Perdic | حقوق خصوصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	private law U	حقوق خصوصی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	trust U	تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
	trusted U	تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
	trusts U	تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
	jurist U	متخصص حقوق خصوصی
	jurists U	متخصص حقوق خصوصی
	conflict of lows U	در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
	private international law U	حقوق بین الملل خصوصی
Other Matches

	private automatic branch exchange U	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
	common low U	سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
	public international law U	حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
	postliminum U	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
	detention of pay U	ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
	protective duty U	حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
	harbour dues U	حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
	attainder U	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
	advalorem duty U	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
	allotment advice U	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
	authorized stoppage U	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
	subrosa U	خصوصی
	private line U	خط خصوصی
	informal U	خصوصی
	necessary house U	خصوصی
	personal U	خصوصی
	off the record <idiom> U	خصوصی
	privates U	خصوصی
	jackes U	خصوصی
	private U	خصوصی
	relator U	شاکی خصوصی
	relator U	مدعی خصوصی
	Citizens' Band U	باند خصوصی
	passkey U	کلید خصوصی
	semiprivate U	نیمه خصوصی
	paticular U	خصوصی بابت
	party line U	خط خصوصی تلفن
	party lines U	خط خصوصی تلفن
	special relativity U	نسبیت خصوصی
	pillow talk U	حرفهای خصوصی
	privatizing U	خصوصی کردن
	closets U	گنجه خصوصی
	closeting U	گنجه خصوصی
	closet U	گنجه خصوصی
	private saving U	پس انداز خصوصی
	privatizes U	خصوصی کردن
	privatized U	خصوصی کردن
	private eye U	کارآگاه خصوصی
	private eyes U	کارآگاه خصوصی
	privatised U	خصوصی کردن
	privatises U	خصوصی کردن
	privatising U	خصوصی کردن
	privatization U	خصوصی کردن
	privatize U	خصوصی کردن
	closeted U	گنجه خصوصی
	very own <adj.> U	خصوصی [شخصی]
	quasi private U	نیمه خصوصی
	private ownership U	مالکیت خصوصی
	privy U	خصوصی محرمانه
	subjective U	فاعلی خصوصی
	private finance U	مالیه خصوصی
	private institutions U	موسسات خصوصی
	private enterprises U	موسسات خصوصی
	private employees U	کارکنان خصوصی
	private deed U	سند خصوصی
	private debt U	بدهی خصوصی
	private cost U	هزینه خصوصی
	private corporation U	شرکت خصوصی
	private consumption U	مصرف خصوصی
	private company U	شرکت خصوصی
	private borrowing U	استقراض خصوصی
	private benefits U	منافع خصوصی
	private agreement U	قرارداد خصوصی
	private property U	مالکیت خصوصی
	private property U	دارائیهای خصوصی
	quasi private U	شبه خصوصی
	proprietary company U	شرکت خصوصی
	private sector U	بخش خصوصی
	privately U	بطور خصوصی
	private enterprise U	شرکت خصوصی
	private enterprise U	عمل خصوصی
	private school U	اموزشگاه خصوصی
	private schools U	اموزشگاه خصوصی
	private detective U	کاراگاه خصوصی
	private detectives U	کاراگاه خصوصی
	private investigator U	کاراگاه خصوصی
	privately leased line U	خط اجارهای خصوصی
	private treaty U	معامله خصوصی
	private talk U	صحبت خصوصی
	praivate ownership U	مالکیت خصوصی
	tutors U	معلم خصوصی
	in petto U	بطور خصوصی
	personal U	منقول خصوصی
	extra tuition U	تدریس خصوصی
	private tuition U	تدریس خصوصی
	apsidiole U	نیایشگاه خصوصی
	camarin U	نیایشگاه خصوصی
	off the record U	محرمانه و خصوصی
	off-the-record U	محرمانه و خصوصی
	backstage U	محرمانه خصوصی
	casket U	نامه خصوصی
	caskets U	نامه خصوصی
	private tutoring [American E] U	تدریس خصوصی
	tutor U	معلم خصوصی
	private U	اختصاصی خصوصی
	tutored U	معلم خصوصی
	privates U	اختصاصی خصوصی
	private lessons U	تدریس خصوصی
	private rate of return U	نرخ بازده خصوصی
	backsides U	عقب هر چیزی خصوصی
	to be privately insured U	بیمه خصوصی داشتن
	private enterprise U	اقتصاد بخش خصوصی
	backside U	عقب هر چیزی خصوصی
