English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
churchyard U حصار کلیسا
churchyards U حصار کلیسا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exonarthex U [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary U دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder U ارشد کلیسا شیخ کلیسا
entanglements U حصار
haw U حصار
kraals U حصار
kraal U حصار
hawed U حصار
walls U حصار
wall U حصار
crush barrier U حصار
folded U حصار
folds U حصار
entanglement U حصار
within U در حصار
hawing U حصار
haws U حصار
enceinte U حصار
fenceless U بی حصار
barracoon U حصار
barriers U حصار
barrier U حصار
enclosures U حصار
enclosure U حصار
fences U حصار
fence U حصار
fold U حصار
hedges U حصار
hedge U حصار
binds U حصار
bind U حصار
hedged U حصار
a breach in the fence U سوراخی در حصار
siege U محاصره حصار
sieges U محاصره حصار
ring wall or ring fence U حصار گرد
hedge U پرچین حصار
cramps U محدودکننده حصار
cramp U محدودکننده حصار
fencing U محجر حصار
stockade U حصار بندی
stockades U حصار بندی
fort U حصار قلعه
backstop U حصار سیمی
masons U حصار کشیدن
mason U حصار کشیدن
hedged U پرچین حصار
hags U مه سفید حصار
hag U مه سفید حصار
inclose U چهاردیواری حصار
Cat U حصار مرتفع
hedges U پرچین حصار
brick up U حصار کشیدن
paling U حصار کشی نرده
palest U حصار دفاعی دفاع
extramural U خارج از حصار شهر
paler U حصار دفاعی دفاع
paddock U در حصار قراردادن غوک
batten fence U حصار با میله چوبی
enclosures U چینه کشی حصار
paddocks U در حصار قراردادن غوک
enclosure U چینه کشی حصار
walls U حصار دار کردن
pale U حصار دفاعی دفاع
wall U حصار دار کردن
crash barrier U حصار کنار جاده
inclosure U چهار دیواری حصار
backstop U حصار انتهای زمین
garrisons U محصور کردن حصار کشیدن
garrison U محصور کردن حصار کشیدن
burg U حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
enclosing U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
batting cage U حصار توری برای تمرین بیس بال
enclose U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
paddocks U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
paddock U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
kirk U کلیسا
bethel U کلیسا
church U کلیسا
stair towers turrets U کلیسا
churchgoers U کلیسا رو
churchgoer U کلیسا رو
churches U کلیسا
ambulacrum U صحن کلیسا
chancel U محراب کلیسا
blind storey U تریبون کلیسا
steeple U مناره کلیسا
camarin U معبد در کلیسا
Ecclesilogy U کلیسا شناسی
croud U سرداب کلیسا
croude U سرداب کلیسا
god's acre U محوطه کلیسا
crowd U سرداب کلیسا
facing the church U روبروی کلیسا
crowde U سرداب کلیسا
double church U کلیسا دو طبقه
undercroft U اتاق کلیسا
tympan U جبهه کلیسا
ostiary U دربان کلیسا
nave portal U مدخل کلیسا
lay reader U قاری کلیسا
kirkman U عضو کلیسا
presbyter U شیخ کلیسا
territorialism U کلیسا سالاری
territoriality U کلیسا سالاری
tympanon U جبهه کلیسا
tympanum U جبهه کلیسا
kirk U به کلیسا رفتن
churchly U مربوط به کلیسا
naves U رواق کلیسا
ecclesiastical U منسوب به کلیسا
churchman U نگهبان کلیسا
churchmen U نگهبان کلیسا
transept U جناح کلیسا
transepts U بازویی کلیسا
congregations U حضاردر کلیسا
transepts U جناح کلیسا
congregation U حضاردر کلیسا
sextons U خادم کلیسا
nave U رواق کلیسا
sexton U خادم کلیسا
churchyards U حیاط کلیسا
churchyard U حیاط کلیسا
chapelry U حوزه کلیسا
steeples U برج کلیسا
steeples U مناره کلیسا
steeple U برج کلیسا
transept U بازویی کلیسا
crypt U سرداب کلیسا
crypts U سرداب کلیسا
chancelor U جداره مشبک [کلیسا]
chancel-rail U دیواره مشبک [کلیسا]
altar-table U میز مقدس در کلیسا
cross-aisle U [گوشواره عرضی کلیسا]
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
banning U اعلان ازدواج در کلیسا
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
the church e. U سازمان قانونی کلیسا
epi U [مناره مخروطی کلیسا]
esonarthex U [هشتی ورودی کلیسا]
chancel-arch U قوسی شبستان کلیسا
chancel-rail U نرده مشبک [کلیسا]
back-aisle U راهرو پشت کلیسا
bans U اعلان ازدواج در کلیسا
spire U تاجک مخروطی کلیسا
spires U تاجک مخروطی کلیسا
belfry U برج ناقوس کلیسا
ban U اعلان ازدواج در کلیسا
ante-church U پیش ناو کلیسا
belfries U برج ناقوس کلیسا
Deans U رئیس کلیسا یادانشکده
cathedra U [صندلی اسقف در کلیسا]
Dean U رئیس کلیسا یادانشکده
tazza U سنگاب بزرگ کلیسا
crossing tower U برج تقاطع در کلیسا
pastorate U مقام شبانی کلیسا
parvis U حیاط یا دیوارجلو کلیسا
parament U تزئینات اویختنی کلیسا
narthex U هشتی ورودی کلیسا
narthex U ایوان غربی کلیسا
lay clerk U سرود خوان کلیسا
church warden U متصدی دارایی کلیسا
almonry U صدقه خانه کلیسا
campanile U برج کلیسا منار
campanile U محل ناقوس کلیسا
chanter U سرود خوان کلیسا
aumbry U [تورفتگی در دیوار کلیسا]
pastorium U مقر شبان کلیسا
helm U [تاج مخروطی کلیسا]
presbyter U کشیش سرپرست کلیسا
churchgoer U کسی که مرتب به کلیسا میرود
Gospel side U [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
auditory U [نام قدیمی شبستان کلیسا]
disestablishing U کلیسا را از ازادی محروم کردن
epistle side U [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
bema U [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
deambulatory U [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
hagioscope U [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
disestablishes U کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished U کلیسا را از ازادی محروم کردن
impropriator U تفریط کننده دارایی کلیسا
deanship U مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
piscina U حوض شنا سنگاب کلیسا
disestablish U کلیسا را از ازادی محروم کردن
churchgoers U کسی که مرتب به کلیسا میرود
choir loft U جای مخصوص خواندن کلیسا
beadle U مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
anthems U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
credence U [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
anthem U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
sedilia U یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
fore U [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
ecclesiastics U علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com