English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extraction solvent U حلال استخراج کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extractor U استخراج کننده
extractors U استخراج کننده
exploiter U استخراج کننده
exploiters U استخراج کننده
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
salter U استخراج کننده نمک
cosolvent U روغن شبه حلال شبه حلال
lawful U حلال
permitted U حلال
thinner U حلال
licit U حلال
peel U حلال
peels U حلال
solvent <adj.> U حلال
resolvent <adj.> U حلال
dissolving <adj.> U حلال
kosher U حلال
solvents U حلال
legit U حلال مشروع
fair trade U کسب حلال
legitimate U حلال زاده
born in lawful wedding U حلال زاده
polar solvent U حلال قطبی
lawful U حلال داتایی
legitimating U حلال زاده
legitimated U حلال زاده
legitimates U حلال زاده
co solvent U کمک حلال
acid solvent U حلال اسیدی
amphoteric solvent U حلال دوخصلتی
amphiprotic solvent U حلال امفوتری
amphoteric solvent U حلال امفوتری
amphiprotic solvent U حلال دوخصلتی
solvent phase U فاز حلال
nonpolar solvent U حلال ناقطبی
solvated U حلال پوشیده
aprotic solvent U حلال بی پروتون
lyophilic colloid U کلویید حلال دوست
to turn an houest U پول حلال دراوردن
speak of the devil and he appears <idiom> U حلال زاده بودن
solvated proton U پروتون حلال پوشیده
lyophobic colloid U کلویید حلال گریز
immiscible solvent U حلال امتزاج ناپذیر
nonqaueous solvent U حلال غیر ابی
near beer [American] U آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer U آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
true born U حلال زاده اصیل اصل
non-alcoholic beer U آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
varsol U حلال نفتی شبیه نفتا
chlorinated hydrocarbon U ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
decipherment U استخراج
production U استخراج
excerption U استخراج
extraction U استخراج
productions U استخراج
working U استخراج
workings U استخراج
exploitation U استخراج
copper extraction U استخراج مس
eduction U استخراج
extraction of copper U استخراج مس
production of oil U استخراج نفت
feature extraction U استخراج خصیصه
extraction of bitumen U استخراج قیر
extract copper U مس استخراج شده
winning U استخراج معدن
winnings U استخراج معدن
silver extraction U استخراج نقره
extractable U استخراج شدنی
extraction thimble U انگشتانه استخراج
extractible U قابل استخراج
derivation U استنساخ استخراج
derivations U استنساخ استخراج
acid extraction U استخراج اسیدی
under ground working U استخراج زیرزمینی
draw out U استخراج کردن
exploitation U انتفاع استخراج
message retrieval U استخراج پیام
mibeable U استخراج شدنی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
minable U قابل استخراج
pans U استخراج کردن
pan- U استخراج کردن
educt U استخراج یا استنباط
separatory funnel U قیف استخراج
extraction point U محل استخراج
stope U استخراج کردن
mibeable U قابل استخراج
decipherable U قابل استخراج
mining U استخراج معدن
pan U استخراج کردن
minable U استخراج شدنی
extracts U استخراج کردن
workable U قابل استخراج
exploitable U قابل استخراج
extracted U استخراج کردن
extracting U استخراج کردن
counting votes U استخراج اراء
indecipherable U غیرقابل استخراج
extract U استخراج کردن
gold mining U استخراج طلا
opencast mining [British E] U استخراج معدن روباز
strip mining [American E] U استخراج معدن روباز
surface mining استخراج معدن روباز
Open-pit mining U استخراج معدن روباز
metallurgy U استخراج و ذوب فلزات
extracting U بیرون کشیدن استخراج
saltworks U محل استخراج نمک
extracted U بیرون کشیدن استخراج
educe U گرفتن استخراج کردن
mined U استخراج کردن یاشدن
extract U بیرون کشیدن استخراج
grubbed U از کتاب استخراج کردن
mines U استخراج کردن یاشدن
quarries U استخراج کردن معدن
quarry U استخراج کردن معدن
quarrying U استخراج کردن معدن
pull out quote U عبارت استخراج شده
educible U قابل استخراج یا استنباط
illatively U بطریق استنتاج یا استخراج
grub U از کتاب استخراج کردن
extracts U بیرون کشیدن استخراج
mine U استخراج کردن یاشدن
grubs U از کتاب استخراج کردن
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
extracting U بیرون کشیدن استخراج کردن
surface digging U استخراج معادن در سطح زمین
metallurgy U فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extracts U بیرون کشیدن استخراج کردن
extracted U بیرون کشیدن استخراج کردن
extract U بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum U استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
saltern U کارخانه یا معدن استخراج نمک
metallurgical U وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
pyrometallurgy U استخراج فلزات در اثر حرارت
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
hydrometallurgy U استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
metallurgic U وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
copper smelting U استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
quarry sap U مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
mask U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
eliciting U استخراج کردن استنباط کردن
elicited U استخراج کردن استنباط کردن
elicits U استخراج کردن استنباط کردن
elicit U استخراج کردن استنباط کردن
exploits U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com