English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
pleonasm U حشو قبیح سخن زائد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
folderol U زائد ریشه یاحاشیه زائد
objcetionable U قبیح
graceless U قبیح
four-letter word U واژهی قبیح
four-letter words U واژهی قبیح
tautologic U دارای حشو قبیح
deprecate U قبیح دانستن ناراضی بودن از
The very idea ! U معنی ندارد ! ( قبیح است )
deprecated U قبیح دانستن ناراضی بودن از
deprecates U قبیح دانستن ناراضی بودن از
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
tautologies U زائد
excrescential U زائد
hypermetric U زائد
dummies U زائد
dummy U زائد
ascititious U زائد
surplus U زائد
surpluses U زائد
extra U زائد
intercalary U زائد
overplus U زائد
supervacaneous U زائد
extra- U زائد
extras U زائد
recrementitious U زائد
superfluous U زائد
redundant U زائد
tautology U زائد
excrescency U رشد زائد
superimposition U تحمیل زائد
redundant equation U معادله زائد
bronchocele U غده زائد
surplus gas U گاز زائد
waste product U محصولات زائد
formative U حرف زائد
waste U زائد اتلاف
wastes U زائد اتلاف
red tape U تشریفات زائد
growth U چیز زائد
growths U چیز زائد
redundancies U زائد فراوانی
redundancy U زائد فراوانی
further U اضافی زائد
furthering U اضافی زائد
furthers U اضافی زائد
furthered U اضافی زائد
hyperbola U قسع زائد
hyperbolas U قسع زائد
additionally U بطور اضافی یا زائد
tankage U مواد زائد کشتارگاه
supererogatory U زائد بیش از حد لزوم
data redundancy U زائد بودن داده ها
redundance U حشووزوائد سخن زائد
pleonastic U دارای سخن زائد
hypermetric U دارای سبب زائد
hypercatalectic U دارای هجای زائد
offal U مواد زائد لاشه
periphrastic U دارای الفاظ زائد
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pares U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
periphrasis U استعمال واژه ها وعبارات زائد
redundant language U سخن زائد یازیادی حشووزوائد
weeded U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weed U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pare U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
polypous U شبیه گوشت زائد ساقه دار
polypose U شبیه گوشت زائد ساقه دار
air brush U برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
gobo U نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com