English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spirit U حمیت قسمتی
spiriting U حمیت قسمتی
esprit de corps U حمیت قسمتی
esprit U حمیت قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spiriting U حمیت
spirit U حمیت
zeal U حمیت
fervidness U حمیت غیرت
ardently U از روی حمیت وحرارت
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
partite U قسمتی
portion U قسمتی
portions U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
triplex U سه قسمتی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
plank U قسمتی ازبرنامه
flat U قسمتی از یک عمارت
split second U قسمتی از ثانیه
flattest U قسمتی از یک عمارت
sectors U قسمتی ازجبهه
leg U قسمتی از مسابقه
esprit de corps U روحیه قسمتی
legs U قسمتی از مسابقه
partial U بخشی قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
spirit de corps U روحیه قسمتی
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
sector U قسمتی ازجبهه
double cloister U راهرو دو قسمتی
tripartition U سه قسمتی کردن
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
modules U قسمتی از سفینه فضایی
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
creasing U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
module U قسمتی از سفینه فضایی
section charge U خرج چند قسمتی
lobotomies U برش قسمتی از مغز
expansion joint U اتصال چند قسمتی
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy U برش قسمتی از مغز
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
creased U قسمتی از زمین کریکت
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
crease U قسمتی از زمین کریکت
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
land tie U تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lofts U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
virtual inertia U قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
dentil-band U [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
spooling U یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ragged U قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
recital U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recitals U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
limelight U قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
branch U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
swiple U قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
trey U پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com