Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
butt ring
U
حلقه نزدیک دستگیره چوب ماهیگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
butting
U
حلقه چرمی دور دستگیره پارو
tip-top
U
حلقه انتهای چوب ماهیگیری
snap swivel
U
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
approaches
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
knop
U
دستگیره
clips
U
دستگیره
clippings
U
دستگیره
clipped
U
دستگیره
clip
U
دستگیره
handgrips
U
دستگیره
handgrip
U
دستگیره
grab handle
U
دستگیره
lever
U
دستگیره
levers
U
دستگیره
grips
U
دستگیره
handhold
U
دستگیره
handle
U
دستگیره
pinning
U
دستگیره در
door latch
U
دستگیره در
gripe
U
دستگیره
belay
U
دستگیره
grip
U
دستگیره
gripped
U
دستگیره
handles
U
دستگیره
gripping
U
دستگیره
doorknob
U
دستگیره در
pin
U
دستگیره در
pinned
U
دستگیره در
doorknobs
U
دستگیره در
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
knurled handle
U
دستگیره اج دار
catch
U
اخذ دستگیره
lever handle
U
دستگیره اهرم
knobs
U
دستگیره گویی
knobs
U
دستگیره دسته
handle
U
ضامن دستگیره
door-knob
U
دستگیره گویی
knob
U
دستگیره دسته
carrier handle
U
دستگیره حمل
hand rail
U
دستگیره نرده
knob
U
دستگیره گویی
handles
U
ضامن دستگیره
operating handle
U
دستگیره عامل
operating handle
U
دستگیره کولاس
star handle
U
دستگیره گردان
pin
U
گیره دستگیره در
pinned
U
گیره دستگیره در
safety lever
U
دستگیره ضامن
pinning
U
گیره دستگیره در
winched
U
دستگیره چرخ جراثقال
operating handle
U
دستگیره راه اندازی
adjustable catch
دستگیره قابل تنظیم
firing lever
U
چخماق دستگیره اتش
handrails
U
نرده مخصوص دستگیره
salvo latch
U
چفت دستگیره کولاس
operating lever
U
دستگیره عامل کولاس
winch
U
دستگیره چرخ جراثقال
winched
U
باچرخ یا دستگیره کشدن
handrail
U
نرده مخصوص دستگیره
understrung
U
فاصله زه تا دستگیره کمان
winching
U
باچرخ یا دستگیره کشدن
winching
U
دستگیره چرخ جراثقال
throttle twist grip
U
دستگیره موتور گازی
dogging
U
دستگیره در چخماق تفنگ
maulstick
U
زیر دستی دستگیره
mahlstick
U
زیر دستی دستگیره
dog
U
دستگیره در چخماق تفنگ
winch
U
باچرخ یا دستگیره کشدن
dogs
U
دستگیره در چخماق تفنگ
winches
U
باچرخ یا دستگیره کشدن
winches
U
دستگیره چرخ جراثقال
convolute
U
حلقه حلقه کردن
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purls
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
purled
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
handle
U
سیم بین چکش و دستگیره
throttleman
U
متصدی دستگیره سرعت ناو
notch
U
دستگیره
[دندانه]
[چفت]
[مهندسی]
handles
U
سیم بین چکش و دستگیره
inside door handle
U
دستگیره داخل درب اتومبیل
handle
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handles
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
angling
U
ماهیگیری
piscary
U
حق ماهیگیری
angle
U
ماهیگیری
angles
U
ماهیگیری
handline
U
ماهیگیری با نخ
fishing
U
ماهیگیری
fishing
U
ماهیگیری حق ماهیگیری
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
trawlers
U
کرجی ماهیگیری
fishing
U
ورزش ماهیگیری
reels
U
قرقره ماهیگیری
piscary
U
محل ماهیگیری
fisheries
U
شیلات ماهیگیری
angles
U
قلاب ماهیگیری
angle
U
قلاب ماهیگیری
reeling
U
قرقره ماهیگیری
trawler
U
کرجی ماهیگیری
chums
U
طعمه ماهیگیری
fishery
U
محل ماهیگیری
fisheries
U
محل ماهیگیری
fishing rods
U
چوب ماهیگیری
bait
U
طعمه ماهیگیری
fishing rod
U
چوب ماهیگیری
baited
U
طعمه ماهیگیری
fishery
U
شیلات ماهیگیری
baits
U
طعمه ماهیگیری
chum
U
طعمه ماهیگیری
reel
U
قرقره ماهیگیری
reeled
U
قرقره ماهیگیری
casting rod
U
چوب ماهیگیری
fish hook
U
قلاب ماهیگیری
ice fishing
U
ماهیگیری از سوراخهای یخ
fouls
U
نخ ماهیگیری اشفته
foulest
U
نخ ماهیگیری اشفته
fouler
U
نخ ماهیگیری اشفته
fishable
U
قابل ماهیگیری
fouled
U
نخ ماهیگیری اشفته
foul
U
نخ ماهیگیری اشفته
fishline
U
ریسمان ماهیگیری
fishing tackle
U
ابزار ماهیگیری
jug fishing
U
ماهیگیری با بطری
monofilament
U
نخ نایلونی ماهیگیری
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
sport fish
U
ماهیگیری تفریحی
forward cast
U
پرتاب نخ ماهیگیری
surf fishing
U
ماهیگیری در موج
fishhook
U
قلاب ماهیگیری
angling
U
ورزش ماهیگیری
fisherman's bend
U
گره ماهیگیری
snell
U
بندقلاب ماهیگیری
fishing gear
U
اسباب ماهیگیری
fly line
U
ریسمان کلفت ماهیگیری
handtwist retrieve
U
طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
seasons
U
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
fly reel
U
قرقره ساده ماهیگیری
butts
U
دسته چوب ماهیگیری
spins
U
ماهیگیری با وسایل چرخان
fly-fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
spin
U
ماهیگیری با وسایل چرخان
indiana
U
نوعی قرقره ماهیگیری
spearfishing
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfish
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
spinning reel
U
قرقره چرخان ماهیگیری
seasoned
U
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
treble hook
U
قلاب ماهیگیری سه طرفه
popping plug
U
طعمه ماهیگیری شناور
wet fly
U
طعمه ماهیگیری زیرابی
worming
U
ماهیگیری بااستفاده از کرم
match fishing
U
مسابقه ماهیگیری درانگلستان
line haul
U
کشیدن نخ در شروع ماهیگیری
level wind
U
وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
ledgering
U
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
keep out
U
تور ماهیگیری زیر اب
jacklight
U
نورافکن مخصوص ماهیگیری
june bug
U
نوعی قرقره ماهیگیری
spin casting reel
U
قرقره چرخان ماهیگیری
float fishing
U
ماهیگیری با قایق متحرک
bait casting
U
پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
tackling
U
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
sinker
U
وزنه سربی ماهیگیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com