اسقفی
constituency U هیات موکلان یک حوزه
blind drainage area U حوزه ابریز بسته
venue U حوزه صلاحیت دادگاه
catchment U حوزه ابریز مرزی
compass U حدود وثغور حوزه
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
catchment area U حوزه ابخیز ابگیر
intersplere U در حوزه یکدیگر امدن
flooding area U حوزه سیل گیر
constituencies U هیات موکلان یک حوزه
princedom U حوزه حکومت شاهزاده
free trade area U حوزه تجارت ازاد
catchment areas U حوزه ابخیز ابگیر
circuits U حوزه صلاحیت دادگاه
circuits U حوزه قضایی یک قاضی دور
to come within the scope of the law U در حوزه عمل قانون بودن
circuit U حوزه قضایی یک قاضی دور
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
plural vote U رای یک تن در چند حوزه انتخابی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
runoff U جریان اب حاصل ازبارندگی در حوزه ابریز
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
vicariate U قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
vicarate U قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
rain discharge U حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
occupation franchise U حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
magnetic U مغناطیسی
magnetized U مغناطیسی
magnetic head U هد مغناطیسی
magnetic bridge U پل مغناطیسی
magnetical U مغناطیسی
antimagnetic U ضد مغناطیسی
magnetic tick U تق مغناطیسی
magnetic field line U خط میدان مغناطیسی
electromagnetic U الکترو مغناطیسی
magnetic layer U لایه مغناطیسی
line of magnetic flux U خط شار مغناطیسی
magnetic ripple U تموج مغناطیسی
magnetic character U دخشه مغناطیسی
magnetic repulsion U دافعه مغناطیسی
magnetic linkage U پیوستگی مغناطیسی
magnetic resonance U رزونانس مغناطیسی
iron clad U زره مغناطیسی
line of magnetic field strength U خط میدان مغناطیسی
magnetic resonance U تشدید مغناطیسی
magnetic ripple U لرزش مغناطیسی
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
magnetic limit U مرز مغناطیسی
magnetic saturation U سیری مغناطیسی
magnetic amplifier U امپلیفایر مغناطیسی
magnetic saturation U اشباع مغناطیسی
magnetic core U هسته مغناطیسی
magnetic repulsion U رپولزیون مغناطیسی
magnetic repulsion U وازنش مغناطیسی
magnetized U مغناطیسی شده
magnetic core U چنبره مغناطیسی
magnetic shell U زرورق مغناطیسی
magnetic fields U میدان مغناطیسی
magnetic relay U رله مغناطیسی
magnetic release U قطع مغناطیسی
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
magnetic leakage U پراکندگی مغناطیسی
magnetic flux line U خط میدان مغناطیسی
magnetic leakage U نشت مغناطیسی
magnetic screen U سپر مغناطیسی
magnetic cartridge U پیکاپ مغناطیسی
magnetic brake U ترمز مغناطیسی
magnetic materials U مواد مغناطیسی
electromagnet U اهنربای مغناطیسی
magnetic bar U میله مغناطیسی
magnetic balance U تعادل مغناطیسی
electromagnetic relay U کلید مغناطیسی
magnetic noise U نویز مغناطیسی
magnetic media U ابزارمیانی مغناطیسی
magnetic permeability U نفوذپذیری مغناطیسی
magnetic bubbles U حبابهای مغناطیسی
magnetic polarity U قطبیت مغناطیسی
magnetic pinion shift U استارت مغناطیسی
demagnetize U دی مغناطیسی کردن
magnetic pick up U پیک اپ مغناطیسی
magnetic card U کارت مغناطیسی
magnetic buzzer U طنان مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com