English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
annuity U حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yearly allowance U مقرری سالیانه
withholding tax U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
phonopore U اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
annuity U مقرری
emoluments U مقرری
deat benefit U مقرری
entitlement U مقرری
pension U مقرری
entitlements U مقرری
pensions U مقرری
emolument U مقرری
allocations U مقرری
allocation U مقرری
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
pension U مقرری پانسیون
allowances U تخفیف مقرری
pensions U مقرری پانسیون
annuities U مقرری سالانه
prebendal U مقرری کیشش
prebend U مقرری کیشش
family allowances U مقرری خانوادگی
allowances U مقرری مستمری
allowance U مقرری مستمری
allowance U تخفیف مقرری
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
annuity U مستمری سالانه مقرری مستمر
contingent annuity U پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
pocket money . U پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
annual U سالیانه
yearly U سالیانه
annuals U سالیانه
annum U سالیانه
annually U سالیانه
anniversaries U سوگواری سالیانه
annual payment U پرداخت سالیانه
p.a U مخفف سالیانه
annuity U مستمری سالیانه
annual payment U قسط سالیانه
anniversary U سوگواری سالیانه
yearly instalmernts U اقساط سالیانه
annual precipitation U بارندگی سالیانه
year to year fluctuation U نوسانات سالیانه
annual report U گزارش سالیانه
annual training U اموزش سالیانه
annuallyy U هر ساله سالیانه
per annum U هر سالی سالیانه
growth ring U دایره سالیانه
annual general meeting U مجمع عمومی سالیانه
quinquagenary U پنجاهمین جشن سالیانه
annual payment factor U ضریب بازپرداخت سالیانه
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
anniversaries U جشن سالیانه عروسی
miaasl U کتاب نماز سالیانه
annals U وقایع سالیانه سالنامه
octingentenary or octocen U هشتصدمین جشن سالیانه
mass book U کتاب نماز سالیانه
annuality factor U ضریب مستمر سالیانه
annual food plan U برنامه غذایی سالیانه
annual general inspection U بازدید عمومی سالیانه
anniversary U جشن سالیانه عروسی
peter penny U زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
parentalia U جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
quater cent nary U جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
peter pence U زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
to settle an a U برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
wet year U سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
encaenia U جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
isothermal line U خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
prebendary U دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
quingentenary U پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
anniversary U مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
anniversaries U مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
wedding day U روز عروسی جشن سالیانه عروسی
almanacks U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs U تقویم سالیانه تقویم نجومی
civil U حقوق
pay check U چک حقوق
jurisprudence U حقوق
duties U حقوق
jus U حقوق
stipend U حقوق
stipends U حقوق
rights U حقوق
law U حق حقوق
salaries U حقوق
pays U حقوق
pay U حقوق
paying U حقوق
law U حقوق
laws U حق حقوق
laws U حقوق
salary U حقوق
indefeasible rights U حقوق پا برجا
import duty U حقوق واردات
law faculty U دانشکده حقوق
harbour dues U حقوق بندر
jurisconsult U حقوق دان
indisputable rights U حقوق ثابته
law of the staple U حقوق تجارت
law of obligations U حقوق تعهدات
export tariff U حقوق صادرات
labour law U حقوق کار
l.l.d U دکتر در حقوق
keelage U حقوق بندری
jus gentium U حقوق ملتها
jus cipile U حقوق مدنی رم
jus cipile U حقوق مدنی
jurisprudent U حقوق دان
islamic law U حقوق اسلامی
law of treaties U حقوق معاهدات
detention of pay U ضبط حقوق
customs tariff U حقوق گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
custom duties U حقوق گمرکی
criminal low U حقوق جنایی
criminal low U حقوق جزا
criminal law U حقوق جزا
droppage U کسر حقوق
faculty of law U دانشکده حقوق
customs duties U حقوق گمرکی
half pay U حقوق ناتمام
gentlemen of the robe U حقوق دانها
gentleman of the long robe U حقوق دان
full pay U حقوق تمام
foreign law U حقوق خارجی
family law U حقوق خانواده
law merchant U حقوق تجارت
quayage U حقوق بندری
political rights U حقوق سیاسی
wage earners U حقوق بگیران
theory of law U فلسفه حقوق
philosophy of law U فلسفه حقوق
woman's rights U حقوق نسوان
written laws U حقوق مدون
take-home pay U حقوق خالص
personal right U حقوق شخصی
in my presence U در حضور من [حقوق]
wage bill U لیست حقوق
vindication of rights U استیفای حقوق
regular salary U حقوق دائمی
regular salary U حقوق ثابت
retired pay U حقوق بازنشستگی
public law U حقوق عمومی
retiring pension U حقوق بازنشستگی
property rights U حقوق مالکیت
private law U حقوق خصوصی
preventive justice U حقوق تامینی
rights of throne U حقوق سلطنت
salary increase U افزایش حقوق
salary increase U اضافه حقوق
substantive law U حقوق ذاتی
underpay U کم حقوق دادن
natural law U حقوق طبیعی
municipal law U حقوق داخلی
pay roll U لیست حقوق
money list U لیست حقوق
money income U مزد و حقوق
matrimonial rights U حقوق زناشویی
export duty U حقوق صادرات
maritime law U حقوق دریایی
marital rights U حقوق شوهری
leave with pay U مرخصی با حقوق
school of law U دانشکده حقوق
export charge U حقوق صادرات
old age pension U حقوق بازنشستگی
He was put on trial. U او محاکمه شد. [حقوق]
customs duty U حقوق گمرکی
sources law U منابع حقوق
import charge U حقوق واردات
personal right U حقوق فردی
import tariff U حقوق واردات
pay order U سندپرداخت حقوق
lawfaculty U دانشکده حقوق
constitutional law U حقوق اساسی
common-law U حقوق عرفی
administrative law U حقوق اداری
annuitant U حقوق بگیر
law U حقوق عدالت
law U علم حقوق
laws U حقوق عدالت
common law U حقوق غیرمدون
laws U علم حقوق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com