Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
future attacks
U
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
akinetic seizures
U
حملههای فلجی
future perfect
U
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
They didnt slaughter any animals yesterday .
U
دیروز کشتار نکردند
they offered no opposition
U
مقاومت یا ضدیتی نکردند
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
toward
U
اینده
approaching
U
اینده
at a laterd
U
در اینده
comer
U
اینده
aftertime
U
اینده
future
U
اینده
incoming
U
اینده
forthcoming
U
اینده
lavenir
U
اینده
coming
U
اینده
to be
U
اینده
futurity
U
اینده
following on
U
از پی اینده
in the time to come
U
اینده
next
U
اینده
forthcomming
U
اینده
the f. winter
U
زمستان اینده
looking
U
بنظر اینده
proximo
U
درماه اینده
proximo
U
ماه اینده
paulo postfuture
U
اینده نزدیک
the next world
U
عالم اینده
futures contract
U
قرارداد اینده
prospects
U
اینده نگری
the a season
U
موسم اینده
prospecting
U
اینده نگری
erelong
U
در اینده نزدیک
upcoming
U
زود اینده
the future
U
جهان اینده
f. tense
U
زمان اینده
offing
U
در اینده نزدیک
even tual
U
درنتیجه اینده
emergent
U
بیرون اینده
nether world
U
جهان اینده
the a season
U
فعل اینده
nrxt monday
U
دوشنبه اینده
odd comeshortly
U
اینده نزدیک
futures
U
قراردادهای اینده
the next world
U
جهان اینده
prospected
U
اینده نگری
sup.latest or last
U
دیر اینده
prospectus
U
اینده نامه
prospect of the future
U
دورنمای اینده
prospective
U
مربوط به اینده
prospectuses
U
اینده نامه
prospectively
U
با عطف به اینده
katabatic
U
پائین اینده
futuristic
U
مربوط به اینده
catabatic
U
پایین اینده
by next mail
U
باپست اینده
providential
U
اینده نگر
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
futurism
U
اینده گرایی
futurity
U
اتفاقات اینده
prospect
U
اینده نگری
futurity
U
نسل اینده
intercurrent
U
در میان اینده
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
emergence
U
ناگه اینده اورژانس
proximo
U
مربوط بماه اینده
the ensving twelve months
U
دوازده ماه اینده
oncoming
U
پیشامد کننده اینده
prescient
U
عالم به غیب یا اینده
tardy
U
دیر اینده کند
post date
U
تاریخ اینده گذاشتن
tardiest
U
دیر اینده کند
long range
U
مربوط به اینده دور
perfect foresight
U
اینده نگری کامل
provident
U
صرفه جو اینده نگر
emergency
U
ناگه اینده اورژانس
future
U
بعد اینده اتیه
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
without prejudice
U
بدون تاثیر به اینده
latest
U
تازه گذشته اینده
emergencies
U
ناگه اینده اورژانس
scout
U
ارزیابی حریف اینده
tardier
U
دیر اینده کند
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
prospectiveness
U
چشم داشت به اینده
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
on the th prox
U
در روز چهارم ماه اینده
providence
U
صرفه جویی اینده نگری
hold over
U
برای اینده نگاه داشتن
forward sales
U
فروش کالاجهت تحویل در اینده
hunching
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunches
U
فن احساس وقوع امری در اینده
intermediate
U
درمیان اینده مداخله کننده
hunched
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunch
U
فن احساس وقوع امری در اینده
exdividend
U
بدون سود اینده سهام
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
the law is prospective
U
اثر قانون مربوط به اینده است
nominate
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenors
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
tenor
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
current liabilities
U
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
nominating
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
disqualification
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
bill time draft
U
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
futures
U
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
exclusion
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
disqualifications
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
prolepsis
U
فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory
U
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient
U
در میان اینده واقع در میان
double vision
U
دو بینی
rheum
U
اب بینی
rhinologist
U
بینی
graphology
U
خط بینی
nasally
U
از بینی
neb
U
بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
night bilndness
U
شب بینی
hand reading
U
کف بینی
palmistry
U
کف بینی
noses
U
بینی
nose
U
بینی
cross eye
U
دو بینی
chiromancy
U
کف بینی
cross eye
U
کج بینی
the handle of the face
U
بینی
pecker
U
بینی
snot
U
اب بینی
snivels
U
اب بینی
snivelling
U
اب بینی
nozzles
U
بینی
nozzle
U
بینی
snivelled
U
اب بینی
snivel
U
اب بینی
snoot
U
بینی
sniveled
U
اب بینی
sniveling
U
اب بینی
the two nostrils
U
دو سوراخ بینی
strictures
U
باریک بینی
stricture
U
باریک بینی
anticipation
U
پیش بینی
nasality
U
وابستگی به بینی
nasoscope
U
بینی بین
insights
U
درون بینی
insight
U
درون بینی
vibrissa
U
موی بینی
nostrils
U
سوراخ بینی
nostril
U
سوراخ بینی
nasiform
U
بینی شکل
to blow nose
U
گرفتن بینی
to read people's hands
U
کف بینی کردن
nasitis
U
اماس بینی
nasolabial
U
وابسته به لب و بینی
nasology
U
مبحث بینی
nasion
U
بیخ بینی
augury
U
پیش بینی
nearsightedness
U
نزدیک بینی
predictions
U
پیش بینی
astrology
U
طالع بینی
megalomania
U
خودبزرگ بینی
prediction
U
پیش بینی
forecasting
U
پیش بینی
astrology
U
اختر بینی
night bilndness
U
روز بینی
inferiority complex
U
خود کم بینی
auguries
U
پیش بینی
nassal
U
وابسته به بینی
nasute
U
گنده بینی
prognostication
U
پیش بینی
prognostications
U
پیش بینی
nasal
U
مربوط به بینی
nasal
U
وابسته به بینی
precaution
U
پیش بینی
precautions
U
پیش بینی
the tip of the nose
U
نوک بینی
myopia
U
نزدیک بینی
myopy
U
نزدیک بینی
world view
U
جهان بینی
false pride
U
خود بینی
genethlilogy
U
زایچه بینی
haemoscopy
U
خون بینی
subtleties
U
باریک بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com