English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slugged U حلزون
slugs U حلزون
snails U حلزون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scallop U حلزون گرفتن
scallops U حلزون گرفتن
holothurian U حلزون دریایی
snail حلزون با پوسته
auditory labyrinth U حلزون شنوایی
labyrinths U حلزون گوش
snailery U پرورشگاه حلزون
labyrinth U حلزون گوش
snaillike U حلزون وار
cochlea U حلزون گوش
mollusc U جانور نرم تن حلزون
labium U لبه صدف حلزون
mollusk U جانور نرم تن حلزون
cockleshells U صدف حلزون دوکپهای
cockleshell U صدف حلزون دوکپهای
shellfish U حلزون صدف دار
slug حلزون بدون پوسته
spat U بچه حلزون مرافعه
molluscs U جانور نرم تن حلزون
slugs U مثل حلزون حرکت کردن
slug U مثل حلزون حرکت کردن
slugged U مثل حلزون حرکت کردن
winkle U جابجا کردن حلزون خوراکی
soft shell U حلزون دارای صدف نرم
winkles U جابجا کردن حلزون خوراکی
spat U : حلزون خوراکی خیلی کوچک
helicoid U بشکل پوسته حلزون مارپیچ
hard clam U حلزون دارای کفههای صدفی سخت
shelling U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
shell U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
littleneck clam U نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
clam U حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams U حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com