English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
heavy industry U صنایع سنگین
heavy industries U صنایع سنگین
heavy goods U محصول صنایع سنگین
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
customs duty U حقوق گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
custom duties U حقوق گمرکی
customs tariff U حقوق گمرکی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
duties free U معاف از حقوق گمرکی
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
custom U حقوق گمرکی گمرک
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
drawback U استرداد حقوق گمرکی
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
duty free U فاقد حقوق گمرکی
duties paid U حقوق گمرکی پرداخت شده
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
prohibitive tariff U حقوق گمرکی منع کننده
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
property in action U مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
ad valorem duty U حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
protectionist U طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
protectionism U سیستم حمایت از تولیدات داخلی
protectionists U طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
ddp U paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
tonnage U حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
inland waterway consignment note U صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
out law U کسی که از حقوق و حمایت قانونی بهره مند نیست
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
municipal law U حقوق داخلی
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
incretion U ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
internal defense U پدافند داخلی پایداری داخلی
squawks U مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure U ساختمان داخلی سازه داخلی
squawk U مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked U مخابره داخلی ارتباط داخلی
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
handcraft U صنایع یدی
steel industries U صنایع فولادی
government owned industries U صنایع دولتی
key industries U صنایع کلیدی
key industries U صنایع اصلی
consumer industries U صنایع مصرفی
chemical industries U صنایع شیمیایی
fine art U صنایع مستظرفه
utility U صنایع همگانی
woodcraft U صنایع چوبی
figure of speech U صنایع ادبی
nationalized industries U صنایع ملی
indigenous industries U صنایع بومی
indigenous industries U صنایع محلی
related industries U صنایع مرتبط
figures of speech U صنایع بدیعی
imagery U صنایع بدیعی
nationalized industries U صنایع دولتی
handicrafts U صنایع دستی
metal industries U صنایع فلزی
food industries U صنایع غذایی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
primary industries U صنایع اولیه
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
industrially U از نظر حرف و صنایع
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
customs duties U عوارض گمرکی
customs duty U تعرفه گمرکی
bonded good U کالای گمرکی
clearance U ترخیص گمرکی
customs duty U عوارض گمرکی
treaty duty U حق متعارف گمرکی
bonded ware house U انبار گمرکی
customs union U اتحادیه گمرکی
customs tariff U تعرفه گمرکی
debenture U گواهینامه گمرکی
custom tariff U تعرفه گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
customs entry form U افهارنامه گمرکی
customs agent U نماینده گمرکی
tariff U تعرفه گمرکی
tariffs U تعرفه گمرکی
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
customs declaration U اظهار نامه گمرکی
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
duty free U معاف ازحقوق گمرکی
duty free U معاف از عوارض گمرکی
customs declaration U افهار نامه گمرکی
brussels nomenclature U تعرفه گمرکی بروکسل
customs broker U واسطه امور گمرکی
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
egis U حمایت
patronage U حمایت
auspices U حمایت
aiding U حمایت
protectorship U حمایت
abetment U حمایت
lee U حمایت
protection U حمایت
sponsorship U حمایت
aided U حمایت
aid U حمایت
support U حمایت
belay U حمایت
vindication U حمایت
advocation U حمایت
in suppotrtof U به حمایت
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
emotional support U حمایت عاطفی
price support U حمایت قیمت
to agitate [for] U حمایت کردن
self support U حمایت از خود
price support U حمایت قیمتی
dynamic balay U حمایت متحرک
sustain U حمایت کردن از
support U حمایت کردن
protects U حمایت کردن
propugn U حمایت کردن از
uphold U حمایت کردن از
covering a man U حمایت فوروارد
upholds U حمایت کردن از
aiding U حمایت کردن
aided U حمایت کردن
aid U حمایت کردن
defend U حمایت کردن
defended U حمایت کردن
defending U حمایت کردن
defends U حمایت کردن
vindicative U حمایت امیز
vindicable U حمایت کردنی
maintenance U حمایت خرجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com