English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
execute U حلقه اجرا
executed U حلقه اجرا
executes U حلقه اجرا
executing U حلقه اجرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
execute U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
execute U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executed U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executes U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executes U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executing U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
operation U مدت زمانی که عملیات باید حلقه اجرا را طی کند
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
loop U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
standards U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simpler U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
convolute U حلقه حلقه کردن
purling U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
purls U حلقه حلقه شدن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
wreathy U حلقه حلقه شده
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
client side U داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
eyes U حلقه
hank U حلقه
hanks U حلقه
volution U حلقه
fascias U حلقه
fascia U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
looped U حلقه
ear ring U حلقه
gird U حلقه
verticil U حلقه
flower cup U حلقه گل
earring U حلقه
gyre U حلقه
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
eyeing U حلقه
eye U حلقه
volute U حلقه
eying U حلقه
curly U حلقه حلقه
bell-flower U حلقه گل
loops U حلقه
wisps U حلقه
wisp U حلقه
whorls U حلقه
whorl U حلقه
grummet U حلقه
ring aperture U حلقه
metamere U حلقه
mesh U حلقه
meshes U حلقه
meshing U حلقه
hoops U حلقه
link U حلقه
hoop U حلقه
lunette U حلقه
loop U حلقه
straps U حلقه
strap U حلقه
collar U حلقه
collars U حلقه
convolutions U حلقه
convolution U حلقه
coil U حلقه
coiled U حلقه
coils U حلقه
wreaths U حلقه گل
wreath U حلقه گل
anadem U حلقه گل
cycle U حلقه
curls U حلقه
curled U حلقه
curl U حلقه
reels U حلقه
cycles U حلقه
vortex U حلقه
reel U حلقه
reeled U حلقه
vortexes U حلقه
reeling U حلقه
vortices U حلقه
ring U حلقه
strop U حلقه
ran U حلقه
cycled U حلقه
orbicularly U حلقه وار
loops U حلقه دارکردن
parrel U حلقه ریسمان
loops U حلقه طناب
positioning band U حلقه استقرار
grommet U حلقه ضامن
ring clossure U حلقه بندی
loops U حلقه زدن
loop U حلقه زدن
reel number U شماره حلقه
raceway U حلقه گردش
loop U حلقه شدن
protection ring U حلقه حفافت
loop counter U شمارنده حلقه
open loop U حلقه باز
olympic rings U 5 حلقه المپیک
macrocycle U درشت حلقه
ringlet U حلقه زلف
ringlets U حلقه زلف
sling U حلقه باربری
slinging U حلقه باربری
slings U حلقه باربری
lunette U حلقه کشش
loop U حلقه دارکردن
looped U حلقه دارکردن
looped U حلقه طناب
ocellus U حلقه رنگی
nested loop U حلقه لانهای
loop checking U مقابله حلقه
nested loop U حلقه تو درتو
nested loop U حلقه اشیانهای
looped U حلقه شدن
looped U حلقه زدن
mooring ring U حلقه مهار
maxwell turn U حلقه ماکسول
loop U حلقه طناب
closed loop U حلقه بسته
breech ring U حلقه کولاس
bight U حلقه طناب
becket U حلقه اتصال
becket U حلقه پارو
bale sling strop U حلقه بشکه
armature loop U حلقه ارمیچر
annulus U حلقه حلقوی
annulose U حلقه وار
hoop U حلقه زدن به
hoop U حلقه بسکتبال
hoops U حلقه زدن به
hoops U حلقه بسکتبال
annulose U حلقه دار
bridged ring U حلقه پل دار
brush ring U حلقه زغال
swivel U حلقه گردان
swivel U حلقه خودگرد
swivelled U حلقه گردان
swivelled U حلقه خودگرد
swivels U حلقه گردان
swivels U حلقه خودگرد
ran U حلقه کلاف .
cincture U حلقه محوطه
segments U بند حلقه
buntline hitch U گره حلقه
bullring U حلقه سینه
bullrings U حلقه سینه
annulate U حلقه دار
annulary U حلقه دار
annular U حلقه وار
annular U حلقه مانند
adaptor piece U حلقه اتصال
coils U حلقه شدن
coiled U حلقه شدن
basket U حلقه بسکتبال
baskets U حلقه بسکتبال
coil U حلقه شدن
missing links U حلقه مفقوده
missing link U حلقه مفقوده
segment U حلقه بند
looping U ایجاد حلقه
looping U حلقه زنی
annulation U تشکیل حلقه
annulated U حلقه دار
curl U حلقه کردن
curl U حلقه بردار
curl U حلقه شدن
curled U حلقه کردن
curled U پیچاندن حلقه
curled U حلقه بردار
curled U حلقه شدن
curls U حلقه کردن
curls U پیچاندن حلقه
curls U حلقه بردار
curls U حلقه شدن
segment U بند حلقه
loops U حلقه شدن
infinite loop U حلقه نامتناهی
infinite loop U حلقه نامحدود
inductive loop U حلقه ی القائی
induction loop U حلقه القائی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com