English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assault lift U حمل و نقل هوایی هجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
marching fire U اتشهای هجومی
fighter sweep U تک هجومی جنگنده ها
assault echelon U رده هجومی
advancing fire آتش هجومی
assault wire U سیم هجومی
marching fire U تیر هجومی
assault supplies U اماد هجومی
assault fire U اتش هجومی
assault force U نیروی هجومی
assault gun U توپ هجومی
assault lift U ترابری هجومی
assault boat U قایق هجومی
landing craft raiding U قایق هجومی
assault aircraft U هواپیمای هجومی
amphibious assault ship U ناو هجومی اب و خاکی
mass formation U ارایش هجومی انبوه
assault ships U ناوهای هجومی اب خاکی
assault wire U سیم تلفن هجومی
heavy assault weapon U جنگ افزار هجومی سنگین
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
army assault team U تیم هجومی نیروی زمینی
assault course U دوره اموزشی عملیات هجومی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
assault courses U دوره اموزشی عملیات هجومی
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
boat flotilla U ناو گروه قایقهای هجومی
assault shipping U ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
storm boat U نوعی قایق سبک هجومی موتوری
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
boat diagram U دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sea echelon U بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
provider U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
providers U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
assault craft U ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air strike U تک هوایی
aery U هوایی
over-pass U پل هوایی
overhead U هوایی
pneumatic U هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
aviation medicine U طب هوایی
air attack U تک هوایی
aerial U هوایی
acclimatization U هم هوایی
linear distance U خط هوایی
air raid U تک هوایی
aerial line U خط هوایی
atmospheric U هوایی
air raids U تک هوایی
AA U ضد هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
airborne U هوایی
air lane U خط هوایی
airs U هوایی
strike U تک هوایی
airy U هوایی
stuffiness U بد هوایی
strikes U تک هوایی
skyway U پل هوایی
raiding U تک هوایی
raided U تک هوایی
aerobics U هوایی
overpasses U پل هوایی
overpass U پل هوایی
aerials U هوایی
raid U تک هوایی
flying bridge U پل هوایی
overhead conductor U خط هوایی
air drawn U هوایی
air built U هوایی
aerobic U هوایی
air U هوایی
overhead line U خط هوایی
air head U سر پل هوایی
overhead roadway U پل هوایی
aired U هوایی
raids U تک هوایی
air guard U پاسور هوایی
dolly U هدف کش هوایی
dollies U هدف کش هوایی
tactical air observer U دیدبان هوایی
air operations U عملیات هوایی
air group U گروه هوایی
air gap U شکاف هوایی
airmobile U متحرک هوایی
skyrockets U موشک هوایی
air inst alations U تاسیسات هوایی
skyrocketing U موشک هوایی
skyrocketed U موشک هوایی
lanes U خط سیر هوایی
air refueling U سوختگیری هوایی
air force base U پایگاه هوایی
air position U وضعیت هوایی
air furnace U کوره هوایی
air route U مسیر هوایی
lane U خط سیر هوایی
skyrocket U موشک هوایی
air facility U تاسیسات هوایی
air hole U چاه هوایی
air movements U حرکات هوایی
air base U پایگاه هوایی
air pockets U چاه هوایی
air pocket U چاه هوایی
air marshal U سرلشکر هوایی
air mile U میل هوایی
air forces U نیروی هوایی
air force U نیروی هوایی
air mail U پست هوایی
air mission U ماموریت هوایی
air observer U دیدبان هوایی
air bases U پایگاه هوایی
air guard U گشتی هوایی
air intercept U رهگیر هوایی
air material U اماد هوایی
air photograph U عکس هوایی
all weather U همه هوایی
air letter U نامهء هوایی
air parity U تعادل هوایی
air line U خط مستقیم هوایی
air line U سرویس هوایی
fly U توپ هوایی
air terminals U ترمینال هوایی
air officer U افسر هوایی
air terminal U ترمینال هوایی
air movement column U ستون هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com