Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cavitation
U
حفره سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
holes
U
حفره
holed
U
حفره
cavitation
U
حفره
holing
U
حفره
cavity
U
حفره
hole
U
حفره
cavern
U
حفره
dale
U
حفره
delving
U
حفره
delves
U
حفره
delved
U
حفره
sockets
U
حفره
socket
حفره
delve
U
حفره
ventricle
U
حفره
ventricles
U
حفره
porous
U
حفره
cells
U
حفره
cell
U
حفره
sheuch
U
حفره
caverns
U
حفره
sheugh
U
حفره
dales
U
حفره
ditched
U
حفره
loculus
U
حفره
interstice
U
حفره
ditches
U
حفره
ditch
U
حفره
fovea
U
حفره
venter
U
حفره
sinuses
U
حفره مغ
sinus
U
حفره مغ
laigh
U
حفره
craters
U
حفره
crater
U
حفره
lacuna
U
حفره
cavities
U
حفره
borings
U
حفره
chamber
U
حفره
chambers
U
حفره
potholes
U
حفره
pothole
U
حفره
sucket
U
حفره
thirl
U
حفره
hollow
U
حفره
hollows
U
حفره
vacuolation
U
ایجاد حفره
hollows
U
گودی حفره
charging socket
حفره جا شارژر
vacuolate
U
حفره مانند
loculate
U
حفره دار
knot hole
U
محل حفره
weak square
U
حفره سوراخ
pitted
U
حفره دار
vacuolar
U
حفره مانند
camouflet
U
حفره ماسوره
calyculate
U
حفره دار
maw
U
حفره معده
mold cavity
U
حفره قالب
camouflet
U
حفره زیرزمینی
trilocular
U
دارای سه حفره
alveolate
U
حفره دار
vacuolation
U
تشکیل حفره
hollow
U
گودی حفره
foveate
U
حفره دار
boring
U
حفره کنی
fossa
U
حفره فرورفتگی
gleonid
U
حفره دار
pit
U
گودال حفره
ozone hole
U
حفره اوزون
cavern
U
حفره زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
foveal
U
حفره دار
pitting
U
ایجاد حفره
foveiform
U
حفره مانند
pits
U
حفره روباه
pit
U
حفره روباه
electron hole
U
حفره الکترونی
crypts
U
حفره غدهای
crypt
U
حفره غدهای
pits
U
گودال حفره
fossate
U
حفره دار
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
electron pair
U
زوج الکترون حفره
chambers
U
جان لوله حفره
excavation
U
گود برداری حفره
triloculate
U
دارای سه حفره سه یاختهای
fuze cavity
U
حفره نصب ماسوره
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
pit
U
حفره خرج چاه
pits
U
حفره خرج چاه
vacuolate
U
حفرهای حفره دار
vacuolar
U
حفرهای حفره دار
loculus
U
حفره کیسه گرده
fox hole
U
سنگر حفره روباه
chamber
U
جان لوله حفره
cellular expanded
U
بتن با حفره منبسط
sinks
U
ته نشینی حفره یاگودال
sink
U
ته نشینی حفره یاگودال
cavity
U
سوراخ حفره یا محفظه قالب
loculus
U
سلول یا حفره تخمدان مرکب
hydrothorax
U
تجمع مایع در حفره جنب
hawse buckler
U
درپوش حفره زنجیر لنگر
lumen
U
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
receptacles
U
حفره درون سلولی گیاه
vesiculate
U
مربوط به حفره تاول دار
vesicular
U
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
vesicular
U
مربوط به حفره تاول دار
cavities
U
سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunal
U
وابسته به حفره یا جای خالی
receptacle
U
حفره درون سلولی گیاه
lacunar
U
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunary
U
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunate
U
وابسته به حفره یا جای خالی
calyculate
U
دارای سطوح حفره دار
lumen
U
حفره سلولی درون جدار گیاه
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping
U
سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate
U
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
craters
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark
U
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
stope
U
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
loculicidal
U
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
PCMCIA
U
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
endodontia
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
middle ear
U
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
cup
U
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditch
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cups
U
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditches
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cupped
U
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
back plane
U
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
earths
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
sullage pit
U
چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
shoot the curl
U
موج سواری در حفره موج
shoot the tube
U
موج سواری در حفره موج
alveolar
U
حفره دار حبابک دار
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
stylization
U
مد سازی
repk lection
U
پر سازی
individualises
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
bridgework
U
پل سازی
truncation
U
بی سر سازی
pavement
U
کف سازی
flooring
U
کف سازی
idolization
U
بت سازی
deflexion
U
خم سازی
padding
U
له سازی
compaction
U
تو پر سازی
pavements
U
کف سازی
local anasthesia
U
سر سازی
bridge building
U
پل سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com