	pbx U	تبادل انشعاب خصوصی
	to give private lessons U	درس خصوصی دادن
	sitting in camera U	جلسه خصوصی دادگاه
	to have private insurance [cover] U	بیمه خصوصی داشتن
	special theory of relativity U	نظریه نسبیت خصوصی
	tutorial U	درس خصوصی دادن به
	private rate of discount U	نرخ تنزیل خصوصی
	personal staff U	ستاد خصوصی فرمانده
	behind the stage <adj.> <adv.> U	خصوصی [اصطلاح مجازی]
	tutored U	درس خصوصی دادن به
	tutorials U	درس خصوصی دادن به
	private branch exchange U	مبادله انشعاب خصوصی
	curtain lecture U	صحبتهای خصوصی زن وشوهر
	private broadcasting U	پخش برنامه خصوصی
	principle of exclusion U	در مورد کالاهای خصوصی
	tutor U	درس خصوصی دادن به
	tutors U	درس خصوصی دادن به
	privy purse U	اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
	To have selfish motives . to have an axe to grind. U	غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
	palor U	اطاق برای گفتگو خصوصی
	marginal net private product U	محصول خصوصی نهائی خالص
	objective U	علمی و بدون نظر خصوصی
	private enterprise U	اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
	objectives U	علمی و بدون نظر خصوصی
	with average U	شامل خسارات خصوصی وجزئی
	committees U	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
	committee U	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
	offstage U	خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
	to keep one's feet on the ground <idiom> U	علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
	to tutor somebody in English U	به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
	privilege cab U	درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
	table talk U	صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
	behind the scenes U	در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
	personals U	بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
	qui tam action U	دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
	toll traverse U	وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
	pabx U	Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
	eminent domain U	قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
	introducing U	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
	introduce U	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
	introduces U	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
	ante-chapel U	[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
	introduced U	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
	crowding out effect U	نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
	Big Brother U	دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
	Internet U	می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
	blind dialling U	توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
	crowding out effect U	اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
	led U	یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
	salary U	حقوق
	salaries U	حقوق
	pay U	حقوق
	duties U	حقوق
	jurisprudence U	حقوق
	pay check U	چک حقوق
	rights U	حقوق
	stipends U	حقوق
	stipend U	حقوق
	law U	حق حقوق
	law U	حقوق
	laws U	حق حقوق
	laws U	حقوق
	civil U	حقوق
	pays U	حقوق
	paying U	حقوق
	jus U	حقوق
	lawfaculty U	دانشکده حقوق
	marital rights U	حقوق شوهری
	full pay U	حقوق تمام
	half pay U	حقوق ناتمام
	harbour dues U	حقوق بندر
	gentlemen of the robe U	حقوق دانها
	maritime law U	حقوق دریایی
	political rights U	حقوق سیاسی
	matrimonial rights U	حقوق زناشویی
	gentleman of the long robe U	حقوق دان
	money list U	لیست حقوق
	pay roll U	لیست حقوق
	leave with pay U	مرخصی با حقوق
	school of law U	دانشکده حقوق
	money income U	مزد و حقوق
	law of treaties U	حقوق معاهدات
	law of the staple U	حقوق تجارت
	indefeasible rights U	حقوق پا برجا
	indisputable rights U	حقوق ثابته
	pay order U	سندپرداخت حقوق
	jus cipile U	حقوق مدنی
	jurisprudent U	حقوق دان
	personal right U	حقوق فردی
	personal right U	حقوق شخصی
	philosophy of law U	فلسفه حقوق
	jurisconsult U	حقوق دان
	islamic law U	حقوق اسلامی
	jus cipile U	حقوق مدنی رم
	jus gentium U	حقوق ملتها
	law of obligations U	حقوق تعهدات
	municipal law U	حقوق داخلی