English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
terret or rit U حلقه یراق اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
harnessing U یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harnessed U یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harness U یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
trapping U یراق
galloon U یراق
lacing U یراق
fastening U بند یراق در
harnessing U یراق اسب
fastening U یراق درب
harnessed U یراق اسب
galloon U یراق اسب
gallooned U یراق دار
in harness U یراق شده
fastenings U بند یراق در
fastenings U یراق درب
lacevi U یراق گذاشتن
smith and founder U یراق در و پنجره
harness U یراق اسب
laceman U یراق باف
chevron U یراق سردست
ironmonger U یراق کوب
ironmongers U یراق کوب
chevrons U یراق سردست
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
galloon U یراق زدن بسراسب
toggery U یراق ودهانه اسب
hitch up U اسب را یراق کردن
torsade U یراق یا ریسمان تابیده
in the saddle U یراق صاحب مقام
laces U بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
lace U بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
loop U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
weigh out U توزین سوارکار و زین و یراق پیش از مسابقه
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
purled U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
purls U حلقه حلقه شدن
convolute U حلقه حلقه کردن
wreathy U حلقه حلقه شده
quoit U حلقه پرتاب حلقه
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
lacing U یراق دوزی ملیله دوزی
stripe U یراق پارچه راه راه
stripes U یراق پارچه راه راه
overflowed U اضافی
overflows U اضافی
floating U اضافی
surplus U اضافی
excess U اضافی
supplemantary U اضافی
extension U اضافی
extensions U اضافی
surpluses U اضافی
overflow U اضافی
redundant U اضافی
supplementary U اضافی
accessional U اضافی
excesses U اضافی
paragogic U اضافی
unduly U اضافی
supernumerary U اضافی
accesses U اضافی
de trop U اضافی
accessed U اضافی
access U اضافی
accessing U اضافی
overtime U اضافی
plus U اضافی
surplusage U اضافی
additional U اضافی
relative U اضافی
over- U گذشته اضافی
overcharges U هزینه اضافی
extra premium U پاداش اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
overcharge U هزینه اضافی
superimposed U اتش اضافی
intercalary U اضافی افزوده
incremental cost U هزینه اضافی
overtime U ساعات اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
sudden death U وقت اضافی
sudden-death U وقت اضافی
flab U گوشت اضافی
surtax U مالیات اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
regulating cell U پیل اضافی
end cell U پیل اضافی
additional score U نمره اضافی
adduct U ترکیب اضافی
aditional service U سرویس اضافی
adscript U یادداشت اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
days of grace U مهلت اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
excess length U طول اضافی
barrage U وقت اضافی
excess load U بار اضافی
overcharging U هزینه اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra current U جریان اضافی
extra cost U هزینه اضافی
addition record U رکورد اضافی
excess supply U عرضه اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
excess pressure U فشار اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
over U گذشته اضافی
barrages U وقت اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
surcharge U مالیات اضافی
bonus U پرداخت اضافی
surcharge U نرخ اضافی
bonuses U پرداخت اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
redundant equation U معادله اضافی
surcharges U هزینه اضافی
poundage U هزینه اضافی
postiche U متن اضافی
surplus water U ابهای اضافی
overloads U بار اضافی
overloaded U بار اضافی
surplus production U تولید اضافی
surplus material U ماده اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
spill water U ابهای اضافی
overcharged U هزینه اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
surcharge U هزینه اضافی
overload U بار اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
further U اضافی زائد
surcharges U نرخ اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
overhand knot U گره اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
supplementary U اضافی مکمل
overtime U وقت اضافی
surplus value U ارزش اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
overestimation U براورد اضافی
surcharges U مالیات اضافی
furthering U اضافی زائد
furthers U اضافی زائد
overvoltage U ولتاژ اضافی
furthered U اضافی زائد
padding U متن اضافی
margin U زمان یا فضای اضافی
extra expenses U هزینه های اضافی
margins U زمان یا فضای اضافی
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
incremental cost U هزینه های اضافی
surplus U اقلام اضافی و مازاد
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
surcharges U درصد هزینههای اضافی
surtax U مالیات بر درامد اضافی
overcharged U اضافی هزینه کردن
acompaniment U تزئینات اضافی در ساختمان
overcharging U اضافی هزینه کردن
accrued expenditures هزینه های اضافی
overcharge U اضافی هزینه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com