English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
endless loop U حلقه بی انتها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hang U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hangs U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
delta clock U که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
loop U حلقه درون حلقه دیگر
loops U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purl U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
convolute U حلقه حلقه کردن
wreathy U حلقه حلقه شده
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purls U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
closest U انتها
closes U انتها
terminals U انتها
close U انتها
closer U انتها
terminal U انتها
tailing U انتها
out <adv.> U انتها
termination U انتها
adinfinitum U بی انتها
end U انتها
ended U انتها
ends U انتها
topless U بی انتها
outrance U انتها
agelong U بی انتها
endways U از انتها
extremity U انتها
extreme U انتها
supreme U انتها
timeless U بی انتها
to the end U تا انتها
tag end U انتها
open-ended U بی انتها
endwise U از انتها
extremities U انتها
infinite U بی انتها
fathomless U بی انتها
open ended U بی انتها
sempiternity U بی انتها
eternity U بی انتها
endings U انتها
immortality U بی انتها
ending U انتها
infinite time U بی انتها
forever U بی انتها
foreverness U بی انتها
eternality U بی انتها
perpetuity U بی انتها
aeon U بی انتها
end mark U نشان انتها
caudal U نزدیک به انتها
head U انتها دماغه
open ended system U سیستم بی انتها
finishes U به انتها رسیدن
endless form U ورقه بی انتها
epiphonema U حسن انتها
over- U به انتها رسیدن
over U به انتها رسیدن
finish U به انتها رسیدن
acrogenous U از انتها رسته
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
tail end U قسمت نهایی انتها
end U در انتها یا پس از چندین مشکل
ends U در انتها یا پس از چندین مشکل
through U از اغاز تا انتها کاملا
zillion U عدد بی انتها و معتنی به
marginal U حداکثر نزدیک به انتها
ended U در انتها یا پس از چندین مشکل
finish U انجام دادن چیزی تا انتها
finishes U انجام دادن چیزی تا انتها
endings U عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
ending U عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
region U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
regions U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
biased U داده یا رکوردی که به انتها اشاره میکند
bicipital U تقسیم شونده بدو قسمت دریک انتها
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
deque U صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
doubled up U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
ended U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
topology U توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد
ends U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
sagging U تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
Ertman gul U [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
shifted U در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifts U در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shift U در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
front end processor U پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی
fascias U حلقه
convolutions U حلقه
hank U حلقه
wreaths U حلقه گل
hanks U حلقه
wreath U حلقه گل
fascia U حلقه
convolution U حلقه
whorl U حلقه
collars U حلقه
collar U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
hoops U حلقه
anadem U حلقه گل
hoop U حلقه
vortex U حلقه
vortexes U حلقه
vortices U حلقه
cycles U حلقه
cycled U حلقه
ran U حلقه
curl U حلقه
coils U حلقه
whorls U حلقه
gyre U حلقه
wisp U حلقه
grummet U حلقه
wisps U حلقه
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
flower cup U حلقه گل
curls U حلقه
coil U حلقه
coiled U حلقه
curled U حلقه
ear ring U حلقه
cycle U حلقه
straps U حلقه
ring U حلقه
eying U حلقه
eyes U حلقه
looped U حلقه
reels U حلقه
strop U حلقه
verticil U حلقه
reeled U حلقه
volute U حلقه
reel U حلقه
volution U حلقه
strap U حلقه
ring aperture U حلقه
loop U حلقه
reeling U حلقه
lunette U حلقه
loops U حلقه
meshing U حلقه
earring U حلقه
link U حلقه
gird U حلقه
bell-flower U حلقه گل
curly U حلقه حلقه
eye U حلقه
metamere U حلقه
meshes U حلقه
mesh U حلقه
eyeing U حلقه
becket U حلقه اتصال
becket U حلقه پارو
armature loop U حلقه ارمیچر
vaulting horse U خرک حلقه
baskets U حلقه بسکتبال
breech ring U حلقه کولاس
bridged ring U حلقه پل دار
reel number U شماره حلقه
bight U حلقه طناب
brush ring U حلقه زغال
verticillate U حلقه شده
buntline hitch U گره حلقه
bale sling strop U حلقه بشکه
annular U حلقه مانند
missing link U حلقه مفقوده
adaptor piece U حلقه اتصال
coils U حلقه شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com